پیشنهاد‌های مهدی نمازیان (٣,٦٥٥)

بازدید
٣,٧٧١
تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

دیگه اخراجی، دیگه کارت تمومه،

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

۱. کیسه، گونی ۲. ( در آمریکا ) بسته، پاکت، کیسه ۳. پیراهن راسته گشاد ۴. ( در آمریکا، محاوره ) رختخواب، جا، تخت ۵. ( محاوره، از کار ) اخراج کردن، بیرو ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

۱. ( شکر و غیره ) بسته، کیسه ۲. ( در میان لباس ها ) کیسه معطّر

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

اعتقاد به قدرت غیبی روحانیان

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

۱. ( رسمی ) کشیشی، ( مربوط به ) کشیشان، ( مربوط به ) روحانیان ۲. ( مربوط به ) قدرت غیبی روحانیان

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

۱. ( به طعنه ) خیلی شیرین، زیادی شیرین ۲. ( داستان، فیلم و غیره ) سوزناک، لوس، تصنعی، مصنوعی

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

ساخارین، قندِ مصنوعی

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

ساخارین، قندِ مصنوعی

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

SAC مخفف واژه ی strategic air command به معنی واحد استراتژیک هوایی ( این واژه در ایالات متحده کاربرد دارد )

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

( کالبدشناسی، گیاه شناسی ) کیسه، محفظه

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

دندان خنجری

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

ببرِ دندان خنجری

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

ارعاب، تهدیدِ تو خالی، قدرت نمایی، شاخ و شانه کشی

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

۱. ( در سواره نظام ) شمشیر ۲. ( شمشیربازی ) سابر، شمشیر سابر

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

یهودیِ اسرائیلی

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

۱. خرابکار ۲. مخالف شکار

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

خرابکاری، خرابکاری کردن در، خراب کردن، به هم زدن

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

کفش چوبی، صندل چوبی

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
١

۱. سمور سیبری، پوست سمور سیبری ۲. ( ادبی ) سیاه، تیره، گرفته

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

نوشتار آمریکایی کلمه ی sabre به معنی شمشیر، سابر، شمشیر سابر

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

۱. ( دانشگاه ) فرصت مطالعاتی ۲. ( مربوط به ) فرصت مطالعاتی، مطالعاتی ۳. ( مذهب ) مربوط به یکشنبه، مربوط به شنبه be on sabbatical: در مرخصی مطالعاتی ...

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

The Sabbath ۱. ( در مسیحیت ) یکشنبه ۲. ( در یهودیت ) شنبه، سَبَت

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

۱. ( در مسیحیت ) یکشنبه نگه دار ۲. ( در یهودیت ) شنبه نگه دار ۳. ( اصول، اعتقادات ) مبتنی بر حرمت یکشنبه، مبتنی بر حرمت شنبه شنبه داران یا سبتیون از ...

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

SA مخفف sex appeal در محاوره به معنای جاذبه ی جنسی یا مخفف South Africa به معنی آفریقای جنوبی یا مخفف Salvation Army به معنی سپاه رستگاری

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

مخفف واژه ی Salvation Army به معنی سپاهِ رستگاری سپاه رستگاری با هدف ترویج آموزه های مسیحیت و ارائه خدمات بشردوستانه تأسیس شد. این سازمان در بیش از ...

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

۱. نوزدهمین حرف زبان انگلیسی ۲. مخفف Saint به معنی قدیس{جمع SS} ۳. در مورد لباس ( کوچک ) ، اندازه ی کوچک ۴. مخفف South به معنی جنوب ۵. مخفف Southern ...

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

اس ( نوزدهمین حرف الفبای انگلیسی )

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نسخه تکرار The title Deuteronomy, derived from Greek, thus means a “copy, ” or a “repetition, ” of the law rather than “second law, ” as the word's ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نمای نیمه نزدیک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بدبختی، مصیبت، گرفتاری، سختی، فلاکت؛ ناملایمات ( جمع: adversities )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

مخالف، مغایر، ناسازگار، ناساز؛ نامساعد، بد، نامطلوب have an adverse effect on تأثیر نامطلوبی داشتن در

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

دشمن، رقیب، حریف؛ هماورد، مخالف، مدعی ( جمع: adversaries )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

خصومت آمیز، آمیخته به دشمنی، ناسازگار، خصمانه ( روابط )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اداتِ قیدی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

زمینِ بازی کودکان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

به خطر انداختن، در معرضِ خطر قرار دادن؛ خطر . . . را پذیرفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

1. اتفاقی ( رسمی ) 2. عارضی، الحاقی؛ نابجا ( اندام، ریشه )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Adventist منتظرِ ظهورِ مسیح، منتظرِ رجعتِ مسیح ( مذهب )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Adventism انتظارِ ظهورِ مسیح، انتظارِ رجعتِ مسیح ( مذهب )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

1. ظهور، آمدن، پیدایی؛ حلول؛ ورود 2. ظهورِ عیسی مسیح، موسمِ ( چهار یکشنبه ) پیش از عیدِ میلادِ مسیح؛ رجعتِ مسیح، بازگشتِ مسیح ( با حرفِ بزرگ، مذهب )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سودمند، مفید، به صرفه، مقرون به صرفه؛ مساعد، خوب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مرفه، خوشبخت ( شخص ) ؛ برخوردار از امکانات، دارای امتیاز، مرفه ( محل )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

1. امتیاز، مزیت، تفوق، برتری 2. سود، صرفه، فایده 3. امتیازِ اول ( تنیس، بعد از تساوی ) 4. سودمند بودن برای، مفید بودن برای، فایده بخشیدن به ( رسمی ) ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گروهِ پیشتاز، نوکِ حمله، خط شکن ( نظامی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

ارتقا؛ پیشرفت؛ پیشبرد، ترویج

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اطلاعِ قبلی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

طلایه، جلودار ( نظامی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

واحدهای پذیرفته شده دانشگاه ( آمریکا ) ( مترادف با advanced standing )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

پیشرفته ( درس، شاگرد، کشور و غیره ) ؛ جلو افتاده، باهوش، با استعداد، استثنایی ( کودک ) ؛ تازه، نو، مترقی ( افکار، کتاب ) ؛ بالا ( سن ) advanced in y ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

نسخه نمونه، نسخه قبل از انتشار ( کتاب )