پیشنهاد‌های محمد فروزانی (٧٣١)

بازدید
١,٣١٠
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

to tell other people about something ( New Oxford American Dictionary ) مطلبی را با دیگران در میان گذاشتن؛ در مورد چیزی دم زدن Example 1: 👇 If you ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در توضیح و مثال های زیر، تمرکز تنها بر روی یکی از معانی است و نه معناهای دیگر ( که از نظر معاناشناسی different senses تلقی می شوند. ) منابع مالی؛ تم ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

The place where someone or something is. ( New Oxford American Dictionary ) جایی یا مکانی که در آن فردی یا چیزی وجود دارد ( یا مستقر است ) . Exampl ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تظاهر نکن؛ صادق باش؛ من و سرکار نذار Example: 👇 RUTH: I bet she told you were the first guy that ever turned her on. Did she? Oh, come off it, Dick, ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

با توجه به معنی دومی که در دیکشنری زیر داده شده to behave in a high - spirited, festive manner; make merry ( Dictionary. Com ) ترجمه پیشنهادی، عبارا ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Dead /dɛd/ – meaning ( of an electric circuit or device or conductor ) carrying or transmitting no current; not working. ( New Oxford American Dictio ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Flash in the pan – meaning a project, person, etc, that enjoys only short - lived success, notoriety, etc; a sudden spasmodic effort that accomplishe ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

غیر از معانی داده شده در اینجا، دو معنی دیگر در دیکشنری های انگلیسی به انگلیسی مثل کالینز وجود دارد که بر اساس آنها ترجمه های زیر پیشنهاد می شود: 1. ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Animadvert /ˌ�nəm�dˈvɜrt/ ( v - intr. foll by on or upon ) – meaning: to comment with strong criticism ( upon ) ; speak out against ایراد گرفتن؛ اعتر ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مخلص همه مشهدی ها هستیم آقای کتابدار: )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Get someone's back/dander up OR put or set someone's back up – meaning: make someone annoyed or angry. رنجاندن؛ عصبانی کردن؛ اذیت کردن؛ دلخور کردن؛ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

to swindle or defraud; persuade ( someone ) to do or believe something, typically by use of a deception. کلاهبرداری یا شیادی کردن؛ متقاعد کردن ( کسی ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Lovebirds /ˈlʌvˌbɜrdz/ ( n - informal ) – meaning: an openly affectionate couple; lovers. ( New Oxford American Dictionary ) یک زوج آشکارا عاشق؛ عشا ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بر طبق دیکشنری زیر این کلمه هم فعل است و هم اسم و زمانی که اسم است در یک عبارت حرف اضافه ای بکار می رود که معنای مستقل خودش را دارد: New Oxford Ameri ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

با توجه به دیکشنری زیر این کلمه هم نقش اسم دارد و هم نقش صفت. زمانی که اسم است معنیِ اول آن، مختص انگلیسیِ بریتانیایی است اما معنی دوم و معنی این لغت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

the spirit, attitude, or general outlook of a specific time or period, esp as it is reflected in literature, philosophy, etc or as shown in ideas and ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

این کلمه هم در نقش اسم بکار می رود و هم در نقش فعل New Oxford American Dictionary ⬇️ 1. ( v ) to go on such an excursion. به سفر ی کوتاه و لذت بخش ی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

علاوه بر معانی پیشنهادی توسط دوستان، یک معنی در دیکشنری زیر در ساختار دستوری فعل داده شده است که جهت ترجمه ی متون مختلف پیشنهاد می شود: ( With adver ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این کلمه که اسم است در دیکشنری زیر و همچنین در دیکشنری کالینز که لینکش داده شده است دارای دو تعریف است: New Oxford American Dictionary 🔰 Cloakroom / ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کم آوردن؛ دچار شکست روحی ( یا جسمی ) شدن Example: 👇 NORMAN: Well, you see . . . ( Pause ) I’m gonna set myself on fire as a protest against the war. ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( of the skin ) to make or become raw and cracked, esp by exposure to cold. ( New Oxford American Dictionary ) خشک شدن و تَرَک خوردن پوست بخصوص در م ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Bafflegab /ˈb�fəlˌɡ�b/ ( n ) – meaning: confusing or generally unintelligible jargon; gobbledegook. ( New Oxford American Dictionary ) اصطلاحات گیج ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بوی غیر قابلِ تحمل دهان که باکتری تولید کننده سولفور روی زبان و داخل گلو ایجاد می کند Example: 👇 NORMAN: Is that a good course, Philosophy 720? RUTH ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در دیکشنری کالینز دو معنی برای این لغت وجود دارد: 1. Any of a class of lyric poets who flourished principally in Provence and N Italy from the 11th t ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Moocher /ˈmuːtʃər/ – meaning ( n - North American English informal, derogatory ) a person who lives off others without giving anything in return. سر ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Dry up ( v - intr, informal ) – meaning: to stop talking or speaking. خفه خون گرفتن؛ بستن کپ؛ دهان را بستن؛ ساکت شدن؛ لام تا کام حرفی نزدن Example 1 ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سترگ؛ تنومند؛ گُنده؛ عظیم ذکر چند نکته در مورد این کلمه مهم است: 1 - Brobdingnagian comes from the name Brobdingnag, a fictional place from Jonathan ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

