پیشنهاد‌های محمد فروزانی (٧٦٤)

بازدید
١,٨٥١
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

of or relating to open fields or country مربوط به فضاهای پهناور باز؛ در مورد دشت های فراخ؛ از یا در رابطه با روستا Example 1: 👇 The sylvan and campe ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

( PHRASE ) Go on a/the rampage: rush around in a wild or violent way, causing damage or destruction. با شتاب و به روشی وحشیانه یا خشونت آمیز، باعث آ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بر طبق دیکشنری زیر این کلمه هم اسم است و هم فعل ( لازم و نه متعدی ) . حال، بر اساس نقش دستوری کلمه، به معانی پیشنهادی که دوستان کاربر هم به بعضی از آ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بر طبق دیکشنری زیر این کلمه هم فعل است و هم اسم و زمانی که اسم است در یک عبارت حرف اضافه ای بکار می رود که معنای مستقل خودش را دارد: New Oxford Ameri ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

an escape or victory that is narrowly achieved; to get away or break free from confinements, captors, etc. ( New Oxford American Dictionary ) فرار، ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

/slakˈdʒɔːd/ ( adj ) – meaning: having the mouth hanging loosely open as if in shock surprise or confusion. ( New Oxford American Dictionary ) باز م ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در دیکشنری زیر سه تعریف برای این کلمه وجود دارد: New Oxford American Dictionary ⬇️ 1. ( n - mainly North American ) the deliberate and unlawful killi ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

نکته ی مهم در رابطه با معنی پیشنهادی برای این لغت این است که معانیِ کلمه ی مزبور homonymous ( متنافر ) هستند یعنی در دیکشنری دو فقره یا مدخل از این ل ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ویکی پدیا: چرت قهوه ( به انگلیسی: Coffee nap ) یا چرت کافئینی مدت کوتاهی از خواب است که ۱۵ الی ۲۰ دقیقه طول می کشد که توسط نوشیدن یک نوشیدنی کافئینی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

a short nap, usually 15–30 minutes, taken immediately after drinking a cup of coffee, the claimed benefit being that the energizing effect of caffein ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Wheeler - dealer ( also wheeler and dealer ) /ˌwiːlərˈdiːlər/ ( n ) a person who engages in commercial or political scheming; a person who wheels and ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نکته ای که با استفاده از دیکشنری زیر در رابطه با معنی این کلمه باید ذکر شود این است که در تعریف این لغت به جنبه ای منفی اشاره شده است و آن #تعریف بیش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

قابل ذکر است که بر خلاف لغتی مثل spring که دارای معانی نزدیک بهم هست و بین معانی نکته و یا وجه مشترکی وجود دارد و بهمین سبب polysemy به حساب می آید، ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

a mild oath of shock, exasperation, annoyance, frustration, or anger, with "Pete" being a euphemistic substitution for "God/Christ. " "For the love o ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

the unique inner nature of a person or object as shown in a work of art, especially a poem. ( New Oxford American Dictionary ) ماهیت درونی منحصر به ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در دیکشنری زیر برای این لغت که صفت هست سه تعریف وجود دارد: New Oxford American Dictionary ⬇️ 1. formal seeking to emulate or imitate someone or somet ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بر اساس دیکشنری زیر این کلمه اسم است و به شکل مفرد بکار می رود. در موارد بسیاری نیز این کلمه با افعال do و make بکار می رود. About - face /əˌbaʊtˈfe ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

the practice of spending many hours in bed during the day, often with snacks or an electronic device, as a voluntary retreat from activity or stress. ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در دیکشنری زیر دو تعریف برای این لغت که صفت هست وجود دارد: New Oxford American Dictionary ⬇️ 1. bereft of strength, sharpness, flavour, etc; flat. ف ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

although one does not intend to or want to; although one knows they should not. اگر چه فرد قصد انجام کاری را ندارد ( خواهان انجام کاری یا وقوعِ اتفا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

علاوه بر معانی پیشنهادی کاربران عزیز، در دیکشنری زیر دو تعریف برای این کلمه در نقش دستوری فعل وجود دارد: New Oxford American Dictionary ⬇️ 1. ( v ) b ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

این کلمه هم نقش اسم و هم نقش فعل را از نظر دستوری ایفا می کند. با توجه به هر دو نقش، در دیکشنری زیر دوازده ( ۱۲ ) تعریف برای این لغت وجود دارد. برای ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

worry about something, especially on one's own ( New Oxford American Dictionary ) نگران چیزی، به خصوص به تنهایی بودن Example 1: 👇 James will be exp ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

That cat won’t jump – meaning: There's no way that idea will work; that suggestion is unrealistic or completely unfeasible. هیچ راهی وجود ندارد که ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

impossible, hopeless, or forbidden; not allowed; not acceptable; canceled; aborted; not authorized to proceed. غیرممکن؛ ناامیدکننده؛ ممنوع؛ مجاز نبو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

