تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦٢

ظاهرا دوستان معنی این اصطلاح رو با take somebody/something for granted اشتباه گرفتن، درواقع معانی این فریزال: قدرندانستن و انتظار بیجا داشتن از چیزی ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥٨

سریالای عامه پسند و ملودرام که مخصوص تلوزیونه و همیشه ام تلوزیون یکی داره نشون میده یکی پس از دیگری که انتهای همشونم از همون اولشون مشخصه چی میشه و م ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥٢

براساس دیکشنری لانگمن: چیزی را قبول داشتن و پذیرفتن ( نظر و عقیده ) دریافت کردن ( نامه و رسید ) متوجه چیز مهمی شدن، ( یچیزی مثل استعداد درونی یک فر ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩٥

این صفت معمولا قبل یه سری کلمات مثل couse, problem, message, priciple و… میاد و به این معنیه که اون پیام، علت، مشکل، یا حالاهرچی، از همه چی مهم تره و ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨٥

برای سخاوت مندی میتونید از generous استفاده کنید، این کلمه مفهوم منفی داره.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨١

روزنامه ای که بیشترشو عکس و تصاویر تشکیل میده و به جنجال میپردازه تا به اخبار

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨٠

سه تا کلمه ی خیلی ناجور هستن که ممکنه باهم قاتی بشن Adopt: اتخاذ کردن، به فرزندی پذیرفتن Adapt: سازگار کردن، وفق دادن Adept: ماهر، مهارت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧٨

سُم : hoof پنجه: paw چنگال حیوانات: claw بنظرم پنجه نگیم بهتره

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧٨

ممکنه که تفاوت step brother رو با half brother رو ندونید، از step زمانی استفاده میشه که زن و شوهری که هرکدوم از قبل فرزندانی داشتن ازدواج میکنن و فر ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧٣

دقیقتر بخوایم بهش بپردازیم اون روش از صحبت کردنه که برای مثال شما برای کلاست تاخیر داری و معلم یا استاد در واکنش به تاخیرتون میگه چقد زوداومدی، یعنی ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧٤

از معانی مهم این کلمه: •دلیل •نکته •مورد •موضوع اصلی •نقطه •اشاره کردن با دست به طرفی •نشانه گیری با اسلحه •راهنمایی کردن کسی به جهتی ( برای آدرس )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧٢

این کلمه ممکنه با کلمه severe اشتباه بشه Severe: خشک، محکم، جدی، شدید Sever: بریدن، قطع کردن، جداکردن، قطع رابطه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧١

فریزال go on دو جور معنی میتونه براساس اینفینیتیو بودن یا جرند بودن فعل بعدش داشته باشه اگر فعل بعد اون ing - دار بیاد به معنی ادامه دادن خواهد بود ا ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦٥

۱ - این گروهای هفت هشت نفره ( معمولای دخترای خوشگلتر ) در مسابقات مثلا والیبال و بسکتبال یه سری چیزارو میپوشن توی دستاشون و بطور هماهنگ میرقصن. که به ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦٨

یه نرم افزار کامپیوتری تو مایه های اِکسل ( excel ) که ستون و ردیف داره و میشه باهاش حساب کتاب کرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦٨

فرایند پیوسته و تدیجی به سمت بهتر یا بدتر شدن. The company is in a downward spiral

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

از اینجور عقاید تو ایران هم زیاده، نمونه ی بارزش راجع به پوشش خانم هاست، هرکی فلان بپوشه فلانه و… یجام "هیچکس" توی یکی از کارای اخیرش میگه که: اونایی ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٩

۱ - کلافه و عصبانی ۲ - ملتهب و دردناک

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦٠

خوبه که تفاوت inability و disability رو بدونید Inability به معنای اینه که چون ما دانش و مهارت لازم برای یکاری رو نداریم بنابراین نمیتونیم انجامش بدیم ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٥

دزدی سایبری دزدی اینترنتی مثل این دزدی از کارتهای اعتباری که رمز دوم ایستا داشتن و دولت بخاطر امنیت بیشتر رمز دوم پویا رو ارائه داد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥٥

