پیشنهادهای مهدی باقری (٣٢٩)
تلپاتی هم معنی میده
مخالفِ لیبرال
جمله بصورت سوالیه و وقتی یه مسئله ای هست که فکرمیکنی اوکیه درحالیکه بقیه میگن مشکل داره و شما میای میگی : خب مشکلش چیه، اشکال کار کجاست؟!
something or someone that is better than everything else. دیکشنری لانگمن I really thought I looked the cat’s whiskers in that dress
Be in/on top/great/good/fine etc form رو یه حالت پرانرژی و با اعتماد بنفس بودن
این کلمه دراصل evaluate نه valuate تو دیکشنری لانگمن وجود نداره همچین چیزی
اینایی که کلا ذاتاً یه آدم دیگه ان، و بعد میان به ادب، فرهنگ و کلاسِ اجتماعی بالا تظاهر میکنن که دیگه از حد میگذره Her genteel accent irritated me
بدن نما
Cleft palate : سخت کام
=likewise
Not truth at all
کم خرج کردن
بدون اینکه حواس به جای دیگه پرت بشه Ann stared fixedly at the screen
در موقعیت و شرایط بد بودن، بدشانس بودن، خر کسی از کرگی دم نداشتن
مُد
عصبانی کردن آزردن
ضعیف و بیمار
اینکه باوجود شرایط نامساعد تا جایی که میتونی زورتو بزنی
رنگ سبز مایل به زرد روشن
در نظر گرفتن مسئله ای به عنوان مشکل، درصورتی مشکل نباشه
احساس عذاب وجدان
در رابطه با نور، نور خیلی زیاد و کور کننده
از پیش تصمیم گرفتن برای چیزی
برای شروع کردن هرکاری بکار میره، نه فقط بحث و گفتگو، بستگی به منظور گوینده داره
Over throw
عقیده سیاسی سنت گرایی و پیروی از سنت و آداب و رسوم قدیمی
سرزندگی، نشاط
شخصیت اصلی یک داستان که با مشکلات و کشمکش ها روبه روست
اینکه هراتفاقی که میوفته رو بدون اینکه بخوایم براش برنامه ریزی کنیم همونو دقیقا بدون هیچ تغییری بپذیریم.
خیریه
اندیشمندحوزه دینی
اصطلاح sb cant get it into their ( thick ) skull همون به اصطلاح خودمون که فلانی تو کله ش نمیره… He can’t seem to get it into his skull that I’m jus ...
قابل اعتماد=reliable
فروشنده دوره گرد
کسی که با اسب کارمیکنه Stable lad, stable boy The lads=بروبَچ Lad culture= رفتارای مربوط به پسرای جوون، نوشیدن مشروب، رفیق بازی، رانندگی با سرعت زیا ...
به چیزی علاقه داشتن به عنوان سرگرمی She doesn't go in for team sports
Thrust sth upon/on sb به زور چیزی را به کسی تحمیل کردن He had marriage thrust upon him
دیکشنری لانگمن: خیلی خوب و عالی بودن She thought the party was just the bee’s knees
به قول معروف بیای واسه کسی نوکری کنی اونم بشینه و نگاه کنه Oliver expects us to wait on him hand and foot
To suddenly become angry or frightened
آدم غرغرو، ایرادگیر، نق زن
( All ( day, week, month, year The entire day, week
Wrap - up=round - up زبده ی اخبار و در حالت فعل هم پوشیدن و هم پوشاندن Wrap up/wrap somebody up
یه زمان مبهم در آینده
افزایش دادن و تقویت کردن
To be very busy with sth شدیدا مشغول کاری بودن
بطور سازمان یافته تر عمل کردن برنامه ریزیوشده جلو رفتن
به چیزی یا کسی علاقه ای نشون ندادن Opera left him cold #longman
مدرسه ای غیردولتی که توسط والدین اداره میشه
گیاهان سازگار با شرایط آب و هوایی خاص trees that are tolerant of salt sea winds