پیشنهادهای حسین کتابدار (٢٥,٥٢٠)
**Blue - collar** jobs refer to occupations that typically involve manual labor or skilled trades. These jobs often require physical work and may not ...
**White - collar** jobs refer to professional, managerial, or administrative work typically performed in an office setting. These jobs often require ...
عبارت "Road warrior" به فردی اشاره دارد که به طور مکرر و به ویژه برای کار یا تجارت سفر می کند و بسیاری از وظایف خود را در حین سفر انجام می دهد��. این ...
کلمه "skewed" به معنای تحریف شده، منحرف شده یا نادرست است. این اصطلاح معمولاً برای توصیف چیزی به کار می رود که به طور دقیق یا منصفانه نمایش داده نشده ...
🔸 معادل فارسی: کاملاً بی راه / کاملاً اشتباه / پرت و پلا ________________________________________ 🔸 تعریف ها: 1. ** ( محاوره ای – انتقادی ) :** ...
عبارت "Out in left field" به معنای این است که چیزی کاملاً غیر منتظره، عجیب یا نادرست است. این اصطلاح معمولاً زمانی به کار می رود که کسی ایده یا نظریه ...
عبارت "Not even close" به معنای این است که چیزی بسیار دور از واقعیت یا هدف مورد نظر است. این عبارت معمولاً زمانی به کار می رود که کسی تخمینی یا اظهار ...
عبارت "In the wrong ballpark" به معنای این است که چیزی به طور کلی اشتباه یا بسیار دور از واقعیت است. این اصطلاح معمولاً زمانی به کار می رود که کسی تخ ...
کلمه "feat" به معنای یک دستاورد یا موفقیت است که نیاز به شجاعت، مهارت یا قدرت زیادی دارد. این کلمه معمولاً برای توصیف کارهایی به کار می رود که به طور ...
"Pull it off" means to successfully achieve something difficult or unexpected. For example, if you manage to complete a challenging project at work, ...
🔸 معادل فارسی: به قله رسیدن / به اوج رسیدن / نهایت موفقیت را تجربه کردن ________________________________________ 🔸 تعریف ها: 1. ** ( واقعی – کو ...
کلمه "pinch" می تواند معانی مختلفی داشته باشد. در اینجا چند معنی و مثال برای آن آورده شده است: ### به عنوان اسم: 1. **نیشگون**: - **معنی**: فشار دا ...
اسم 1. **مربا**: - یک خوراکی شیرین که از میوه و شکر تهیه می شود و معمولاً روی نان یا شیرینی ها استفاده می شود. - "I love strawberry jam on my toas ...
در زبان عامیانه، "stormy weather" به دوره های سخت و پر از چالش در زندگی اشاره دارد. همانطور که طوفان می تواند باعث آشفتگی و اختلال شود، "stormy weath ...
اصطلاح "hard slog" به معنای **"کار یا تلاش سخت و طاقت فرسا"** است. این عبارت معمولاً برای توصیف وظایف یا پروژه هایی استفاده می شود که نیاز به تلاش و ...
اصطلاح "Struggle street" به معنای **"وضعیت یا دوره ای پر از مشکلات و چالش ها"** است. این عبارت معمولاً برای توصیف شرایطی استفاده می شود که فرد یا گرو ...
اصطلاح "tough luck" به معنای **"بدشانسی"** یا **"بخت بد"** است. این عبارت معمولاً زمانی استفاده می شود که کسی با یک موقعیت ناگوار یا بدشانسی مواجه می ...
اصطلاح "rough ride" به معنای **"زمان یا دوره ای دشوار"** است. این عبارت معمولاً برای توصیف موقعیت هایی استفاده می شود که در آن ها فرد یا گروهی با چال ...
اصطلاح "tough gig" به معنای **"کار یا وظیفه سخت"** است. این عبارت معمولاً برای توصیف شغل ها یا وظایفی استفاده می شود که چالش برانگیز و دشوار هستند. ...
اصطلاح "bumpy road" به معنای **"مسیر پر از دست انداز"** است، اما به صورت استعاری نیز استفاده می شود و به معنای **"مسیر پر از چالش و مشکلات"** می باشد ...
اصطلاح "tough break" به معنای **"بدشانسی"** یا **"اتفاق ناگوار"** است. این عبارت زمانی استفاده می شود که کسی با یک موقعیت سخت یا ناگوار مواجه می شود ...
اصطلاح "Ascension point" به معنای **"نقطه صعود"** است. این اصطلاح معمولاً در زمینه های مختلفی مانند رشد شخصی، حرفه ای، یا حتی در زمینه های معنوی و فل ...
