پیشنهادهای 🖤MANI🖤 (٨٥٨)
نوعی منجنیق بزرگ قلعه کوب
حلبی = آهن ( Fe ) روکشی از قلع ( Sn ) *** حلبی آلیاژ آهن و قلع نیست!!!! حلبی آهنی است که روکشی از قلع دارد!
عهد ( دور ) = epoch دوره = period دوران = era اَبَردوران = eon ابردوران > دوران > دوره > عهد eon > era > period > epoch
عهد ( دور ) = epoch دوره = period دوران = era اَبَردوران = eon ابردوران > دوران > دوره > عهد eon > era > period > epoch
عهد ( دور ) = epoch دوره = period دوران = era اَبَردوران = eon ابردوران > دوران > دوره > عهد eon > era > period > epoch
عهد ( دور ) = epoch دوره = period دوران = era اَبَردوران = eon ابردوران > دوران > دوره > عهد eon > era > period > epoch
شَفا = مرگ شِفا = بهبودی
زنهار
استفهام انکاری / پرسش تاکیدی
♦️ واژگان هم آوا را اشتباه نگیریم: ثَنا : ستایش و سپاس سَنا: نور و روشنایی
velocity = سرعت ( برداری و دارای جهت ) speed = تندی ( نرده ای و فاقد جهت )
code = رمز = توالی سه نوکلئوتیدی در دی ان ای codon = رمزه = توالی سه نوکلئوتیدی در آر ان ای
خور ( خلیج کوچک )
The two DNA chains are antiparallel that is, they run parallel but in opposite directions. دو زنجیره DNA ناهمسو هستند، یعنی موازی اند اما در جهت ها ...
[زیست شناسی] پیش ماده ترکیباتی که آنزیم روی آنها عمل می کند، پیش ماده ( substrate ) و ترکیباتی که حاصل فعالیت آنزیم هستند، فراورده ( product ) خواند ...
If someone is on a slippery slope, they are involved in a course of action that is difficult to stop and that will eventually lead to failure or trou ...
Forward Operating Base = پایگاه عملیاتی خط مقدم
one more sip = یه قلپ دیگه
تنها ترجمه قابل قبول این کلمه �محاسبه شده� می باشد.
مخفف شده ی �Transmitter & Receiver� یعنی �فرستنده و گیرنده�
peg someone for something = make a judgment about that person
standard operating procedures = رویه های عملی استاندارد
transient ischemic attack = حمله کم خونی گذرا TIA سبب سکته مغزی خفیف می شود.
Toilet paper = دستمال توالت
لو رفتم
furnished apartment = آپارتمان مبله
I take offense = بهم برخورد
لانه مرغ
کفن، مرده پوش
دخمه مردگان
💎سبک زندگی یا همان Lifestyle چیست؟ the way a person or group of people live, including the place they live in, the things they own, the kind of job ...
املای درستش obsessive هست.
bored
boredom
ستایش گری، ثناگویی
اعدام گر، اعدام چی، جلاد
Homoerotic; homosexual, gay
a flat floating structure, usually made of pieces of wood tied together, used as a boat ساختاری شناور و مسطح، معمولاً ساخته شده از قطعات بهم پیوسته چ ...
بیمارستان روانی ها تیمارستان
Immigration and Naturalization Service سرویس مهاجرت و قبول تابعیت
a series of experiences that teach you something about yourself or about life مجموعه ای از تجربیات که چیزی را در مورد خودتان یا در مورد زندگی به شما ...
نیمکت گرم کن
لوزی = rhombus ( با تلفظ رامبِس )
extracurricular activities are not part of the course that a student is doing at a school or college فعالیت های فوق برنامه بخشی از خط سیری که دانش آم ...
مرغ شهدخوار
شمشیر نوری - شمشیر لیزری
هم خوانی
پشت گوش انداختن
اظهار بدیهیات
شرکت خوشه ای