پیشنهاد‌های مهدی باقری (٣٢٩)

ملال آور بنظرم بهتره، شدیدا خسته کننده

درمورد وضعیت: آشفته بازار، نابسامان مثل همین اتفاقات اخیر ایران و در مورد دریا به معنای متلاطم و طوفانی

قرار دادن یا آویزان کردن روی دیوار I put a picture up on the wall

به معنای اینکه یه نفر از شما یه انتظاری داره و متاسفانه شما اونو انجام نمیدی و let him down میکنی، ناامیدش میکنی از اینکه روت حساب کرده.

دزدی سایبری دزدی اینترنتی مثل این دزدی از کارتهای اعتباری که رمز دوم ایستا داشتن و دولت بخاطر امنیت بیشتر رمز دوم پویا رو ارائه داد

ممکنه که تفاوت step brother رو با half brother رو ندونید، از step زمانی استفاده میشه که زن و شوهری که هرکدوم از قبل فرزندانی داشتن ازدواج میکنن و فر ...

دخیل بودن و نقش داشتن، و به اصطلاح خودمون دست داشتن در چیزی

سریالای عامه پسند و ملودرام که مخصوص تلوزیونه و همیشه ام تلوزیون یکی داره نشون میده یکی پس از دیگری که انتهای همشونم از همون اولشون مشخصه چی میشه و م ...

خوبه که تفاوت inability و disability رو بدونید Inability به معنای اینه که چون ما دانش و مهارت لازم برای یکاری رو نداریم بنابراین نمیتونیم انجامش بدیم ...

تایم شلوغی و غوغا و سیلی از کار و مشغله براساس دیکشنری لانگمن The day started with a flurry of activity میشه اینگونه ترجمه کرد: روز با سیلی از کاروف ...

سردرآوردن از قضیه ای که بقیه نمیخوان چیزی راجبش بدونی

شرایط و موقعیتی که احتمال اتفاق افتادن داره

معنی اول کسی که تو کار سرگرمی و نمایشه معنی دوم آدم سخت کوش

براساس دیکشنری لانگمن: مشکل یا بحث و جدل بین افراد

هزینه، صورت حساب و… پرداخت نشده عالی، خیلی خوب مسئله ی حل و فصل نشده

و همچنین از ریل خارج شدن قطار

پایین رفتن و فرود آمدن اصالت، نژاد

به اون شیوه از رفتار و برخورد جدی و خشک و محکم گفته میشه براساس دیکشنری لانگمن. These children need a firm hand یه چیزی تو مایه های اصطلاحات خودمونه ...

براساس دیکشنری لانگمن: چیزی را قبول داشتن و پذیرفتن ( نظر و عقیده ) دریافت کردن ( نامه و رسید ) متوجه چیز مهمی شدن، ( یچیزی مثل استعداد درونی یک فر ...

براساس دیکشنری لانگمن: اینکه یه چیزی بیشتر پرکاربرد باشه تا اینکه زیبا باشه و معنی دیگه که به عنوان صفت استفاده میشه اینه که بگه یه چیزی داره درست پی ...

یه مثال توپ برای این صفت پرایده، چون پراید یه ماشینیه که اکثریت توان خرید اونو دارن البته داشتن!

درصد فروش یه محصول توی بازار

و همچنین اینکه اون کارایی که قبلا انجام میدادی یا چیزایی که قبلا دوست داشتیو دیگه دوست نداشته باشی اونم با گذرزمان و بزرگتر شدن و تغییرکردن

این کلمه دراصل evaluate نه valuate تو دیکشنری لانگمن وجود نداره همچین چیزی

توهین امیز و بی ادبانه حمله برنامه ریزی شده نظامی

گردهم آوردن

روزنامه ای که بیشترشو عکس و تصاویر تشکیل میده و به جنجال میپردازه تا به اخبار

توجه داشته باشید که award با reward مترادف محسوب میشه.

یه نرم افزار کامپیوتری تو مایه های اِکسل ( excel ) که ستون و ردیف داره و میشه باهاش حساب کتاب کرد

نرم افزارایی که برای یه مدت کوتاه بطور رایگان استفاده میکنی و بعدش اگه بخوای بازم استفاده کنی باید بخریش، عین دانلود منیجر یا وی پی ان ها که بعد یه م ...

همگی روزانه باهاش سروکار داریم، توی سایتها یه سری کلمه های معمولا کلیدی هستن راجع به یه مسئله ای، که این کلمات که زیرشونم خط کشیده و یجورایی با خودشو ...

پاتوق کردنِ جایی، که دم به دم پاشی بری اونجا

اگر suck up بصورت فریزال ورب بیاد به معنای چاپلوسی کردن اما اگر up فقط به عنوان حرف اضافه باشه معنای مکیدن میده

تورم اقتصادی، و بالا رفتن قیمت

معانی زیادی داره سطح صاف پنچر لاستیک نرخ مصوبی که قابل کم و زیاد شدن نیست یه واحد آپارتمان لحن صدای بی حس و یکنواخت کفش پاشنه کوتاه

انتخاب کردن و عضو کردن شخصی در یک گروه، کمیته و… با توافق همه اعضا #دیکشنری_لانگمن

مدرسه ای غیردولتی که توسط والدین اداره میشه

اعتراف اجازه ورود

کسی را مجبور به ترک یا انجام کاری کردن

جمله بصورت سوالیه و وقتی یه مسئله ای هست که فکرمیکنی اوکیه درحالیکه بقیه میگن مشکل داره و شما میای میگی : خب مشکلش چیه، اشکال کار کجاست؟!

نامناسب در مورد اندازه و سایز لباس

اینکه برای یه مدت کوتاه بطور ازمایشی کارکنی که ببینی کارت چطوره

Exact

فرایند نفوذ اسپرم به تخم

قابل توجیه

رییس، مدیر، مسئول سازمان، شرکت، موسسه و…

راه رفتن درحالت عدم تعادل ( نمونه ش کسی که مسته ) تحت تاثیرقرار دادن و شوکه کردن

از معانی مهم این کلمه: •دلیل •نکته •مورد •موضوع اصلی •نقطه •اشاره کردن با دست به طرفی •نشانه گیری با اسلحه •راهنمایی کردن کسی به جهتی ( برای آدرس )

حکومت سلطنتی، مثل انگلستان, اما این سلطه به این معنا نیست که اونا حکمران و فرمانروا باشن.

عقیده سیاسی سنت گرایی و پیروی از سنت و آداب و رسوم قدیمی