safety pin

/ˈseɪftiˈpɪn//ˈseɪftipɪn/

سنجاق قفلی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a pin doubled back on itself to form a clasp with a spring at one end and a protective sheath at the other that covers and holds the point.

جمله های نمونه

1. A safety pin has a metal covering over the pointed end.
[ترجمه گوگل]یک سنجاق ایمنی دارای یک پوشش فلزی در انتهای نوک تیز است
[ترجمه ترگمان]یک پین ایمنی یک پوشش فلزی بر روی انتهای نوک دار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A safety pin has a cover over its point.
[ترجمه گوگل]یک سنجاق قفلی روی نقطه خود یک پوشش دارد
[ترجمه ترگمان]یک پین ایمنی یک پوشش در نوک آن دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Heating an implement made of a straightened safety pin, he speared the bugs, then brought them to the candle flame.
[ترجمه گوگل]با گرم کردن وسیله ای ساخته شده از یک سنجاق ایمنی صاف، حشرات را نیزه زد، سپس آنها را روی شعله شمع آورد
[ترجمه ترگمان]با گرم کردن یک دستگاه ایمنی کامل، او سوسک را به نیزه زد و سپس آن ها را به شعله شمع آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The safety pin can penetrate a safety pin guide pore plate and insert the pin hole of the fixed pore plate of the safety pin.
[ترجمه گوگل]پین ایمنی می تواند به صفحه منفذ راهنمای پین ایمنی نفوذ کند و سوراخ پین صفحه منافذ ثابت پین ایمنی را وارد کند
[ترجمه ترگمان]پین ایمنی می تواند به یک پین ایمنی نفوذ کرده و صفحه منفذ را وارد کرده و سوراخ سوراخ of ثابت را در یک پین ثابت قرار دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The teen used a safety pin to help him escape.
[ترجمه گوگل]این نوجوان برای فرار از سنجاق استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]نوجوان از یک سنجاق ایمنی استفاده کرد تا به او کمک کند فرار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Get a paperclip or safety pin and bend it straight.
[ترجمه گوگل]یک گیره کاغذ یا سنجاق ایمنی بگیرید و آن را مستقیم خم کنید
[ترجمه ترگمان]یک سنجاق و یا یک سنجاق ایمنی بردارید و آن را صاف کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She pinned the gown at neck with a safety pin.
[ترجمه گوگل]او لباس مجلسی را با یک سنجاق به گردن سنجاق کرد
[ترجمه ترگمان]او لباس را با یک سنجاق ایمنی به گردن او سنجاق کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Please give me a safety pin.
[ترجمه گوگل]لطفا یک سنجاق ایمنی به من بدهید
[ترجمه ترگمان]لطفا یه ضامن امنیتی بهم بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Insertremove gear safety pin.
[ترجمه گوگل]پین ایمنی چرخ دنده را وارد کنید
[ترجمه ترگمان]یک سنجاق ایمنی لوازم جانبی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She pinned the gown at the neck with a safety pin.
[ترجمه گوگل]او لباس مجلسی را با یک سنجاق به گردن سنجاق کرد
[ترجمه ترگمان]او لباس را با یک سنجاق ایمنی به گردن او سنجاق کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Later the gadget acquired a popular name - the safety pin - and made some one else very rich.
[ترجمه گوگل]بعداً این ابزار نام محبوبی پیدا کرد - سنجاق ایمنی - و یکی دیگر را بسیار ثروتمند کرد
[ترجمه ترگمان]بعدها این ابزار یک نام مشهور پیدا کرد - the ایمنی - و یکی دیگر از آن ها بسیار ثروتمند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I love those ones where there's a piece of cloth just with a safety pin or something like that.
[ترجمه گوگل]من آنهایی را دوست دارم که یک تکه پارچه فقط با یک سنجاق یا چیزی شبیه به آن وجود دارد
[ترجمه ترگمان]من عاشق اونایی هستم که یه تیکه پارچه فقط با یه سنجاق ایمنی یا همچین چیزی هستن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. All numbers should be clean and pinned on with a safety pin in each corner.
[ترجمه گوگل]همه اعداد باید تمیز باشند و با یک سنجاق در هر گوشه سنجاق شوند
[ترجمه ترگمان]همه اعداد باید تمیز باشند و با یک پین ایمنی در هر گوشه نصب شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The nose ring was my act of rebellion. The hole hasn't closed so every now and again I put a safety pin through my nose to freak the children out.
[ترجمه گوگل]حلقه بینی عمل شورش من بود سوراخ بسته نشده است، بنابراین هر از چند گاهی یک سنجاق قفلی را در بینی ام می گذارم تا بچه ها را وحشت زده کنم
[ترجمه ترگمان] حلقه بینی عمل من بود سوراخ تا حالا بسته نشده و من یک سنجاق ایمنی روی دماغم گذاشتم تا بچه ها را عصبانی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• pin that bends backward on itself and is fastened by placing the pointed end into a guard
a safety pin is a bent metal pin, used for fastening things together. the point of the pin has a cover.

پیشنهاد کاربران

safety pin ( n ) =a pin with a point bent back toward the head, that is covered when closed so that it cannot hurt you
safety pin
Noun - countable :
ضامن نارنجک دستی
safety pin
noun - countable :
سنجاق
سنجاق قفلی
به عنوان مثال :
I love those ones where there's a piece of cloth just with a safety pin or something like that
safety pin
منابع• https://www.ldoceonline.com/dictionary/safety-pin• https://www.macmillandictionary.com/dictionary/british/safety-pin• https://www.collinsdictionary.com/dictionary/english/safety-pin• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/safety-pin
ضامن ( برای نارنجک )

بپرس