این عبارت یک روش خودمانی و عامیانه برای گفتن اینکه کسی مرده است. این به معنای خروج یا عزیمت نهایی از زندگی است.
... [مشاهده متن کامل]
مردن
مثال ها؛
پرداخت
وارسی
خارج شدن
"don't forget to hand in your room key when you check out"
"فراموش نکنید کلید اتاق خود را هنگام خروج تحویل دهید"
"فراموش نکنید کلید اتاق خود را هنگام خروج تحویل دهید"
امانت گرفتن کتاب
دیدن جایی بررسی کردن جایی
بررسی کردن
در برنامه نویسی به معنای دانلود یک نسخه کپی از کد از مخزن ( repository ) آن.
"Check out" در اینجا یک فعل عبارتی دو کلمه ای است، به معنای نگاه کردن و توجه کردن به کسی یا چیزی.
ممانعت کردن
اینجا نَون هست یعنی اسم هست و وِرب نیست
پس معنی ( باجه پرداخت پول ) را میگیرد.
جایی را ترک کردن ( هتل )
دورشدن از چیزی
منحرف شدن
نگاه کردن
دیدن
دیدن
اتاق هتل را تحویل دادن ( به هنگام خروج )
تسویه حساب کردن
تسویه حساب کردن
Check out به معنی برسی کردن هم میشه
I will happy if you check it out too
خوشحال میشم اگه این و هم برسی کنید یا ( چک کنید )
خوشحال میشم اگه این و هم برسی کنید یا ( چک کنید )
حساب خود را تسویه کردن
1 - اطمینان حاصل کردن ( از درست بودن، امن بودن یا قابل قبول بودن چیزی )
خاطرجمع شدن
به عنوان مثال :
2 - نگاه کردن ( و جذب کسی یا چیزی شدن. زیرا آن فرد/چیز جذاب و زیبا به نظر می رسد. )
به عنوان مثال :
3 - کسب اطلاعات کردن درباره کسی ( به خصوص برای ارزیابی این که آیا او برای کاری مناسب هست یا نه )
به عنوان مثال :
4 - ترک کردن هتل بعد از تسویه حساب
به عنوان مثال :
5 - امانت گرفتن کتاب از کتابخانه ( American English )
به عنوان مثال :
**نکته:** کلمه ی check out ( که به صورت دو کلمه مجزا و با فاصله از هم نوشته می شود ) با کلمه checkout کاملا متفاوت است. کلمه اول همانطور که در بالا توضیح داده شد یک ( ( phrasal verb ) ) است، اما کلمه دوم یک noun است.
امانت گرفتن
Anyone having a library card may check out books.
بررسی کردن ( به منظور مطمئن شدن از اینکه آن چیز درست، قابل قبول و واقعی هست )
check - out ( گردشگری و جهانگردی )
واژه مصوب: خروج
تعریف: تخلیۀ اتاق و تصفیۀ حساب
واژه مصوب: خروج
تعریف: تخلیۀ اتاق و تصفیۀ حساب
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٤)