تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

Don't Be an Asshole

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

تِل ( دخترانه )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

دندان به دندان خاییدن = فشار دادن دندان ها به هم از روی خشم و عصبانیت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

less mentally developed than other people of the same age کمتر توسعه یافته از لحاظ ذهنی در مقایسه با سایر افراد هم سن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

دانشنامه ی بریتانیکا هنر را به عنوان �استفاده از توانایی و تخیل در خلق آثار زیبا، محیطی یا تجاربی که می توان با دیگران تقسیم کرد� تعریف می کند. �هن ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

OP = overpowered over = فوق، مافوق، زیادی، بیش ازحد، زیاده، ابر، فرا power = قدرت، نیرو، توان، زبر دستی، زور، سلطه، نیرومندی، بنیه، اقتدار، قوت، تو ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

برانداختن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

املای صحیح آن شبیخون است با معنای حمله و تهاجم ( به خصوص شبانه )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

Universal

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

زرادخانه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

organic

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

سوءِ عملکرد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

آدینه آخرین روز هفته

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

تا لنگ ظهر خوابیدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

چیزی شبیه قلاده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

فرهنگ ( culture ) به مجموعه ی افکار و عقاید، آداب و رسوم، خط، زبان و سبک زندگی مردم گفته می شود.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

دخالت الهی ، وساطت ایزدی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

ترجمه تحت اللفظیش میشه: "little mama" ولی ترجمه عامه پسند و رایجش اینه: "sexy lady"

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

an insulting word for someone who is fat چاقالو، خیکی، بشکه، خپل، گامبو

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

پاپا شکری!

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

همون هتل ( ولی از نوعی که جای پارک برای ماشین داره )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

corny joke = جوک لوس و بی مزه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

یکی از معانی مصطلح آن Old fashioned ( کهنه فکر یا اُمُّل ) هستش.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

a hole made through part of your body so that you can put jewellery there سوراخی ست که توی بخشی از بدن ایجاد می شه تا بشه توش زیورالات قرار داد واژه ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

it's the same ballpark = یه چیزی تو همون مایه هاس

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

نان غاذی = نان غذادِه = لقمه نان

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

واضح و روشن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ: نِماد / nemad

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

مرهم به معنای دوا و دارو و . . . است! نه مرحم!

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

سی و اندی سالگی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

بیست و اندی سالگی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

telecommunication = ارتباط از راه دور telecommunications = مخابرات

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

light amplified by stimulated emission of radiation تقویت نور به روش گسیل القایی تابش

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

UFO = Unidentified Flying Object Object = شی، جسم، اسباب، چیز، آلت، تجهیزات، دستگاه، لوازم، وسایل، وسیله Flying = پرنده، پران، در حال پرواز Uniden ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

[سرواژه] هما: هواپیمایی ملی ایران

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

خوش پخت ترجمه اشتباهی برای این عبارت است. ترجمه ی درست آن "به خوبی پخته شده" می باشد؛ زیرا well - cooked یک صفت مرکب مفعولی است، نه صفت فاعلی.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

the ability to behave in a sensible way and make practical decisions توانایی رفتار به روشی معقول و گرفتن تصمیماتِ عقلانی natural ability to make go ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

A stereotype is a fixed general image or set of characteristics that a lot of people believe represent a particular type of person or thing a belief ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

Internet - Based Information Systems سامانه اطلاعاتی مبتنی بر اینترنت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

هیکل متعادل

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

Chloro Fluoro Carbon کلرو - فلوئورو - کربن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

Before the Common Era پیش از دوران رایج

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

اعلی حضرت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

olivine

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

زِبَرجَد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

جمع و جور کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

فسخ نامه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

a very large amount of water that covers an area that is usually dry مقدار بسیار زیادی آب که ناحیه ای که معمولاً خشک است را می پوشاند. an overflow ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

A sheepish girl = A sheep ish girl = دختری ساده لوح A sheepish girl = A shy ish girl = دختری نسبتاً خجالتی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

"سر ورجه وورجه ای" یا "سرحبابی"، که به آن "اشاره گر" یا "تکان دهنده" یا "تلوتلودهنده" نیز گفته می شود، نوعی عروسک کلکسیونی است. سر آن در مقایسه با ...