پیشنهادهای مهدی باقری (٣٢٩)
تخته کردن درو پنجره به اصطلاح خودمون یا پوشاندن درو پنجره با تخته های چوبی The shop was boarded up
همچنین، پذیرفته شدن در انتخابات با رای اکثریت a landslide election victory #longman
این کلمه subtraction است اینجا یه s اضافی هست
تفاوت migrate و emigrate رو بدونید: •Migrate : برای کوچ حیوانات مهاجرت انسانها از جایی به جایی دیگر به منظور یافتن شغل •Emigrate: فقط برای مهاجرت انس ...
کوچ کردن حیوانات ( برای حیوانات استفاده میشه ) و مهاجرت انسانها به کشوری دیگر به منظور یافتن شغل جدید
نشانه ی چیزی بودن برای حدس زدن کل قضیه ( فکرمیکنم معادلش توی زبان فارسی همون موقعیه که مثلا طرف سیگار کشیده و از چشماش میفهمیم که کشیده و میگیم چشاش ...
اشانتیون قیمت ارزان
بیش از حد جریان برق وارد وسیله کردن Don’t overload the lighting circuit
آدم ماهر در صحبت کردن و ظاهر فریب
حرف کسیو قطع کردن, ناتمام گذاشتن حرف کسی Cut sb off/ short He slammed down the phone and cut her off in mid - sentence
با زور و خشونت به چیزی ضربه زدن و شکستن و خورد شدن، ( برای وسایل بکار میره ) A policeman smashed her camera
ورم و برامدگی حاصل از ضربه
بی میل بودن به انجام کاری
دیگر معنی این کلمه، معنی واقعیِ protection نیست، بلکه مراقبت کردن از مجرم و پنهان کردن اون از اینکه دست پلیس بهش برسه. He is accused of harbouring s ...
*کینه توزی
لازمه که با couch اشتباه گرفته نشه Coach: مربی ورزشی، آموزش دادن، معلم خصوصی، اتوبوس مجهز برای مسافرتای طولانی Couch : مبل و کاناپه
افزایش فعالیت و سرعت عمل کار به منظور بهبود وضعیت #longman
به چیزی یا کسی علاقه ای نشون ندادن Opera left him cold #longman
تجمع خیلی بزرگ از مردم و تجمع کردن برای حمایت از عقیده سیاسی، تظاهرات و…
Brief
جالب و باحال تر کردن چیزی Liven up Humor can help enliven a dull sobject شوخ طبعی میتونه یه موضوع خسته کننده رو جالب تر بکنه #longman
فی البداهه گویی ارتجالاً و بی درنگ سخن گفتن
در مفهوم منفی جاه طلب و سوءاستفاده گر
برای سخاوت مندی میتونید از generous استفاده کنید، این کلمه مفهوم منفی داره.
*مناسب و شایسته، درخور *بنابراین
ادمای قدکوتاه و سنگین وزن ( توپر ) و قوی
به تدریج طاس شدن
Cleft palate : سخت کام
هوای مه آلود با ابرهای مرطوب و باران نم نم
قرار دادن چیزی درجایی فراموش کردن اینکه کجا گذاشتیش. #longman
Deprive sb of sth محروم کردن کسی از چیزایی که باید داشته باشن #longman
وب سایتهای شخصی و وبلاگ ها که به عنوان یک گروه در نظر گرفته شده است. #دیکشنری_لانگمن
متأخر
چیزی که در عقاید نحس شمرده میشه مثل همون عدد ۱۳
تلپاتی هم معنی میده
درحال سوختن ( شمع، لامپ، اتش ) سرپرزدن پرنده و پشه ( همینکه بعد پرواز یکم میشینن باز دوباره میپرن ) پیاده شدن از وسیله نقلیه
To be very busy with sth شدیدا مشغول کاری بودن
کج خلق و زود از کوره دررفتن
کلاهبرداری کردن
اسپانسر مشتری
همچنین عیب، ایراد و اشکال Pulses and minuses: فواید و معایب
به معنای قیمت و مبلغ بسیار زیاد هم میباشد قیمتهای نجومی Astronomical prices
سبب زیاد شدن چیزی شدن
خلافهای رده پایین که درصورت وقوع جریمه بهشون تعلق میگیره، که نمیشه بهشون گفت جرم، مثل رد کردن چراغ قرمز
استنباطی
این کلمه ممکنه با کلمه severe اشتباه بشه Severe: خشک، محکم، جدی، شدید Sever: بریدن، قطع کردن، جداکردن، قطع رابطه
شروع به اتفاق افتادن
۱ - کلافه و عصبانی ۲ - ملتهب و دردناک
مرغ دریایی که معمولا توی دریاچه چیتگر تهران زیاده ازش
در رابطه با قیمت، کاهش و افزایش و… قابل استفاده است Steep prices Steep increase/rise/decrease/drop in smth #دیکشنری_لانگمن