ضریب intelligence quotient : ضریب هوشی یا همون آی کیو

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤٥

کبد: liver اشتباه نکنید

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤٨

به قول معروف دستی به سرو روی ساختمون، اتاق، خونه و… کشیدن ( بازسازی کردن و بهتر کردن )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤٣

اینکه شما فلان جنسو میری میخری ولی راضی نیستی ازش، جنسو برمیگردونی فروشگاه و پولتو پس میگیری، ( فعل و اسم ) #دیکشنری_لانگمن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٥

اداره کردن بکار بستن اجرا کردن تجویز کردن دادن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤٤

به اصطلاح خودمون بخوام بگم، تیز و بُز

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

لازمه که با couch اشتباه گرفته نشه Coach: مربی ورزشی، آموزش دادن، معلم خصوصی، اتوبوس مجهز برای مسافرتای طولانی Couch : مبل و کاناپه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤١

شرایط و موقعیتی که احتمال اتفاق افتادن داره

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤١

یک ورزش تیمی بت و توپ است که بین دو تیم ۱۱ نفره انجام می شود ظاهرش تو مایه های بیس باله

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٠

مهماندار هواپیما و کشتی ( مرد ) اما بدلیل بار معنایی این کلمه ( تبعیض جنسیتی ) از flight attendant استفاده میشه. Stewardess=مهماندار زن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

با زور و خشونت به چیزی ضربه زدن و شکستن و خورد شدن، ( برای وسایل بکار میره ) A policeman smashed her camera

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

اگر suck up بصورت فریزال ورب بیاد به معنای چاپلوسی کردن اما اگر up فقط به عنوان حرف اضافه باشه معنای مکیدن میده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

اینکه بیای یه حرکتی بطور عمدی بزنی که همه رو بندازی به جون هم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

By the way راستی اتفاقاً

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

معانی زیادی داره سطح صاف پنچر لاستیک نرخ مصوبی که قابل کم و زیاد شدن نیست یه واحد آپارتمان لحن صدای بی حس و یکنواخت کفش پاشنه کوتاه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

درجایگاه صفت وقتی بکار برده میشه، به معنای اون بخش از کاراییه جزئی و ظاهری که صرفا برای اینکه روش مهر انجام شدن بخوره انجام شده، مثلا تو مثال زیر The ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

افزایش فعالیت و سرعت عمل کار به منظور بهبود وضعیت #longman

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

درمورد وضعیت: آشفته بازار، نابسامان مثل همین اتفاقات اخیر ایران و در مورد دریا به معنای متلاطم و طوفانی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣١

Costume: لباس Custom: عرف، اداب و رسوم، سنت، گمرک ( اگر با s بیاد )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

دقت کنید که future با futures متفاوته، باز هم باید به جمله مراجعه کرد برای معنی دقیق Futures: سهم یا کالا، ملک و املاک و… که از پیش خرید و فروش میشه ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣١

قضیه رو اون مدلی توجیه کنی که میخوای

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

جراحی بدون ورود ابزار به بدن ( بدون عمل جراحی باز ) Noninvasive درواقع جناب نیازی متضاد رو اعلام کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣١

دوران جوانی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

این کلمه درجایگاه اسم بکار میره فعل این کلمه applaud است

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣١

آرام کردن، تسکین دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣١

کسی که با ملاحظه و درنظر گرفتن تمامی جواب پیش میره که موجب ناراحتی اسباب اذیت کسی نشه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣١

این مدلیم میشه گفت: درسته که فلان چیز اتفاق افتاد، ولی… Admittedly she put a lot of effort, but it was all wasted جمله های دیگه ام اگه برید ببینید جم ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

این کلمه برای غذا استفاده نمیشه برای خوشمزگی غذا میتونید از tasty استفاده کنید بنابراین tasty و tasrful متفاوتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

جزئی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

براساس دیکشنری لانگمن: اینکه یه چیزی بیشتر پرکاربرد باشه تا اینکه زیبا باشه و معنی دیگه که به عنوان صفت استفاده میشه اینه که بگه یه چیزی داره درست پی ...