در اصطلاحات عامیانه، "on - ramp" به فرآیند **بازگشت به نیروی کار پس از یک وقفه شغلی** اشاره دارد. این وقفه ممکن است به دلایل مختلفی مانند مراقبت از خ ...
اصطلاح "footing" چندین معنا دارد که بسته به زمینه استفاده متفاوت است: 1. **ثبات و تعادل**: - "He suddenly lost his footing on the slippery path. " ...
In slang terms, a “catwalk” refers to a path or route that leads to success or achievement. It is often used to describe the steps or actions one mus ...
در اصطلاحات عامیانه، "catwalk" به معنای **"تهدید به تسلط یا کنترل کسی بدون قصد واقعی انجام آن"** است. این اصطلاح معمولاً برای توصیف موقعیتی استفاده م ...
در معنای استعاری، "staircase" یا "راه پله" نمادی از **سفر زندگی** و **پیشرفت شخصی** است. این استعاره به معنای مسیر پر از فراز و نشیب هایی است که هر ف ...
اصطلاح "throw the switch" به معنای **"تغییر دادن وضعیت یا شروع کردن چیزی با استفاده از یک کلید یا سوئیچ"** است. این عبارت معمولاً در زمینه های فنی و ...
اصطلاح "spark off" به معنای **"آغاز کردن"** یا **"به وجود آوردن"** است��. این عبارت زمانی استفاده می شود که چیزی باعث شروع یا ایجاد یک رویداد یا واکن ...
*"افزایش دادن ریسک یا پاداش در یک موقعیت خاص"* . این عبارت معمولاً زمانی استفاده می شود که کسی تصمیم می گیرد سطح خطر یا پاداش را در یک فعالیت یا تصم ...
A starting point or platform for launching into something else, such as a career, an idea, or a discussion. نقطه شروع یا سکویی برای شروع به چیز دیگر ...
This phrase is often used to describe the act of unleashing or releasing something, particularly information, emotions, or resources, in a large and ...
This phrase is often used to describe beginning a project or task with a lot of momentum and enthusiasm. It implies that there is no time to waste an ...
To become successful or popular in a short period of time. “Take off” is often used to describe the rapid growth or success of a product, trend, or i ...
🔸 معادل فارسی: همه جانبه / چندبُعدی / متعادل / همه فن حریف در زبان محاوره ای: تو همه چی یه دستی داره، آدم کامل، همه کاره، همه جا به درد می خوره ...
In - depth For example, a journalist might say, “I conducted an in - depth interview with the author. ” A researcher might describe their study as, “ ...
مثال؛ For instance, a travel brochure might advertise, “Enjoy panoramic views of the city from our rooftop terrace. ” A photographer might say, “I ca ...
A policy or action that applies to a broad range of people or situations. خط مشی یا اقدامی که برای طیف وسیعی از افراد یا موقعیت ها اعمال می شود. فر ...
"The whole ball of wax" is a colloquial expression that means "everything" or "the entire thing. " It's a colorful way of saying that something encom ...
Completely or thoroughly بطور کامل و دقیق مثال؛ She knows that car inside and out, so she can fix any problem. A person might say, “I’ve studied th ...
مثال؛ He sold his house and moved, lock, stock, and barrel. In a conversation about a business, someone might say, “We need to change our strategy, ...
"The whole shebang" is an informal expression that means "everything" or "the whole thing. " It's often used to describe a situation where everything ...
مثال؛ She went all out for the party, decorations, food, drinks, the whole nine yards. In a conversation about a project, someone might say, “I want ...
This phrase is used to describe a situation or collection that includes every possible thing or item, leaving nothing out. موقعیت یا مجموعه ای که ش ...
"In the mix" is an idiomatic phrase that typically means to be included, involved, or under consideration in a situation or process. It can refer to ...
مثال؛ The team consists of experienced players, together with some newcomers. In a sentence discussing a person’s skills, someone might say, “She ha ...
"Inclusive of" is a phrase that means "including" or "taking into account. " It's often used to indicate that a particular amount or number includes ...
Refers to the act of frantically studying or seeking help from a professor during their designated office hours, usually right before an exam or assi ...
The term “procrastination station” refers to a state or situation in which someone is actively avoiding or delaying their work or responsibilities. I ...
مثال؛ The word 'justication' is a clever portmanteau of 'justification' and 'vacation. ' Many new words in English are portmanteaus of two or more ex ...