abstergent

/æbˈstɜːrdʒənt//əbˈstɜːdʒənt/
معنی: شستشو دهنده، پاک کننده، ماده پاک کننده
معانی دیگر: پاک کننده، شستشو دهنده، ماده پاک کننده

جمله های نمونه

1. The invention has an own abstergent and has the characteristic of convenient use.
[ترجمه گوگل]این اختراع ابسترجنت خاص خود را دارد و ویژگی استفاده راحت را دارد
[ترجمه ترگمان]اختراع یک abstergent خاص دارد و مشخصه استفاده مناسب دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Perhaps, because we should meet. Abstergent chronopotentiometryf peritonsillar bicarinate beamsman hydrolability.
[ترجمه گوگل]شاید به این دلیل که باید ملاقات کنیم ابسترجنت chronopotentiometryf پرتوهای بیکارینات دور لوزه ای هیدرولپذیری
[ترجمه ترگمان]شاید، چون ما باید همدیگه رو ببینیم abstergent chronopotentiometryf peritonsillar beamsman beamsman
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Base on abstergent opportune problem of the summer homework launch machine cooling system, it puts forward a project to measure cooling water conductivity rate to estimate degree of scale produce.
[ترجمه گوگل]بر اساس مشکل غیرمنتظره سیستم خنک‌کننده ماشین پرتاب تکالیف تابستانی، پروژه‌ای را برای اندازه‌گیری میزان هدایت آب خنک‌کننده برای تخمین درجه تولید مقیاس ارائه می‌کند
[ترجمه ترگمان]در این پایان نامه یک پروژه برای اندازه گیری میزان هدایت آب سرد برای تخمین میزان تولید میزان تولید در مقیاس آزمایشگاهی ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Every week suitably puts on make-up the tool with the special-purpose abstergent or the temperate soap clean.
[ترجمه گوگل]هر هفته به طور مناسب این ابزار را با مواد پاک کننده مخصوص یا صابون تمیز کننده معتدل آرایش کنید
[ترجمه ترگمان]هر هفته به طور مناسب ابزار را با the مخصوص و یا صابون معتدل مرتب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Applicable scope: biqing dry cleans lavation things and common laundry powder, soap, abstergent is different.
[ترجمه گوگل]محدوده قابل اجرا: biqing خشک تمیز کردن چیزهای شستشو و پودر لباسشویی معمولی، صابون، آبسترژن متفاوت است
[ترجمه ترگمان]دامنه Applicable: خشک کردن مواد lavation و پودر لباس شویی معمولی، صابون، abstergent متفاوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Every week suitably puts on make-up the tool with the special-purpose abstergent or the temperate soap clean, then uses the surface paper suck dry moisture content to air dry again.
[ترجمه گوگل]هر هفته به طور مناسب ابزار را با مواد پاک کننده مخصوص یا صابون تمیز می کند، سپس از کاغذ سطحی استفاده می کند که رطوبت خشک را مکیده تا دوباره در هوا خشک شود
[ترجمه ترگمان]هر هفته به طور مناسب ابزار را با the مخصوص به کار می برد یا صابون معتدل را تمیز می کند، سپس از کاغذ سطح برای مکش محتوای خشک رطوبت به هوای خشک استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شستشو دهنده (اسم)
abluent, abstergent, tubber
پاک کننده (اسم)
abluent, abstergent, detergent, purifier, detersive, purgative
ماده پاک کننده (اسم)
abstergent

انگلیسی به انگلیسی

• cleanser, detergent
having cleansing qualities

پیشنهاد کاربران

بپرس