تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

همینکه میگیم با فلانی حال نمیکنم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

فروشنده دوره گرد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

اینکه ببینیم ریشه ی قضیه کجاست و از کجا نشأت گرفته to find out the cause of a problem or situation دیکشنری لانگمن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

بطور سازمان یافته تر عمل کردن برنامه ریزیوشده جلو رفتن

پیشنهاد
٦

بطور خیلی صریح و روشن و صادقانه نظرات رو اعلام کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

برای مواقعی بکار میره که شما هیچجوره دل و دماغ انجام اون کاره رو نداری چون یا بدت میاد ازش یا انقد سخته که اصلا حسش نیست. همون حسی که یه سریا به عربی ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

I can’t face the thought of going into town when it’s this hot

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

اینکه بیای یه حرکتی بطور عمدی بزنی که همه رو بندازی به جون هم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

به عبارتی دیگر کناره گیری یا کنار کشیدن از انجام کاری و پاس دادن به یکی دیگه تا اونا تصمیم بگیرن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

در رابطه با معنی احترام گذاشتن و تحسین کردن کسی این فریزال با حرف اضافه to همراه است Look up to sb

پیشنهاد
٢

اینکه هراتفاقی که میوفته رو بدون اینکه بخوایم براش برنامه ریزی کنیم همونو دقیقا بدون هیچ تغییری بپذیریم.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

یکم بی معنی بنظر میاد یه نفر معنی درست و صحیح رو کامنت کرده ، در عین حال بقیه ام دقیقا همون جمله نه چیز جدیدتریو کامنت کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

چک کردن چیزی برای اطمینان از درستی و صحت آن بررسی کردن سلامت افراد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

کسی که با اسب کارمیکنه Stable lad, stable boy The lads=بروبَچ Lad culture= رفتارای مربوط به پسرای جوون، نوشیدن مشروب، رفیق بازی، رانندگی با سرعت زیا ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

احساس لرزشی که توی بدن هنگام ترسیدن یا عصبانی شدن بوجود میاد، ضمنا خشک زدن یجورایی مخالف لرزیدنه Be shaking in your shoes/ boots براساس دیکشنری لانگمن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

Be in/on top/great/good/fine etc form رو یه حالت پرانرژی و با اعتماد بنفس بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

To suddenly become angry or frightened

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

سرزندگی، نشاط

پیشنهاد
٣

به قول معروف بیای واسه کسی نوکری کنی اونم بشینه و نگاه کنه Oliver expects us to wait on him hand and foot

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

دیکشنری لانگمن: خیلی خوب و عالی بودن She thought the party was just the bee’s knees

پیشنهاد
٠

something or someone that is better than everything else. دیکشنری لانگمن I really thought I looked the cat’s whiskers in that dress

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

این اصطلاح توی جمله به عنوان صفت داره بکار میره ( Sb/sth is to blame ( for sth مقصر، مسئول، کسی یا چیزی که این اتفاقی که افتاده گردنه اونه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

مقصر و مسئول اتفاقی که افتاده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

در رابطه با انتقاد این کلمه دو جور مفهوم داره ۱ - یه جور مفهوم که شما میای یه کتاب یا فیلم رو نقد میکنی و نظرتو میگی راجبش ۲ - یه جوره دیگشم اینه که ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

The gift of the gab توانایی صحبت کردن به مدلی که بتونه بقیه رو متقاعد کنه به اون چیزی که میخوای

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

( All ( day, week, month, year The entire day, week

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

بحث و مشورت با کسی قبل تصمیم گیری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

دقت کنید که future با futures متفاوته، باز هم باید به جمله مراجعه کرد برای معنی دقیق Futures: سهم یا کالا، ملک و املاک و… که از پیش خرید و فروش میشه ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

براساس دیکشنری لانگمن: ضربه زدن، ضربه ( امریکن ) چیزیو در جایی قرار دادن ( بریتیش ) مقداری از چیزی ( بریتیش ) A full whack of work to be done

پیشنهاد
٧

اینکه خوب بتونی با کسی یا چیزی سروکار داشته باشه، حرف همو بفهمید و خلاصه آبتون باهم تو یه جوب بره

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

رده بالا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٦

به اصطلاح خودمون بخوام بگم، تیز و بُز

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

استایل و لباسای مربوط به خانمای ساخورده Granny shoes

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

در امریکن به معنای ضعیف کشی هم میشه ( کتک زدن کسی که ازت کوچیک تر یا ضعیف تره )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥١

به قول معروف دستی به سرو روی ساختمون، اتاق، خونه و… کشیدن ( بازسازی کردن و بهتر کردن )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

گیاهان سازگار با شرایط آب و هوایی خاص trees that are tolerant of salt sea winds

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

جزئی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

این کلمه برای غذا استفاده نمیشه برای خوشمزگی غذا میتونید از tasty استفاده کنید بنابراین tasty و tasrful متفاوتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

اصطلاح sb cant get it into their ( thick ) skull همون به اصطلاح خودمون که فلانی تو کله ش نمیره… He can’t seem to get it into his skull that I’m jus ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

بدون اینکه حواس به جای دیگه پرت بشه Ann stared fixedly at the screen

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

۱ - زوزه کشیدن حیوانات ۲ - زوزه ۳ - صدای باد که یه چیزی شبیه زوزه ست ۴ - گریه کردن با صدای بلند و کشیده ۵ - فریاد کشیدن برای اعتراض و درخواست چیزی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

جناب صباغ جسارتاً فکرمیکنم چیزی که نوشتید مربوط به کلمه struggle باشه کلمه straggle به معنای جا موندن از قافله و پرسه زدن توی یه محوطه ست هرچند خودمم ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

Do sth in anticipation of sth به اصطلاح خودمون به شکم صابون زدن The workers have called off their strike in anticipation of a pay offer

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

اسم: سرکشی و یاغی گری شورش فعل: سرکشی کردن ( فردی ) شورش کردن ( جمعی ) به چندش آوردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

شغلهای مربوط به مراقبت و پرستاری Many of the caring professions are badly paid

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

در گذر زمان عاشق شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

تماس جنسی نمیشه گفت، سوءاستفاده جنسی از کودکان He was arrested for interfering with young boys

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

با interfere with sb/sth مترادف میباشد نه interfere، که حرف اضافه ش in هست

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

تاثیر منفی گذاشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

بدون محدودیت