پیشنهادهای محمد فروزانی (٧٣١)
to tell other people about something ( New Oxford American Dictionary ) مطلبی را با دیگران در میان گذاشتن؛ در مورد چیزی دم زدن Example 1: 👇 If you ...
در توضیح و مثال های زیر، تمرکز تنها بر روی یکی از معانی است و نه معناهای دیگر ( که از نظر معاناشناسی different senses تلقی می شوند. ) منابع مالی؛ تم ...
The place where someone or something is. ( New Oxford American Dictionary ) جایی یا مکانی که در آن فردی یا چیزی وجود دارد ( یا مستقر است ) . Exampl ...
تظاهر نکن؛ صادق باش؛ من و سرکار نذار Example: 👇 RUTH: I bet she told you were the first guy that ever turned her on. Did she? Oh, come off it, Dick, ...
با توجه به معنی دومی که در دیکشنری زیر داده شده to behave in a high - spirited, festive manner; make merry ( Dictionary. Com ) ترجمه پیشنهادی، عبارا ...
Dead /dɛd/ – meaning ( of an electric circuit or device or conductor ) carrying or transmitting no current; not working. ( New Oxford American Dictio ...
Flash in the pan – meaning a project, person, etc, that enjoys only short - lived success, notoriety, etc; a sudden spasmodic effort that accomplishe ...
غیر از معانی داده شده در اینجا، دو معنی دیگر در دیکشنری های انگلیسی به انگلیسی مثل کالینز وجود دارد که بر اساس آنها ترجمه های زیر پیشنهاد می شود: 1. ...
Animadvert /ˌ�nəm�dˈvɜrt/ ( v - intr. foll by on or upon ) – meaning: to comment with strong criticism ( upon ) ; speak out against ایراد گرفتن؛ اعتر ...
مخلص همه مشهدی ها هستیم آقای کتابدار: )
Get someone's back/dander up OR put or set someone's back up – meaning: make someone annoyed or angry. رنجاندن؛ عصبانی کردن؛ اذیت کردن؛ دلخور کردن؛ ...
to swindle or defraud; persuade ( someone ) to do or believe something, typically by use of a deception. کلاهبرداری یا شیادی کردن؛ متقاعد کردن ( کسی ...
Lovebirds /ˈlʌvˌbɜrdz/ ( n - informal ) – meaning: an openly affectionate couple; lovers. ( New Oxford American Dictionary ) یک زوج آشکارا عاشق؛ عشا ...
بر طبق دیکشنری زیر این کلمه هم فعل است و هم اسم و زمانی که اسم است در یک عبارت حرف اضافه ای بکار می رود که معنای مستقل خودش را دارد: New Oxford Ameri ...
با توجه به دیکشنری زیر این کلمه هم نقش اسم دارد و هم نقش صفت. زمانی که اسم است معنیِ اول آن، مختص انگلیسیِ بریتانیایی است اما معنی دوم و معنی این لغت ...
the spirit, attitude, or general outlook of a specific time or period, esp as it is reflected in literature, philosophy, etc or as shown in ideas and ...
این کلمه هم در نقش اسم بکار می رود و هم در نقش فعل New Oxford American Dictionary ⬇️ 1. ( v ) to go on such an excursion. به سفر ی کوتاه و لذت بخش ی ...
علاوه بر معانی پیشنهادی توسط دوستان، یک معنی در دیکشنری زیر در ساختار دستوری فعل داده شده است که جهت ترجمه ی متون مختلف پیشنهاد می شود: ( With adver ...
این کلمه که اسم است در دیکشنری زیر و همچنین در دیکشنری کالینز که لینکش داده شده است دارای دو تعریف است: New Oxford American Dictionary 🔰 Cloakroom / ...
کم آوردن؛ دچار شکست روحی ( یا جسمی ) شدن Example: 👇 NORMAN: Well, you see . . . ( Pause ) I’m gonna set myself on fire as a protest against the war. ...
( of the skin ) to make or become raw and cracked, esp by exposure to cold. ( New Oxford American Dictionary ) خشک شدن و تَرَک خوردن پوست بخصوص در م ...
Bafflegab /ˈb�fəlˌɡ�b/ ( n ) – meaning: confusing or generally unintelligible jargon; gobbledegook. ( New Oxford American Dictionary ) اصطلاحات گیج ...
بوی غیر قابلِ تحمل دهان که باکتری تولید کننده سولفور روی زبان و داخل گلو ایجاد می کند Example: 👇 NORMAN: Is that a good course, Philosophy 720? RUTH ...
در دیکشنری کالینز دو معنی برای این لغت وجود دارد: 1. Any of a class of lyric poets who flourished principally in Provence and N Italy from the 11th t ...
Moocher /ˈmuːtʃər/ – meaning ( n - North American English informal, derogatory ) a person who lives off others without giving anything in return. سر ...
Dry up ( v - intr, informal ) – meaning: to stop talking or speaking. خفه خون گرفتن؛ بستن کپ؛ دهان را بستن؛ ساکت شدن؛ لام تا کام حرفی نزدن Example 1 ...
