پیشنهاد‌های محمد فروزانی (٦١٨)

بازدید
٤٩٥
تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنی دوم این لغت در دیکشنری زیر *به وجد آمدن؛ از خود بیخود شدن؛ حالت خلصه پیدا کردن* است: be overcome with admiration, adoration, or other strong emo ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

skill or excellence in a particular field or activity such as acting or playing music. ( The Britannica Dictionary ) مهارت یا برتری در یک زمینه یا ف ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

prepare and strengthen ourself for what is to come. ( New Oxford American Dictionary ) خود را برای آنچه در راه است آماده و مجهز ( و یا تقویت ) کردن؛ ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حضور بازیگران بر روی صحنه جهت قدردانی از تماشاچیان یا تشویق آنان بعد از اتمام نمایش. Example 1:👇 They were taking a curtain call together. آنها در ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

علاوه بر معنی قوس پا، روی پا یا انحنای روی پا که بین قوزک یا مچ پا و انگشتان است، بر طبق دیکشنری زیر، این لغت برای قسمتی از کفش که این ناحیه از پا را ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

A custom, principle, or belief distinguishing a particular class or group of people, especially a long - standing one regarded as outmoded or no long ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این کلمه هم در نقش اسم و هم نقش صفت بکار می رود: 1. ( n ) a lazy person; idler. در نقشِ اسمی به معنیِ فرد تنبل، بیکار، بی حال و یا بی تحرک است. Exa ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این اسم بصورتِ غیر رسمی استفاده می شود و تنها در انگلیسیِ آمریکایی با معنی زیر بکار می رود: حالتی از اضطراب، سردرگمی یا هیجان و یا وحشت Example 1: � ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این لغت نه تنها، همانطور که در اینجا گفته شده، به معنی دختر یا زن غیر یهودی است بلکه به معنی دختر یهودی که از دستورات و فرامین این دین بطور کامل پیرو ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

Sudden sever pains that move through the body. ( Cambridge Dictionary ) درد برق آسا؛ درد ناگهانی که سراسر بدن را در بر می گیرد. تیر کشیدن Example1: ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در عالی ترین موقعیت حرفه ای؛ جایگاه برتر ( عالی ) Example 1: 👇 In fact, the most important stories do not tend to come from people at the top of th ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

a small endearingly sweet child ( New Oxford American Dictionary ) گوگولی؛ جوجو؛ عسل؛ مامانی Amelia looked down and discovered a moppet with curly b ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

علاوه بر معانی اصلی که توسط کاربران عزیز پیشنهاد شده است، یک معنی در دیکشنری زیر است که جای آن در اینجا خالی است و ممکن است در ترجمه متون خاص بکار آی ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

the quality of evoking a keen sense of sadness or regret; sadness ( New Oxford American Dictionary ) برانگیختگیِ غم و غصه یا اندوه و پشیمانی؛ ناگوار ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

علاوه بر معانی پیشنهادی توسط دوستان، یک معنی در دیکشنری زیر در ساختار دستوری فعل داده شده است که جهت ترجمه ی متون مختلف پیشنهاد می شود: ( With adver ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

این لغت در ساختار دستوریِ اسمی دارای معنایی است که از معنی اصلی در کاربرد فعلیِ لغت مزبور مشتق شده است ( که همان فشردن، چلاندن، یا پیچ دادن است. ) ام ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

بر طبق فرهنگ لغت زیر دو معنای کلی برای این لغت وجود دارد: 1. die from the effect of a disease or injury. ( New Oxford American Dictionary ) بر اثر ج ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Grandfamily /ˈgr�ndˌf�məli/ ( n ) – meaning: a family in which one or more children live with and are raised by their grandparent or grandparents. ( ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

غیر از معنی این لغت در زبانشناسی، در دیکشنری زیر دو معنی کاربردی دیگر وجود دارد: 1. change smoothly from one image to another by small gradual steps ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The place where someone or something is. ( New Oxford American Dictionary ) جایی یا مکانی که در آن فردی یا چیزی وجود دارد ( یا مستقر است ) . Exampl ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

علاوه بر معانی پیشنهادی کاربران عزیز، معنی دیگری در دیکشنری زیر داده شده است: inject extra fuel into ( the cylinder or carburetor of an internal comb ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

یکی از معانی که دیکشنری زیر برای این لغت داده برای افرادی غیر از کشیش، روحانی و اسقف بکار می رود: a garment or robe, esp one denoting office, author ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( of shoes or clothes ) having eye - catching straps. ( New Oxford American Dictionary ) کفش ها یا لباسهایی که بند های چشم نوازی ( جالبی، یا زیبایی ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

the spirit, attitude, or general outlook of a specific time or period, esp as it is reflected in literature, philosophy, etc or as shown in ideas and ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از دست دادن انرژی، قدرت و حرکت، نیروی لازم، شور و شوق Example 1: 👇 The enthusiasm of the crowd went flat when the team lost the game. وقتی تیم باخت ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

