پیشنهادهای محمد فروزانی (٧٣٠)
برای این لغت در دیکشنری زیر سه نقش دستوری وجود دارد: قید، حرف اضافه و صفت New Oxford American Dictionary ⬇️ 1. ( Adverb ) A ) almost. تقریباً Exam ...
Get someone's back/dander up OR put or set someone's back up – meaning: make someone annoyed or angry. رنجاندن؛ عصبانی کردن؛ اذیت کردن؛ دلخور کردن؛ ...
with irregular bursts of activity; in spasmodic spells; irregularly. ( New Oxford American Dictionary ) فعالیت نامنظم؛ غیر منظم؛ هر از گاهی؛ وقت و ب ...
Look - in /ˈlʊkɪn/ ( n - singular, often with negative, British English informal ) a chance to be chosen, take part or succeed in something. ( New Ox ...
این کلمه هم اسم است و هم فعل. زمانیکه فعل است هم در نقش فعلِ لازم و هم در نقش فعل متعددی بکار می رود. معنای اسمی: an embarrassing mistake or blunder ...
Elsewhither /ˈɛlsˌwɪ�ər/ ( adv - archaic ) – meaning to another place in a different direction. ( Collins Dictionary ) به مکان دیگر در جهت ( مسیر ) ...
علاوه بر معانی پیشنهادی، در دیکشنری زیر معنی متفاوتی ذکر شده است که شاید کمتر مورد استفاده قرار می گیرد: supplied with or having enough of something ...
علاوه بر معانی پیشنهادی توسط کاربران عزیز، این لغت معنی دومی دارد که در دیکشنری های زیر ذکر شده است: engage in combat with ( New Oxford American Dict ...
You wouldn’t know OR you wouldn’t know it طبق معمول؛ بر حسب اتفاق؛ غیر از این انتظار نمیره؛ غیب گفتی؛ معلوم بود؛ مثل همیشه؛ بوقه؛ داد میزنه؛ تابلو هس ...
علاوه بر معانی پیشنهادی توسط کاربران عزیز که معنی لغوی و اصلی این کلمه هستند، دیکشنری زیر معنی دوم این کلمه را در غالب تمثیلی و خارج از بافت اصلی است ...
در دیکشنری کالینز دو معنی برای این لغت وجود دارد: 1. Any of a class of lyric poets who flourished principally in Provence and N Italy from the 11th t ...
علاوه بر معانی پیشنهادی توسط کاربران عزیز، کاربردِ معنی مجازی یا استعاره ای و یا تمثیلی این لغت در دیکشنری زیر در موقعیت های غیر جنگی است. در اینجا د ...
معنی دوم این لغت در دیکشنری زیر *به وجد آمدن؛ از خود بیخود شدن؛ حالت خلصه پیدا کردن* است: be overcome with admiration, adoration, or other strong emo ...
skill or excellence in a particular field or activity such as acting or playing music. ( The Britannica Dictionary ) مهارت یا برتری در یک زمینه یا ف ...
prepare and strengthen ourself for what is to come. ( New Oxford American Dictionary ) خود را برای آنچه در راه است آماده و مجهز ( و یا تقویت ) کردن؛ ...
حضور بازیگران بر روی صحنه جهت قدردانی از تماشاچیان یا تشویق آنان بعد از اتمام نمایش. Example 1:👇 They were taking a curtain call together. آنها در ...
علاوه بر معنی قوس پا، روی پا یا انحنای روی پا که بین قوزک یا مچ پا و انگشتان است، بر طبق دیکشنری زیر، این لغت برای قسمتی از کفش که این ناحیه از پا را ...
A custom, principle, or belief distinguishing a particular class or group of people, especially a long - standing one regarded as outmoded or no long ...
این کلمه هم در نقش اسم و هم نقش صفت بکار می رود: 1. ( n ) a lazy person; idler. در نقشِ اسمی به معنیِ فرد تنبل، بیکار، بی حال و یا بی تحرک است. Exa ...
این اسم بصورتِ غیر رسمی استفاده می شود و تنها در انگلیسیِ آمریکایی با معنی زیر بکار می رود: حالتی از اضطراب، سردرگمی یا هیجان و یا وحشت Example 1: � ...
این لغت نه تنها، همانطور که در اینجا گفته شده، به معنی دختر یا زن غیر یهودی است بلکه به معنی دختر یهودی که از دستورات و فرامین این دین بطور کامل پیرو ...
Sudden sever pains that move through the body. ( Cambridge Dictionary ) درد برق آسا؛ درد ناگهانی که سراسر بدن را در بر می گیرد. تیر کشیدن Example1: ...
در عالی ترین موقعیت حرفه ای؛ جایگاه برتر ( عالی ) Example 1: 👇 In fact, the most important stories do not tend to come from people at the top of th ...
a small endearingly sweet child ( New Oxford American Dictionary ) گوگولی؛ جوجو؛ عسل؛ مامانی Amelia looked down and discovered a moppet with curly b ...
