پیشنهادهای مهدی باقری (٣٢٩)
سپاسگزار Im much obliged to you
این کلمه اگر با s جمع بیاد به معنی لباس گشاد نظامی میباشد و همچنین یه سری وظایف که به عنوان تنبیه و جریمه به اونا مثل تمیز کردن و… تحمیل میشه
این اصطلاح به این معنیه که بیای راجع به قضیه ای خیلی بااعتماد بنفس فقط صحبت کنی، اما قضیه وقتی بیاد توی عمل کردن عوض بشه، معمولا هم با اصطلاح walk th ...
برای توصیف شخصیت واقعی افراد بکار میره
نشان دادن، نمایاندن =represent شامل بودن، در برداشتن چیزی=include or contain something
به چهره شناختن چون چند بار فقط دیدیش و همین و بس
فقط این واسه کسیه که به سفر میره و ما تا فرودگاه یا ترمینال اونو همراهی میکنیم اون مدل بدرقه جلوی در خونه رو میگن see out I ll see you out
گازدار، carbonated beverages: نوشیدنی گازدار
جذب شدن از طرف چیزی و در نهایت جزوی از اون شدن • The people I gravitate to are dreamers
جو میشد==>barley این قید درواقع bare بوده به معنی عریان، stripped
عمل پاکسازی کردن یه سازمان، کمپانی از مخالفان آن سازمان معانی این کلمه تقریبا به طور مجازا به هم نزدیکن خالص کردن و پاک کردن از چیزی بد پاکسازی محتوی ...
این صفت معمولا قبل یه سری کلمات مثل couse, problem, message, priciple و… میاد و به این معنیه که اون پیام، علت، مشکل، یا حالاهرچی، از همه چی مهم تره و ...
اساس و پایه ی چیزی بودن
به دنبال چیزی اتفاق افتادن Follow
پوکی استخوان: brittle bone
به چیزی علاقه داشتن به عنوان سرگرمی She doesn't go in for team sports
دقت کردید وقتی راه میرید و بخشهای بالاتر از زانوی شلوار با هرقدم که بهم میمالن یه صدای خاصی رو تولید میکنن، انگلیسی واسه اونم فعل داره Her silk dress ...
چیزی رو بعد از انکار کردن با بی میلی پذیرفتن Accept , acknowledge , confess , admit , He was forced to concede ( that ) there might be difficulties
اصطلاح yawning gap/gulf/chasm between sth رو داریم با این که برای بیان تفاوت قابل توجه بین دو چیز، یا دو گروه استفاده میشه a yawning gap divides th ...
مچ نبودن
این مدلیم میشه گفت: درسته که فلان چیز اتفاق افتاد، ولی… Admittedly she put a lot of effort, but it was all wasted جمله های دیگه ام اگه برید ببینید جم ...
=likewise
برای بدست آوردن یا انجام کاری سخت تلاش کردن She knock herself out trying to pass that difficult test
کشیدن He asked me to draw up a map to the party so that he wouldn't get lost.
It serves sb right for doing sth
عصبانی کردن آزردن
در نامه ها و ایمیل ها استفاده میشه برای اشاره کردن به بحثی یا چیزی که توی نامه قبلی دربارش صحبت کرده بودیم. جمله رو با این حرف اضافه شروع میکنید، به ...
قید: در کنار چیزی بطور همزمان ادامه دادن حرف اضافه: همچنین، = in addition to
اسم در خروجی راه فرار از مشکل و گرفتاری صفت: way - out عجیب و غیرعادی
چݥشم پوشی کردن از درنظرگرفتن یه جنبه ای از موضوع تو فارسی میگیم:جدا از فلان چیز، بعد موضوع جدیده رو اعلام میکنیم مثالو ببینید: Leaving aside the ques ...
برای عوض کردن موضوع بحث بکار میره که میتونید در اول جمله استفاده کنید turning to the question of foreign policy…
درواقع این یه فریزال وربه، که حرف اضافه ش جامونده Revert to
=breed
این اصطلاح بصورت talk at cross - purposes بکار میره در بحثی چیزی که دونفر هرکدوم دارن حرف خودشون رو میزنن بدون اینکه نظر مقابل رو درنظر بگیرن I think ...
بحثی که بر سرزبانها میوفته و مردم مدام راجبش حرف میزنن، مثل افزایش قیمت خودرو
برای شروع کردن هرکاری بکار میره، نه فقط بحث و گفتگو، بستگی به منظور گوینده داره
Wrap - up=round - up زبده ی اخبار و در حالت فعل هم پوشیدن و هم پوشاندن Wrap up/wrap somebody up
پسوند ee - برای کسی که چیزیو دریافت میکنه یا عملی روی اون انجام میشه پسوند متضاد اونم که میشه er - Payer و payee
گران قیمت ( برای خونه و ماشین افراد مهم ) A life of executive luxury
ضریب intelligence quotient : ضریب هوشی یا همون آی کیو
از پیش تصمیم گرفتن برای چیزی
۱ - تسویه حساب کردن و اخراج کردن ۲ - حق السکوت دادن ۳ - تسویه حساب بدهکاری
جذب ( غذا، نیروی کار، دانشجو، هوا، سوخت… )
اینایی که کلا ذاتاً یه آدم دیگه ان، و بعد میان به ادب، فرهنگ و کلاسِ اجتماعی بالا تظاهر میکنن که دیگه از حد میگذره Her genteel accent irritated me
نفوذ کردن
ضعیف و بیمار
همسریابی
رو به رشد و افزایش
کاربردی بودن
از اینجور عقاید تو ایران هم زیاده، نمونه ی بارزش راجع به پوشش خانم هاست، هرکی فلان بپوشه فلانه و… یجام "هیچکس" توی یکی از کارای اخیرش میگه که: اونایی ...