پیشنهادهای مهدی باقری (٣٢٩)
شخصیت اصلی یک داستان که با مشکلات و کشمکش ها روبه روست
سویه جدید ویروس کرونا که اواخر نوامبر 2021 در آفریقا کشف شد
مقاومت
چرت و مسخره، احمقانه
اندیشمندحوزه دینی
در موقعیت و شرایط بد بودن، بدشانس بودن، خر کسی از کرگی دم نداشتن
=wank
سه تا کلمه ی خیلی ناجور هستن که ممکنه باهم قاتی بشن Adopt: اتخاذ کردن، به فرزندی پذیرفتن Adapt: سازگار کردن، وفق دادن Adept: ماهر، مهارت
جراحی بدون ورود ابزار به بدن ( بدون عمل جراحی باز ) Noninvasive درواقع جناب نیازی متضاد رو اعلام کردن
درجایگاه صفت وقتی بکار برده میشه، به معنای اون بخش از کاراییه جزئی و ظاهری که صرفا برای اینکه روش مهر انجام شدن بخوره انجام شده، مثلا تو مثال زیر The ...
فرصت دوباره ی زندگی عمر دوباره an operation to give her a new lease of life
Lease of life/ lease on life
جانشین کردن، از چیزی بجای چیز دیگری استفاده کردن
Limit=restrict=constrain=restrain
انجام شده برای اولین بار
Over throw
کسی را از کار زشتش اگاه کردن یا گوشزد کردن
در رابطه با نور، نور خیلی زیاد و کور کننده
کسی که شدیدا مخالف تغییرات اجتماعی و سیاسی باشه =extremely conservative
مشتی از چیزی: a handful of stones A handful of sth: تعداد کمی از مردم یا چیزی A handful of people Be a handful: برای بچهای شیطون که نمیشه کنترلشون ک ...
=continuously =permanently
فعل این کلمه یعنی Din sth into sb : به معنای آموختن چیزی به کسی با مرتبا تکرار کردن اون مثال: Respect for our elders was dinned into us at school #د ...
آرام کردن، تسکین دادن
درصورتی صفت ترجمه میشه که قسمت سوم فعل بیاد: Devoted
مُد
نشانه هم میتونه معنی بده
کم خرج کردن
Thrust sth upon/on sb به زور چیزی را به کسی تحمیل کردن He had marriage thrust upon him
رفتار، برخورد
از اینجور عقاید تو ایران هم زیاده، نمونه ی بارزش راجع به پوشش خانم هاست، هرکی فلان بپوشه فلانه و… یجام "هیچکس" توی یکی از کارای اخیرش میگه که: اونایی ...
کاربردی بودن
رو به رشد و افزایش
همسریابی
ضعیف و بیمار
نفوذ کردن
اینایی که کلا ذاتاً یه آدم دیگه ان، و بعد میان به ادب، فرهنگ و کلاسِ اجتماعی بالا تظاهر میکنن که دیگه از حد میگذره Her genteel accent irritated me
جذب ( غذا، نیروی کار، دانشجو، هوا، سوخت… )
۱ - تسویه حساب کردن و اخراج کردن ۲ - حق السکوت دادن ۳ - تسویه حساب بدهکاری
از پیش تصمیم گرفتن برای چیزی
ضریب intelligence quotient : ضریب هوشی یا همون آی کیو
گران قیمت ( برای خونه و ماشین افراد مهم ) A life of executive luxury
پسوند ee - برای کسی که چیزیو دریافت میکنه یا عملی روی اون انجام میشه پسوند متضاد اونم که میشه er - Payer و payee
Wrap - up=round - up زبده ی اخبار و در حالت فعل هم پوشیدن و هم پوشاندن Wrap up/wrap somebody up
برای شروع کردن هرکاری بکار میره، نه فقط بحث و گفتگو، بستگی به منظور گوینده داره
بحثی که بر سرزبانها میوفته و مردم مدام راجبش حرف میزنن، مثل افزایش قیمت خودرو
این اصطلاح بصورت talk at cross - purposes بکار میره در بحثی چیزی که دونفر هرکدوم دارن حرف خودشون رو میزنن بدون اینکه نظر مقابل رو درنظر بگیرن I think ...
=breed
درواقع این یه فریزال وربه، که حرف اضافه ش جامونده Revert to
برای عوض کردن موضوع بحث بکار میره که میتونید در اول جمله استفاده کنید turning to the question of foreign policy…
چݥشم پوشی کردن از درنظرگرفتن یه جنبه ای از موضوع تو فارسی میگیم:جدا از فلان چیز، بعد موضوع جدیده رو اعلام میکنیم مثالو ببینید: Leaving aside the ques ...