علاوه بر معانی داده شده، بر طبق دیکشنری زیر یکی از معانی این لغت *پیشنهاد، نشان، اثر و یا ردپا* ( معمولا از یک چیز بد یا یک امر نامطلوب ) است. a sug ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

علاوه بر معنای اصلی که زانو زدن به نشانه ی عبادت یا احترام است، این لغت، بر طبق دیکشنری زیر ( و بخصوص زمانی که با قید یا عبارت قیدی بکار می رود ) می ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عقب نشینی کردن؛ انصراف دادن؛ پس گرفتن حرف یا خنثی کردن کار یا فعلی که انجام شده Example: 👇 CAROL: You want to “charm” me. You want to “convince” me. ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Cromulent /ˈkrɑmjələnt/ ( adj - humorous ) acceptable, legitimate or adequate. ( New Oxford American Dictionary ) قابل قبول؛ مشروع؛ کافی؛ رضایت بخش؛ ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

علاوه بر معانی پیشنهادی توسط کاربران عزیز، معنی دیگر ی توسط دیکشنری زیر داده شده است. A pond from which narrow netted channels lead, into which wild ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

A decoy entry in a dictionary or encyclopedia, secretly planted among the genuine entries to catc other publishers in the act of copying content. ( D ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با توجه به توضیح کاملی که در اینجا از ویکیپیدیا داده شده است، در اینجا فقط تعریف دیکشنری زیر همراه با مثال هایی که توسط دیکشنری مورد نظر داده شده است ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

( Of something bad ) experienced or present to the maximum degree. ( New Oxford American Dictionary ) تجربه یک مسئله تلخ یابسیار بد و ناگوار تا سرحد ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

علاوه بر معانی پیشنهادی توسط کاربران عزیز که جزو معانی اصلی و کاربردی این لغت هستند، یک معنی دیگر، در دیکشنری زیر آمده است که در صخره نوردی یا کوه نو ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خرِ مراد را سوار بودن؛ لذت بردن از یک دوره موفقیت و خوشبختی. Example 1: 👇 The president was riding a wave of good feeling about the economy, but it ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Skanky /ˈsk�ŋki/ ( adj - informal, mainly North American ) – meaning: ( especially of a person ) dirty and unpleasant. ( New Oxford American Dictiona ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این کلمه اسم است و معانی زیر را دارد: 1 - The property of being starchy. ۱ - چیزی که نشاسته دارد یا نشاسته ای مانند است؛ چیزی که آهاری و یا شق و رق ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

این کلمه اسم است و فعل آن Jollify است. باید مراقب بود که در ترجمه معنی این لغت، تعریف فعلی ( یعنی این کلمه در نقش دستوری فعل ) نداد. lively celebrat ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به وجد آوردن؛ باعث شادی و سرور شدن؛ طربناک کردن یا شدن. Example 1: 👇 The comedian’s hilarious performance jollified the audience, filling the room ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

این معنا کاملاً جدید است و توسط دیکشنری زیر داده شده است: ( of artificial intelligence ) to produce false information contrary to the intent of the ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Additional items of dress or equipment, or other items carried or worn by a person or used for a particular activity. ( New Oxford American Dictionar ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این کلمه در دو ساختار یا نقش دستوری بکار می رود. 1 - Adjective: /ˈfɔːrθˌraɪt/ direct and outspoken همینطور که ملاحظه می کنید استرس یا فشار کلام روی ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Clearness or lucidity, as of a statement ( Dictionary. Com ) وضوح و شفافیت مثلاً در اظهار یا بیان ( یک مطلب ) Example 1: 👇 The author’s use of sim ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( of an account or representation ) speech or writing clearly expressed and easily understood; lucid. [New Oxford American Dictionary] زمانی که سخن و ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The fallacy described by behavioral economist David J. Ewing, where a gambler believes they will be able to stop a risky behavior while still engagin ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ویژگی های متمایز؛ خصوصیات بارز Example:👇 The discussion between Johnny and Edward, with Linda as onlooker, fleshes out the lineaments of a classic A ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

A remark or statement with a moral content that has been used too often to be interesting or thoughtful ( New Oxford American Dictionary ) مطلب یا ن ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

علاوه بر معانی داده شده توسط عزیزان، ذکر این نکته شاید مفید باشد که این کلمه در سه ساختار دستوری زیر بکار می رود: New Oxford American Dictionary🔻 1 ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

علاوه بر معانی پیشنهادی توسط عزیزان، دیکشنری زیر دو معنای مهم این لغت را در موقعیت های کاربردی مربوطه مطرح می کند: New Oxford American Dictionary 🔻 ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلافه کننده و دشوار Example: 👇 In every play, almost everything takes place in the middle. No writer has yet found a way to jump from beginning to e ...