پیشنهادهای مهدی باقری (٣٢٩)
همینکه میگیم با فلانی حال نمیکنم
فروشنده دوره گرد
اینکه ببینیم ریشه ی قضیه کجاست و از کجا نشأت گرفته to find out the cause of a problem or situation دیکشنری لانگمن
بطور سازمان یافته تر عمل کردن برنامه ریزیوشده جلو رفتن
بطور خیلی صریح و روشن و صادقانه نظرات رو اعلام کردن
برای مواقعی بکار میره که شما هیچجوره دل و دماغ انجام اون کاره رو نداری چون یا بدت میاد ازش یا انقد سخته که اصلا حسش نیست. همون حسی که یه سریا به عربی ...
I can’t face the thought of going into town when it’s this hot
اینکه بیای یه حرکتی بطور عمدی بزنی که همه رو بندازی به جون هم
به عبارتی دیگر کناره گیری یا کنار کشیدن از انجام کاری و پاس دادن به یکی دیگه تا اونا تصمیم بگیرن
در رابطه با معنی احترام گذاشتن و تحسین کردن کسی این فریزال با حرف اضافه to همراه است Look up to sb
اینکه هراتفاقی که میوفته رو بدون اینکه بخوایم براش برنامه ریزی کنیم همونو دقیقا بدون هیچ تغییری بپذیریم.
یکم بی معنی بنظر میاد یه نفر معنی درست و صحیح رو کامنت کرده ، در عین حال بقیه ام دقیقا همون جمله نه چیز جدیدتریو کامنت کردن
چک کردن چیزی برای اطمینان از درستی و صحت آن بررسی کردن سلامت افراد
کسی که با اسب کارمیکنه Stable lad, stable boy The lads=بروبَچ Lad culture= رفتارای مربوط به پسرای جوون، نوشیدن مشروب، رفیق بازی، رانندگی با سرعت زیا ...
احساس لرزشی که توی بدن هنگام ترسیدن یا عصبانی شدن بوجود میاد، ضمنا خشک زدن یجورایی مخالف لرزیدنه Be shaking in your shoes/ boots براساس دیکشنری لانگمن
Be in/on top/great/good/fine etc form رو یه حالت پرانرژی و با اعتماد بنفس بودن
To suddenly become angry or frightened
سرزندگی، نشاط
به قول معروف بیای واسه کسی نوکری کنی اونم بشینه و نگاه کنه Oliver expects us to wait on him hand and foot
دیکشنری لانگمن: خیلی خوب و عالی بودن She thought the party was just the bee’s knees
something or someone that is better than everything else. دیکشنری لانگمن I really thought I looked the cat’s whiskers in that dress
این اصطلاح توی جمله به عنوان صفت داره بکار میره ( Sb/sth is to blame ( for sth مقصر، مسئول، کسی یا چیزی که این اتفاقی که افتاده گردنه اونه
مقصر و مسئول اتفاقی که افتاده
در رابطه با انتقاد این کلمه دو جور مفهوم داره ۱ - یه جور مفهوم که شما میای یه کتاب یا فیلم رو نقد میکنی و نظرتو میگی راجبش ۲ - یه جوره دیگشم اینه که ...
The gift of the gab توانایی صحبت کردن به مدلی که بتونه بقیه رو متقاعد کنه به اون چیزی که میخوای
( All ( day, week, month, year The entire day, week
بحث و مشورت با کسی قبل تصمیم گیری
دقت کنید که future با futures متفاوته، باز هم باید به جمله مراجعه کرد برای معنی دقیق Futures: سهم یا کالا، ملک و املاک و… که از پیش خرید و فروش میشه ...
براساس دیکشنری لانگمن: ضربه زدن، ضربه ( امریکن ) چیزیو در جایی قرار دادن ( بریتیش ) مقداری از چیزی ( بریتیش ) A full whack of work to be done
اینکه خوب بتونی با کسی یا چیزی سروکار داشته باشه، حرف همو بفهمید و خلاصه آبتون باهم تو یه جوب بره
رده بالا
به اصطلاح خودمون بخوام بگم، تیز و بُز
استایل و لباسای مربوط به خانمای ساخورده Granny shoes
در امریکن به معنای ضعیف کشی هم میشه ( کتک زدن کسی که ازت کوچیک تر یا ضعیف تره )
به قول معروف دستی به سرو روی ساختمون، اتاق، خونه و… کشیدن ( بازسازی کردن و بهتر کردن )
گیاهان سازگار با شرایط آب و هوایی خاص trees that are tolerant of salt sea winds
جزئی
این کلمه برای غذا استفاده نمیشه برای خوشمزگی غذا میتونید از tasty استفاده کنید بنابراین tasty و tasrful متفاوتن
اصطلاح sb cant get it into their ( thick ) skull همون به اصطلاح خودمون که فلانی تو کله ش نمیره… He can’t seem to get it into his skull that I’m jus ...
بدون اینکه حواس به جای دیگه پرت بشه Ann stared fixedly at the screen
۱ - زوزه کشیدن حیوانات ۲ - زوزه ۳ - صدای باد که یه چیزی شبیه زوزه ست ۴ - گریه کردن با صدای بلند و کشیده ۵ - فریاد کشیدن برای اعتراض و درخواست چیزی
جناب صباغ جسارتاً فکرمیکنم چیزی که نوشتید مربوط به کلمه struggle باشه کلمه straggle به معنای جا موندن از قافله و پرسه زدن توی یه محوطه ست هرچند خودمم ...
Do sth in anticipation of sth به اصطلاح خودمون به شکم صابون زدن The workers have called off their strike in anticipation of a pay offer
اسم: سرکشی و یاغی گری شورش فعل: سرکشی کردن ( فردی ) شورش کردن ( جمعی ) به چندش آوردن
شغلهای مربوط به مراقبت و پرستاری Many of the caring professions are badly paid
در گذر زمان عاشق شدن
تماس جنسی نمیشه گفت، سوءاستفاده جنسی از کودکان He was arrested for interfering with young boys
با interfere with sb/sth مترادف میباشد نه interfere، که حرف اضافه ش in هست
تاثیر منفی گذاشتن
بدون محدودیت