( of people or animals ) move around in a confused mass. ( در مورد انسان ها یا حیوانات ) به حالت گیج و به شکل انبوه یا توده دور و بَر خود چرخیدن؛ و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Burgee /bəːˈdʒiː/ ( n ) – meaning: a flag bearing the colors or emblem of a sailing club, typically triangular. ( New Oxford American Dictionary ) پ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Ju - jitsu /ˌdʒuːˈdʒɪtsuː/ ( also jiu - jitsu or ju - jutsu /dʒuːˈjʌtsuː/ ) a Japanese system of unarmed combat and physical training. Judo is derive ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

haughty and stubborn ( New Oxford American Dictionary ) مغرور و سر سخت؛ یکدنده؛ خود رأی؛ مستبد بالرأی؛ گردن کلفت؛ زبون نفهم Example 1: 👇 My father ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Leave/shut someone out in the cold: ⤵️ to ignore or not allow someone to become part of a group or an activity; to leave ( someone ) in a bad positi ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

سینما به عنوان یک ژانر و نه به عنوان محلی که برای دیدن فیلم به آنجا می رویم. Example: 👇 Having made the leap from theatre to celluloid, she can now ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بر طبق دیکشنری زیر، این کلمه هم نقش اسم و هم نقش صفت را ایفا می کند. با توجه به این مطلب، سه تعریف برای این لغت وجود دارد: New Oxford American Dictio ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

آشفته بودن؛ نژند؛ شرائط روحی بدی داشتن؛ بهم ریختن Example 1: 👇 I was in a terrible state because nobody could understand why I had this illness. من ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

autoschediasm /ˌɔːtəʊˈskɛdɪˌ�zəm; ˌɔːtəʊˈskiːdɪˌ�zəm/ ( n ) anything done with little forethought or preparation ( Collins Dictionary ) چیزی که بِدا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

این لغت هم نقش فعل و هم نقش دستوری اسم را ایفا می کند. دیکشنری زیر هفت تعریف برای این کلمه داده است. در اینجا دو تعریف کاربردی این لغت در نقش دستوری ...

پیشنهاد
٢

Get one’s tits in a wringer: 1. to get into trouble. به دردسر افتادن Example:👇 He got caught stealing from the office. He's really got his tits in ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بر طبق دیکشنری کالینز، این لغت هم به معنی روزانه و هم به معنی روزمره است. در معنی اول ما با چیزی، موردی یا رویدادی سر و کار داریم که روزانه اتفاق می ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

make a mess of; bungle ( New Oxford American Dictionary ) بهم ریختن اوضاع؛ ندونم کاری کردن؛ فاتحه ی کاری یا چیزی رو خوندن؛ خراب کردن؛ ضایع کردن؛ گند ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

یک تخت بزرگ و قدیمی با پایه های بلندی که مانند ستون در هر گوشه ی آن قرار داشت. این پایه های ستون مانند از چارچوبی حمایت می کردند که پرده ها از آن آوی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

قابل ذکر است که بر طبق دیکشنری زیر، این اصطلاح فقط برای حرف زدن و صحبت کردن بکار نمی رود بلکه برای انجام هر کاری از جمله حرف زدن استفاده می شود. حال ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Half frozen: ( adj ) 1. extremely cold. بسیار سرد. Example: 👇 the half - frozen, but still conscious boy. پسری که از سرما تقریباً یخ زده اما همچ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

در دیکشنری زیر برای این کلمه دو تعریف وجود دارد: New Oxford American Dictionary ⬇️ 1. ( of the air or weather ) hot and humid. ( در مورد هوا و یا آ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بر طبق دیکشنری زیر، این کلمه هم به اسم فردی اشاره دارد که در کتاب مقدس یا انجیل نامش ذکر شده است و هم با توجه به نام این فرد، به معنی یک زن بی حیا و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

این لغت همانطور که در ترجمه ها و معانی پیشنهادی کاربران عزیز هم معلوم است هم نقش اسم و هم نقش فعل را ایفا می کند. با استفاده از دیکشنری زیر و با در ن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

این کلمه که در انگلیسی بریتانیایی و در شرائط و محیط غیر رسمی استفاده می شود هم در نقش اسم و هم در نقش دستوری فعل ظاهر می شود. با استفاده از دیکشنری ز ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

این کلمه دارای معانی مختلفی است که رایج ترین آن نیشگون گرفتن و فشردن است. در اینجا با استفاده از دیکشنری زیر تنها یکی از معانی این لغت همراه با مثال ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

این لغت دو معنی دارد که یکی مربوط به صدایِ فرد است و دیگری مربوط به قلم و کلام ( گفتار و نوشتار ) یک نفر است. با استفاده از دیکشنری زیر تعاریف و مثال ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

برای این لغت دو تعریف در دیکشنری زیر وجود دارد که توسط کاربران عزیز هم به آنها اشاره شده است و در اینجا با ذکر نام دیکشنری، مثال هایی از آن و از متن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

( of a motor vehicle or its engine ) stop running, typically because of an overload on the engine. [New Oxford American Dictionary] از کار افتادن یک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

Grind someone down OR grind down someone – meaning: gradually reduce someone's confidence or strength, especially by harsh or oppressive treatment. ( ...