تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

قرار دادن یا آویزان کردن روی دیوار I put a picture up on the wall

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

دچار آبریزش بینی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

تنها یه قسمت کوچک از غذارو خوردن She could only pick at her meal

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

کسی را از کار زشتش اگاه کردن یا گوشزد کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

قرار دادن چیزی درجایی فراموش کردن اینکه کجا گذاشتیش. #longman

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

انجام شده برای اولین بار

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

استایل و لباسای مربوط به خانمای ساخورده Granny shoes

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

*کینه توزی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

درصورتی صفت ترجمه میشه که قسمت سوم فعل بیاد: Devoted

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

کشیدن He asked me to draw up a map to the party so that he wouldn't get lost.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

کاربردی بودن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

بدون محدودیت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

و همچنین از ریل خارج شدن قطار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

خفت و خواری a life of poverty and degradation

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

رو به رشد و افزایش

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

Somebody's head is spinning احساس سرگیجه داشتن I was pouring with sweat, and my head was spinning

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

سبب زیاد شدن چیزی شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

آدم ماهر در صحبت کردن و ظاهر فریب

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

قابل توجیه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

چرت و مسخره، احمقانه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

در گذر زمان عاشق شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

شروع به اتفاق افتادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

نامناسب در مورد اندازه و سایز لباس

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

اینکه هرکاری که عشقت بکشه انجام بدی درحالیـکه یه سری بات مخالف باشن Don’t let the children always get their own way

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

اورژانسی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

براساس دیکشنری لانگمن: مشکل یا بحث و جدل بین افراد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

فی البداهه گویی ارتجالاً و بی درنگ سخن گفتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

At a later stage به عنوان یجور قید مبهم برای زمانی در آینده بکارمیره

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

I can’t face the thought of going into town when it’s this hot

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

به چیزی یا کسی علاقه ای نشون ندادن Opera left him cold #longman

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

مدرسه ای غیردولتی که توسط والدین اداره میشه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

گیاهان سازگار با شرایط آب و هوایی خاص trees that are tolerant of salt sea winds

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

یه زمان مبهم در آینده

پیشنهاد
٢

To be very busy with sth شدیدا مشغول کاری بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

افزایش دادن و تقویت کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

بطور سازمان یافته تر عمل کردن برنامه ریزیوشده جلو رفتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

دیکشنری لانگمن: خیلی خوب و عالی بودن She thought the party was just the bee’s knees

پیشنهاد
٣

به قول معروف بیای واسه کسی نوکری کنی اونم بشینه و نگاه کنه Oliver expects us to wait on him hand and foot

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

To suddenly become angry or frightened

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

آدم غرغرو، ایرادگیر، نق زن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

( All ( day, week, month, year The entire day, week

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

Wrap - up=round - up زبده ی اخبار و در حالت فعل هم پوشیدن و هم پوشاندن Wrap up/wrap somebody up

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

به چیزی علاقه داشتن به عنوان سرگرمی She doesn't go in for team sports

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

Thrust sth upon/on sb به زور چیزی را به کسی تحمیل کردن He had marriage thrust upon him

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

کسی که با اسب کارمیکنه Stable lad, stable boy The lads=بروبَچ Lad culture= رفتارای مربوط به پسرای جوون، نوشیدن مشروب، رفیق بازی، رانندگی با سرعت زیا ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

فروشنده دوره گرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

اصطلاح sb cant get it into their ( thick ) skull همون به اصطلاح خودمون که فلانی تو کله ش نمیره… He can’t seem to get it into his skull that I’m jus ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
-٢٣

قابل اعتماد=reliable

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

اندیشمندحوزه دینی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

خیریه