تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

گاهی به رنگ مو هم مربوط میشه. اگه با blonde بیاد یه رنگ مو تو مایه های رنگ استخونی میشه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

خرابکار

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

spidery میتونه اشاره به یه دستخط داشته باشه که اصطلاحا توی فارسی بهش میگیم چه دستخط خرچنگ قورباغه ای داری همینطور در مورد یه نقاشی هم میتونه به این ش ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

بی رنگ و رو

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

یه نوع اسلحه هم هست از اسلحه های برند موزر.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

everything in working order: همه چی منظم بود همه چی سر جای خودش بود همه چی درست انجام میشد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

دست باز مثلا وقتی به پشت میخوابید و دست هارو از هم باز میکنید.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

کفش پاشنه بلند، یا کفش های پاشنه بلند بدون بند هم معنی میده.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

عملا

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

وقتی انگشت هاتونو لای موهاتون میبرین از این کلمه میتونید استفاده کنید: he raked his fingers through his hair.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

یکنواخت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

کمین کردن.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٩

بعضی از سطل زباله های استوانه ای، قسمت بالاشون یکم گود هستش ، و معمولا توی پاساژ ها و یا پارکینگ ها ازشون استفاده میشه. اون قسمت بالا که گوده و گاهی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

نماسازی دیوار ها با روکش ها و قالب های چوبی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

واضح، روشن، معلوم بودن چیزی.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

از آن به بعد از آن لحظه به بعد بعد از آن از آنجا به بعد. مثال: The couple lived happily forever after

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

مصمم، عزم را جزم کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

مثلا توی کفش، جایی که بند کفش رو رد میکنیم، معمولا یه حلقه ی نقره ای داره یا استیل. به اون هم میگن fitting

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

yard به غیر از معنی های بالا، هر یارد معادل حدودا 1 متر است.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

صدای زنگ تلفن هم میگن the phone chirped.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

بی عاظفه، بی احساس، سرد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

خب همیشه هم به معنای شخم زدن نیست. گاهی طبق جمله میتونه به معنای سخت حرکت کردن، سخت پیش رفتن، با تلاش زیاد کاری رو کردن، باشه.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

بی مزه ه، بی تنوع، هموار ، جلگه، دشت، یکدست، پهن و. . .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

در حالت فعل به معنی وَر رفتن، یا بازی کردن با چیزی he toyed with the empty cup

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

مریم مقدس

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

اگه را جع به اجزای بدن باشه، میتونه به معنی زخم شدن یا خراشیده شدن هم باشه.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

واحد یکان پول آلمان البته خیلی سال پیش مثلا میگفتن 35 مارک پول دارن.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

پکر، دلگیر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

ولگردی کردن و وقت رو الکی هدر دادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

توی جمله ی : the curtains drawn معنی کشیدن پرده هم میشه بهش داد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

shop dummies هم داریم که به مانکن های مغازه ها میگن. یعنی خود dummy این معنی رو هم میده.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

جعبه، کارتن، کارتن های قهوه ای رنگ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

به معنی ته سیگار هم هستش.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

ورق تک خشت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

به غیر از کلاه معنی سرپوش بطری درب های فلزی بطری های نوشابه رو هم میده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

take a drag on cigarette: به معنای سیگار کشیدن و یک پوک به سیگار زدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

جیگری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

معمولا برای کفش هایی به کار میره که نوک تیز هستن و نوک کفش رو به بالا هستش. مثل بوت های گروه راک ان رول بیتلز

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

میشه گفت چیزی که روشن نیست. خاموشه مثل سیگار یا شمع an unlit cigarette

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

بیرون کشید. مثلا: he drew on an unlit cigarette

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

نوعی مشروب که گرم خورده میشود. حرارت داده شدس

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

عایق صوتی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

ده ها سال

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

برای ماه و خورشید هم میشه استفاده بشه با ترجمه ی : قرص

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

وقتی توی مک دونالد میشینین، ساندویچ مک میخورین. بهش میگن Big Mac . مهنی دیگه: خطاب به یه پسر، داداش، آقا . . . معاتی دیگه هم داره که دوستان اشاره ک ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

معنی اجاق گاز هم میده. the pot on the range

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

click of the bolt صدای قفل شدن در. چفت در

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

دست مالی کردن. توی تاریکی دنبال چیزی گشتن. کورمال کورمال دنبال چیزی بودن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

وقتی با یه حالت ریز کردن چشم به یکی نگاه میکنید. با دقت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

توی حالتی که مثلا از پله های اتوبوس پایین میپرید. یا از یه ارتفاع میپرید به یه جای مشخص.

١