سترگ؛ تنومند؛ گُنده؛ عظیم ذکر چند نکته در مورد این کلمه مهم است: 1 - Brobdingnagian comes from the name Brobdingnag, a fictional place from Jonathan ...
این کلمه علاوه بر معنی کودک نابغه ، معنی کسی که در سن جوانی موفق است را هم می دهد: A person who is exceptionally successful in his or her field while ...
احساساتی ( به شکل زننده ) ؛ لوس یا جلف Example: 👇 WILLIS ( the landlord ) : The thing I love about you kids is you’re honest, you’re direct. There’s ...
معنی دیگری برای این لغت وجود دارد که تنها در انگلیسی بریتانیایی و نه آمریکایی بکار می رود: کسی که توسط دولت برای جاسوسی از مطالبه کنندگان استخدام می ...
معنی دوم این لغت در دیکشنری زیر *به وجد آمدن؛ از خود بیخود شدن؛ حالت خلصه پیدا کردن* است: be overcome with admiration, adoration, or other strong emo ...
gain the support or favour of someone by action or persuasion. ( New Oxford American Dictionary ) با عملکرد مثبت یا با ترغیب از حمایت کسی برخوردار ش ...
prepared or willing. ( Collins Dictonary ) آماده یا مایل بودن Example 1: 👇 Sure, I am game to go to the mall. مطمئناً من آماده ( مایل ) به رفتن به ...
to be impolite, impertinent and/or disrespectful in behaviour or attitude to someone. . بی ادبی، گستاخی و یا بی احترامی در رفتار نسبت به کسی. ( این ...
علاوه بر معانی صحیحِ پیشنهادی، این عبارت دو معنی کاربردی دیگر نیز دارد: ۱ - حیواناتی که هنوز ذبح نشده اند و زنده هستند: Example: 👇 livestock on the ...
این ترکیب، یک عبارت فعلیِ دو قسمتی است که از یک فعل و یک جز دیگر ( پارتیکل، چیزی شبیه حرف اضافه ) تشکیل شده است. عبارت مورد بحث در موقعیتهای غیر رسمی ...
( جدای از معنی اصلی، در برخی از موقعیت ها مانند مثال زیر به معنیِ ) مخارج عمومی یا مخارج مشترک است. Example:👇 DICK: Listen, I should have forty - s ...
پنج معنی این عبارت: ۱ - مطلبی را مد نظر داشتن یا به بحث گذاشتن Example 1: 👇 They knocked his idea around/about. ۲ - با افراد یا گروهی خاص همنشین بو ...
مهیج؛ مطابق مد روز؛ به روز ( از نظر شیک بودن ) Example: 👇 COOTIE: I know you meet a lotta pretty groovy people at these marches, but you can’t coun ...
آمُخته شدن؛ مأنوس شدن؛ عادت دادن؛ آشنا ساختن و خو دادن ( اما نه تنها به آب و هوا که بیشترین استفاده از این لغت است بلکه شامل محیط؛ شرائط و غیره نیز م ...
برای این لغت در دیکشنری زیر سه نقش دستوری وجود دارد: قید، حرف اضافه و صفت New Oxford American Dictionary ⬇️ 1. ( Adverb ) A ) almost. تقریباً Exam ...
عقب نشینی کردن؛ انصراف دادن؛ پس گرفتن حرف یا خنثی کردن کار یا فعلی که انجام شده Example: 👇 CAROL: You want to “charm” me. You want to “convince” me. ...
Look - in /ˈlʊkɪn/ ( n - singular, often with negative, British English informal ) a chance to be chosen, take part or succeed in something. ( New Ox ...
Ruddy /ˈrʌdɪ/ ( adv, adj - dier, - diest; intensifier ) – meaning: used as a euphemism for bloody; damned. لعنتی؛ کوفتی؛ گُه؛ ملعون Example 1: 👇 Th ...
( of an account or representation ) speech or writing clearly expressed and easily understood; lucid. [New Oxford American Dictionary] زمانی که سخن و ...
برای این لغت در دیکشنری زیر سه نقش دستوریِ صفت، قید و فعل ذکر شده و سه تعریف مجزا نیز داده شده است: New Oxford American Dictionary ⤵️ 1. ( adv ) a de ...
علاوه بر معانی پیشنهادی، در دیکشنری زیر تعریف دیگری ( بعنوان معنی دوم ) وجود دارد: 2. a word used as a term of abuse. ( New Oxford American Dictiona ...
این کلمه متضاد کلمه paronym است و در دیکشنری زیر سه تعریف یرای آن داده شده است: New Oxford American Dictionary ⤵️ 1. each of two or more words which ...
Touch a nerve or touch a raw nerve or hit a nerve or hit a raw nerve or strike a nerve or strike a raw nerve all have the same meaning: To mention o ...
این کلمه در موارد قانونی به معنی زیر است: ( law ) to renounce or repudiate a legal claim or right انصراف از یا انکار یک حق قانونی یا یک ادعا Example ...