این کلمه علاوه بر معنی کودک نابغه ، معنی کسی که در سن جوانی موفق است را هم می دهد: A person who is exceptionally successful in his or her field while ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

احساساتی ( به شکل زننده ) ؛ لوس یا جلف Example: 👇 WILLIS ( the landlord ) : The thing I love about you kids is you’re honest, you’re direct. There’s ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

معنی دیگری برای این لغت وجود دارد که تنها در انگلیسی بریتانیایی و نه آمریکایی بکار می رود: کسی که توسط دولت برای جاسوسی از مطالبه کنندگان استخدام می ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

معنی دوم این لغت در دیکشنری زیر *به وجد آمدن؛ از خود بیخود شدن؛ حالت خلصه پیدا کردن* است: be overcome with admiration, adoration, or other strong emo ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

gain the support or favour of someone by action or persuasion. ( New Oxford American Dictionary ) با عملکرد مثبت یا با ترغیب از حمایت کسی برخوردار ش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

prepared or willing. ( Collins Dictonary ) آماده یا مایل بودن Example 1: 👇 Sure, I am game to go to the mall. مطمئناً من آماده ( مایل ) به رفتن به ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

to be impolite, impertinent and/or disrespectful in behaviour or attitude to someone. . بی ادبی، گستاخی و یا بی احترامی در رفتار نسبت به کسی. ( این ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

علاوه بر معانی صحیحِ پیشنهادی، این عبارت دو معنی کاربردی دیگر نیز دارد: ۱ - حیواناتی که هنوز ذبح نشده اند و زنده هستند: Example: 👇 livestock on the ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

این ترکیب، یک عبارت فعلیِ دو قسمتی است که از یک فعل و یک جز دیگر ( پارتیکل، چیزی شبیه حرف اضافه ) تشکیل شده است. عبارت مورد بحث در موقعیتهای غیر رسمی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( جدای از معنی اصلی، در برخی از موقعیت ها مانند مثال زیر به معنیِ ) مخارج عمومی یا مخارج مشترک است. Example:👇 DICK: Listen, I should have forty - s ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پنج معنی این عبارت: ۱ - مطلبی را مد نظر داشتن یا به بحث گذاشتن Example 1: 👇 They knocked his idea around/about. ۲ - با افراد یا گروهی خاص همنشین بو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مهیج؛ مطابق مد روز؛ به روز ( از نظر شیک بودن ) Example: 👇 COOTIE: I know you meet a lotta pretty groovy people at these marches, but you can’t coun ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آمُخته شدن؛ مأنوس شدن؛ عادت دادن؛ آشنا ساختن و خو دادن ( اما نه تنها به آب و هوا که بیشترین استفاده از این لغت است بلکه شامل محیط؛ شرائط و غیره نیز م ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

برای این لغت در دیکشنری زیر سه نقش دستوری وجود دارد: قید، حرف اضافه و صفت New Oxford American Dictionary ⬇️ 1. ( Adverb ) A ) almost. تقریباً Exam ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

عقب نشینی کردن؛ انصراف دادن؛ پس گرفتن حرف یا خنثی کردن کار یا فعلی که انجام شده Example: 👇 CAROL: You want to “charm” me. You want to “convince” me. ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Look - in /ˈlʊkɪn/ ( n - singular, often with negative, British English informal ) a chance to be chosen, take part or succeed in something. ( New Ox ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Ruddy /ˈrʌdɪ/ ( adv, adj - dier, - diest; intensifier ) – meaning: used as a euphemism for bloody; damned. لعنتی؛ کوفتی؛ گُه؛ ملعون Example 1: 👇 Th ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( of an account or representation ) speech or writing clearly expressed and easily understood; lucid. [New Oxford American Dictionary] زمانی که سخن و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

برای این لغت در دیکشنری زیر سه نقش دستوریِ صفت، قید و فعل ذکر شده و سه تعریف مجزا نیز داده شده است: New Oxford American Dictionary ⤵️ 1. ( adv ) a de ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

علاوه بر معانی پیشنهادی، در دیکشنری زیر تعریف دیگری ( بعنوان معنی دوم ) وجود دارد: 2. a word used as a term of abuse. ( New Oxford American Dictiona ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

این کلمه متضاد کلمه paronym است و در دیکشنری زیر سه تعریف یرای آن داده شده است: New Oxford American Dictionary ⤵️ 1. each of two or more words which ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Touch a nerve or touch a raw nerve or hit a nerve or hit a raw nerve or strike a nerve or strike a raw nerve all have the same meaning: To mention o ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

این کلمه در موارد قانونی به معنی زیر است: ( law ) to renounce or repudiate a legal claim or right انصراف از یا انکار یک حق قانونی یا یک ادعا Example ...