تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣١

این کلمه درجایگاه اسم بکار میره فعل این کلمه applaud است

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

اگر با s اومد، خرج و مخارج زندگی Outgoings

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

رنگ سبز مایل به زرد روشن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

پرونده قضایی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

احساس عذاب وجدان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

Lead sb astray گمراه کردن کسی ( با عقاید نادرست ) ، امر به منکر ( تشویق کسی به انجام کار غلط ) به بیراهه بردن The older boys led him astray

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

Confront sb with/about sth مچ کسیو گرفتن ( متهم کردن با سند ) I confronted him with my suspicions, and he admitted everything

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦٤

ظاهرا دوستان معنی این اصطلاح رو با take somebody/something for granted اشتباه گرفتن، درواقع معانی این فریزال: قدرندانستن و انتظار بیجا داشتن از چیزی ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

خوب و قابل رضایت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٦

کبد: liver اشتباه نکنید

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

از این کلمه میتونید برای دعا، نماز و نیایش استفاده کنید: Utter a prayer

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦٩

فرایند پیوسته و تدیجی به سمت بهتر یا بدتر شدن. The company is in a downward spiral

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

داد و بیداد راه انداختن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧٣

۱ - این گروهای هفت هشت نفره ( معمولای دخترای خوشگلتر ) در مسابقات مثلا والیبال و بسکتبال یه سری چیزارو میپوشن توی دستاشون و بطور هماهنگ میرقصن. که به ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

قسمتی از گروهی یا سیستمی بودن یا به گروهی یا سیستمی تعلق داشتن Some of the patients we see do not fit neatly into any of the existing categories

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

همون بادمجون زیر چشم به اصطلاح خودمون Jack looked like someone had given him a black eye

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣١

قضیه رو اون مدلی توجیه کنی که میخوای

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

Somebody's head is spinning احساس سرگیجه داشتن I was pouring with sweat, and my head was spinning

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

تَر و خشک رو باهم سوزوندن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

وقتی که یه صدا، مزه، بو و…میاد بر صدا و مزه ی دیگری غالب میشه و باعث میشه شما دیگه متوجه اون ضعیفه نشی. Liz turned on a radio to mask the noise که ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

آدم غرغرو، ایرادگیر، نق زن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

بدن نما

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

دررابطه با لباس به معنی تنگ تر کردن میشه نه کوتاه کردن. برای کوتاه کردن میتونید از take up استفاده کنید.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

بلند ترکردن ( بزرگترکردن ) لباس با باز کردن بخشهای تا شده ش The skirt is too short, it needs letting down فقط مراقب باشید وقتی لباس کوتاه بود از این ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

از شدت چیزی کاستن The heat in this coastal town is tempered by cool sea breezes

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

گروه کُر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨٤

سُم : hoof پنجه: paw چنگال حیوانات: claw بنظرم پنجه نگیم بهتره

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

Deserted wife/child/husband کسی که ( زن، مردیا بچه ) تنهاست و همسرش، مادرش یا پدرش ترکش کرده. In practice, the treatment of widows and deserted wi ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

خفت و خواری a life of poverty and degradation

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧٦

دقیقتر بخوایم بهش بپردازیم اون روش از صحبت کردنه که برای مثال شما برای کلاست تاخیر داری و معلم یا استاد در واکنش به تاخیرتون میگه چقد زوداومدی، یعنی ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

اصطلاح به دنبال نخود سیاه فرستادن، حتما باید با کلمه fool's errand بیاد. Send sb on ) a fool's errand )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

از لحاظ ظاهری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

کسانی که گوشت مصرف نمیکنند، اما گیاهخوار هم نیستند.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

اگه با food بیاد، فرآوری شده با مواد نگهدارنده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

a skilled scientist who has a lot of power in industry or government

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

Canned music/laughter اهنگها و موسیقیهایی که از قبل ضبط شدن و توی رادیو ازشون پخش میکنن، و اون خنده هایی که توی سریال فرندز بود هم جز canned laughter ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

احساس دوستی و برادری بین افراد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٤

مهماندار هواپیما و کشتی ( مرد ) اما بدلیل بار معنایی این کلمه ( تبعیض جنسیتی ) از flight attendant استفاده میشه. Stewardess=مهماندار زن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

بشریت، تلقی کردن همه ی انسانها به عنوان یه قوم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

این کلمه جایگزین کلمه third - world - country است که ممکنه بیان کردن کشور جهان سومی یه مقدار تبعیض امیز باشه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

خاطرکسی را از چیزی آسوده کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

Rave reviews/reports تشویق و تمجید شدید برای یک نمایش جدید، کتاب و غیره، در روزنامه یا مجله

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

Costume: لباس Custom: عرف، اداب و رسوم، سنت، گمرک ( اگر با s بیاد )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٢

یک ورزش تیمی بت و توپ است که بین دو تیم ۱۱ نفره انجام می شود ظاهرش تو مایه های بیس باله

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

جنسیت گرایی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

در نظر گرفتن مسئله ای به عنوان مشکل، درصورتی مشکل نباشه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

از مد افتاده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

خیریه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

شیرخوارگاه، مکانی از نوزادان در تایم کاری والدین مراقبت میکنن ( بریتیش ) Day care center ( امریکن )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

جدی گرفتن هشدار و اخطار و ملاحظه کردن اون