پیشنهادهای مهدی باقری (٣٣٠)
مکالمات ذهنی شما با خودتون
شخصیت اصلی یک داستان که با مشکلات و کشمکش ها روبه روست
سویه جدید ویروس کرونا که اواخر نوامبر 2021 در آفریقا کشف شد
مقاومت
چرت و مسخره، احمقانه
اندیشمندحوزه دینی
در موقعیت و شرایط بد بودن، بدشانس بودن، خر کسی از کرگی دم نداشتن
=wank
سه تا کلمه ی خیلی ناجور هستن که ممکنه باهم قاتی بشن Adopt: اتخاذ کردن، به فرزندی پذیرفتن Adapt: سازگار کردن، وفق دادن Adept: ماهر، مهارت
جراحی بدون ورود ابزار به بدن ( بدون عمل جراحی باز ) Noninvasive درواقع جناب نیازی متضاد رو اعلام کردن
درجایگاه صفت وقتی بکار برده میشه، به معنای اون بخش از کاراییه جزئی و ظاهری که صرفا برای اینکه روش مهر انجام شدن بخوره انجام شده، مثلا تو مثال زیر The ...
فرصت دوباره ی زندگی عمر دوباره an operation to give her a new lease of life
Lease of life/ lease on life
جانشین کردن، از چیزی بجای چیز دیگری استفاده کردن
Limit=restrict=constrain=restrain
انجام شده برای اولین بار
Over throw
کسی را از کار زشتش اگاه کردن یا گوشزد کردن
در رابطه با نور، نور خیلی زیاد و کور کننده
کسی که شدیدا مخالف تغییرات اجتماعی و سیاسی باشه =extremely conservative
مشتی از چیزی: a handful of stones A handful of sth: تعداد کمی از مردم یا چیزی A handful of people Be a handful: برای بچهای شیطون که نمیشه کنترلشون ک ...
=continuously =permanently
فعل این کلمه یعنی Din sth into sb : به معنای آموختن چیزی به کسی با مرتبا تکرار کردن اون مثال: Respect for our elders was dinned into us at school #د ...
آرام کردن، تسکین دادن
درصورتی صفت ترجمه میشه که قسمت سوم فعل بیاد: Devoted
مُد
نشانه هم میتونه معنی بده
کم خرج کردن
Thrust sth upon/on sb به زور چیزی را به کسی تحمیل کردن He had marriage thrust upon him
رفتار، برخورد
از اینجور عقاید تو ایران هم زیاده، نمونه ی بارزش راجع به پوشش خانم هاست، هرکی فلان بپوشه فلانه و… یجام "هیچکس" توی یکی از کارای اخیرش میگه که: اونایی ...
کاربردی بودن
رو به رشد و افزایش
همسریابی
ضعیف و بیمار
نفوذ کردن
اینایی که کلا ذاتاً یه آدم دیگه ان، و بعد میان به ادب، فرهنگ و کلاسِ اجتماعی بالا تظاهر میکنن که دیگه از حد میگذره Her genteel accent irritated me
جذب ( غذا، نیروی کار، دانشجو، هوا، سوخت… )
۱ - تسویه حساب کردن و اخراج کردن ۲ - حق السکوت دادن ۳ - تسویه حساب بدهکاری
از پیش تصمیم گرفتن برای چیزی
ضریب intelligence quotient : ضریب هوشی یا همون آی کیو
گران قیمت ( برای خونه و ماشین افراد مهم ) A life of executive luxury
پسوند ee - برای کسی که چیزیو دریافت میکنه یا عملی روی اون انجام میشه پسوند متضاد اونم که میشه er - Payer و payee
Wrap - up=round - up زبده ی اخبار و در حالت فعل هم پوشیدن و هم پوشاندن Wrap up/wrap somebody up
برای شروع کردن هرکاری بکار میره، نه فقط بحث و گفتگو، بستگی به منظور گوینده داره
بحثی که بر سرزبانها میوفته و مردم مدام راجبش حرف میزنن، مثل افزایش قیمت خودرو
این اصطلاح بصورت talk at cross - purposes بکار میره در بحثی چیزی که دونفر هرکدوم دارن حرف خودشون رو میزنن بدون اینکه نظر مقابل رو درنظر بگیرن I think ...
=breed
درواقع این یه فریزال وربه، که حرف اضافه ش جامونده Revert to
برای عوض کردن موضوع بحث بکار میره که میتونید در اول جمله استفاده کنید turning to the question of foreign policy…