تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

My alternative choices are not good enough = انتخاب های دیگر من به اندازه ی کافی خوب نیستند. His alternative professor is gone = استادِ جایگزین او، ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٧

* اگر "صفت" باشد: ۱. دیگر ۲. جایگزین ۳. متناوب * اگر "اسم" باشد: ۱. راه حل ۲. گزینه ۳. چاره

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

فرهنگ لغت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

like = وش، فش ، وار، وند، آسا، سا، سار، گون، مانند، نما life= زندگی، جان، حیات، زیست، زی lifelike= زندگی وار، زندگی سا، زندگی گون، جان آسا، جان سار، ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

خوش سیما، خوش چهره، خوش رو، خوشگل، زیبا، زیبنده و. . .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

واپسین ، آخرین

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

دستگاه رفع لرزش نامنظم قلب

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

فروریزش

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

۱. دو تا [در علم] ۲. یکی دوتا / چند تا [عامیانه] مثال: Wait here. I'll come back in a couple of minutes همینجا واستا. من یکی دو دقیقه دیگه برمی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

کلافه کننده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

ویروس نقص ایمنی انسان

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

اشرافی، اعیانی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

پرستش

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

پروردگار

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

جابه جایی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

اگر "کمیت نما" بود به شرح زیر ترجمه می کنیم: little = مقدار بسیار کمی ( از ) a little = مقداری ( از ) less = مقدار کمتری so little / very little / ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

واژه only به معنای "فقط" است. I only talked to her = من فقط باهاش صحبت کردم. I only saw her in the park = من فقط داخل پارک دیدمش. عبارت the only ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

عبارت the same صفت اشاره به معنای "همین" یا "همان" است. A: Lack of time is my major problem - کمبود وقت مشکل اصلی منه. B: I have the same problem ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

۱. قبل از، پیش از ( اگر قبل از یک زمان بیاید ) ۲. قبلاً ۳. در مقابلِ، در محضرِ She was standing before the court: او در مقابل دادگاه ایستاده بود.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

اگر the very در جمله مرجع نداشت، آن را "خاص"، "ویژه" یا "معیّن" ترجمه می کنیم. مثال: The very problem that we shall address in this book. . . مشک ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

واژه ی Lie سه معنی دارد که به شرح زیر است: 1. دراز کشیدن The dog was lying in front of the fire: آن سگ جلوی آتش دراز کشیده بود. 2. قرار گرفتن My ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

The very books = همان کتاب ها The very = صفت اشاره است به معنی "همان" یا "همین"

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

Federal Bureau of Investigation اِداره ی تحقیقات فِدِرال Federalism = فدرالیسم به معنای اتحاد یا قرارداد یا توافق و پیمان، یک مفهوم سیاسی است که د ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

happy ending

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

response = پاسخ ability = توانایی، قابلیت responsibility = قابلیت پاسخگویی، توانایی پاسخگویی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

آمرزش خوانی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

مرثیه ای بر یک رؤیا = Requiem for a Dream مرثیه = Requiem

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

شیوایی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

trans = گذار، انتقال، دگر، فرا - ، ترا - gender = جنسیت، جنس، ژاد transgender = انتقال از جنسیتی به جنسیت دیگر / گذار از ژادی به ژاد دیگر transgen ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

ورزش مخاطره آمیز دقت کنید sport مفرده، نگیم ورزش ها. . .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

مُلک = سرزمین مِلک = خانه، زمین مَلِک= پادشاه مَلَک= فرشته

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

سرپرستی و رهبری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

humble abode = کلبه ی محقر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

humble abode = کلبه ی محقر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

western agenda = آرمان های غربی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

نکبتی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

من فکر می کنم Gravity ریشه در کلمه ی گِرَویدن داره [یا برعکس]. Gravity = گرانش، گِرَویدَن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

دوست زدایی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

humanity scholars

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

رشته ( دانشگاهی )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

melancholia = a feeling of great sadness and lack of energy سودازدگی/مالیخولیا = یک احساسِ غم بزرگ و کمبود انرژی نوعی افسردگی است که مهم ترین ویژگی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

شاهین

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

trans = گذر ، انتقال form = شکل، فرم ation = پسوند اسم ساز transformation = انتقال از یک شکل به شکلی دیگر transformation = گشتار

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

شاید بشه واژه ی "پرش" رو معادل مناسبی برای jump start در نظر گرفت.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

Search Engine Results Page صفحه نتایج موتور جستجو

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

مادام: در خطاب به بانوان شوهردار غیر مسلمان

پیشنهاد
٥

ضرورت و التزام، سرمنشأ اختراعات است.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

تفریط متضاد افراط است. تفریط: کوتاهی کردن در کاری افراط: از حد گذشتن ، زیاده روی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

epi: رو physis: زائده epiphysis: غده رومغزی - - > که با نام های اپی فیز، پینه آل و صنوبری نیز شناخته می شود.

پیشنهاد
٢

بهتر است به جای عبارت عقب ماندگی ذهنی ( که بار معنایی به شدت منفی ای دارد ) ، از عبارات جایگزینی مثل" کم توان ذهنی" ( نه ناتوان ذهنی! ) برای مخاطب قر ...