علاوه بر معانی اصلی که توسط کاربران عزیز پیشنهاد شده است، یک معنی در دیکشنری زیر است که جای آن در اینجا خالی است و ممکن است در ترجمه متون خاص بکار آی ...
the quality of evoking a keen sense of sadness or regret; sadness ( New Oxford American Dictionary ) برانگیختگیِ غم و غصه یا اندوه و پشیمانی؛ ناگوار ...
علاوه بر معانی پیشنهادی توسط دوستان، یک معنی در دیکشنری زیر در ساختار دستوری فعل داده شده است که جهت ترجمه ی متون مختلف پیشنهاد می شود: ( With adver ...
این لغت در ساختار دستوریِ اسمی دارای معنایی است که از معنی اصلی در کاربرد فعلیِ لغت مزبور مشتق شده است ( که همان فشردن، چلاندن، یا پیچ دادن است. ) ام ...
بر طبق فرهنگ لغت زیر دو معنای کلی برای این لغت وجود دارد: 1. die from the effect of a disease or injury. ( New Oxford American Dictionary ) بر اثر ج ...
Grandfamily /ˈgr�ndˌf�məli/ ( n ) – meaning: a family in which one or more children live with and are raised by their grandparent or grandparents. ( ...
غیر از معنی این لغت در زبانشناسی، در دیکشنری زیر دو معنی کاربردی دیگر وجود دارد: 1. change smoothly from one image to another by small gradual steps ...
The place where someone or something is. ( New Oxford American Dictionary ) جایی یا مکانی که در آن فردی یا چیزی وجود دارد ( یا مستقر است ) . Exampl ...
علاوه بر معانی پیشنهادی کاربران عزیز، معنی دیگری در دیکشنری زیر داده شده است: inject extra fuel into ( the cylinder or carburetor of an internal comb ...
یکی از معانی که دیکشنری زیر برای این لغت داده برای افرادی غیر از کشیش، روحانی و اسقف بکار می رود: a garment or robe, esp one denoting office, author ...
( of shoes or clothes ) having eye - catching straps. ( New Oxford American Dictionary ) کفش ها یا لباسهایی که بند های چشم نوازی ( جالبی، یا زیبایی ...
the spirit, attitude, or general outlook of a specific time or period, esp as it is reflected in literature, philosophy, etc or as shown in ideas and ...
از دست دادن انرژی، قدرت و حرکت، نیروی لازم، شور و شوق Example 1: 👇 The enthusiasm of the crowd went flat when the team lost the game. وقتی تیم باخت ...
علاوه بر معانی داده شده، بر طبق دیکشنری زیر یکی از معانی این لغت *پیشنهاد، نشان، اثر و یا ردپا* ( معمولا از یک چیز بد یا یک امر نامطلوب ) است. a sug ...
علاوه بر معنای اصلی که زانو زدن به نشانه ی عبادت یا احترام است، این لغت، بر طبق دیکشنری زیر ( و بخصوص زمانی که با قید یا عبارت قیدی بکار می رود ) می ...
عقب نشینی کردن؛ انصراف دادن؛ پس گرفتن حرف یا خنثی کردن کار یا فعلی که انجام شده Example: 👇 CAROL: You want to “charm” me. You want to “convince” me. ...
Cromulent /ˈkrɑmjələnt/ ( adj - humorous ) acceptable, legitimate or adequate. ( New Oxford American Dictionary ) قابل قبول؛ مشروع؛ کافی؛ رضایت بخش؛ ...
علاوه بر معانی پیشنهادی توسط کاربران عزیز، معنی دیگر ی توسط دیکشنری زیر داده شده است. A pond from which narrow netted channels lead, into which wild ...
A decoy entry in a dictionary or encyclopedia, secretly planted among the genuine entries to catc other publishers in the act of copying content. ( D ...
با توجه به توضیح کاملی که در اینجا از ویکیپیدیا داده شده است، در اینجا فقط تعریف دیکشنری زیر همراه با مثال هایی که توسط دیکشنری مورد نظر داده شده است ...
( Of something bad ) experienced or present to the maximum degree. ( New Oxford American Dictionary ) تجربه یک مسئله تلخ یابسیار بد و ناگوار تا سرحد ...
علاوه بر معانی پیشنهادی توسط کاربران عزیز که جزو معانی اصلی و کاربردی این لغت هستند، یک معنی دیگر، در دیکشنری زیر آمده است که در صخره نوردی یا کوه نو ...
خرِ مراد را سوار بودن؛ لذت بردن از یک دوره موفقیت و خوشبختی. Example 1: 👇 The president was riding a wave of good feeling about the economy, but it ...
Skanky /ˈsk�ŋki/ ( adj - informal, mainly North American ) – meaning: ( especially of a person ) dirty and unpleasant. ( New Oxford American Dictiona ...
این کلمه اسم است و معانی زیر را دارد: 1 - The property of being starchy. ۱ - چیزی که نشاسته دارد یا نشاسته ای مانند است؛ چیزی که آهاری و یا شق و رق ...
این کلمه اسم است و فعل آن Jollify است. باید مراقب بود که در ترجمه معنی این لغت، تعریف فعلی ( یعنی این کلمه در نقش دستوری فعل ) نداد. lively celebrat ...