cash in

/kæʃ ɪn//kæʃ ɪn/

نقدینگی (وضع پرداخت ها و دریافت های دولت یا شرکت و غیره و میزان پول نقد موجود)، جریان نقدی، وجوه در گردش، 1- تبدیل به پول نقد کردن، نقد کردن 2- (خودمانی) مردن

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: (informal) to die.

جمله های نمونه

1. Investors were storing up a lot of cash in anticipation of disaster.
[ترجمه گوگل]سرمایه گذاران در انتظار وقوع فاجعه، پول نقد زیادی ذخیره می کردند
[ترجمه ترگمان]سرمایه گذاران در پیش بینی فاجعه مقدار زیادی پول نقد ذخیره می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They took cash in lieu of the prize they had won.
[ترجمه گوگل]آنها به جای جایزه ای که برده بودند پول نقد گرفتند
[ترجمه ترگمان]آن ها به جای جایزه ای که برده بودند، پول نقد داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. You may cash in this cheque at all times and all places.
[ترجمه حسین کتابدار] این چک در هر زمان و مکانی، قابل نقد شدن است.
|
[ترجمه گوگل]شما می توانید این چک را در همه زمان ها و مکان ها نقد کنید
[ترجمه ترگمان]ممکن است در این چک در تمام زمان ها و همه جا پول نقد داشته باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. You'll need some cash in local currency but you can also use your credit card.
[ترجمه گوگل]شما به مقداری پول نقد به ارز محلی نیاز دارید اما می توانید از کارت اعتباری خود نیز استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]شما به پول نقد داخلی نیاز دارید اما می توانید از کارت اعتباری خود نیز استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This business generates cash in prodigious amounts.
[ترجمه گوگل]این تجارت در مقادیر هنگفتی پول نقد تولید می کند
[ترجمه ترگمان]این کار به مقدار زیادی پول تولید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Daft old bat. What's she keeping all that cash in the house for?
[ترجمه گوگل]خفاش قدیمی این همه پول نقد را برای چه در خانه نگه می دارد؟
[ترجمه ترگمان]چوب بیس بال قدیمی چرا اون همه پول رو تو خونه نگه داشته؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He did not cash in his shares.
[ترجمه گوگل]سهامش را نقد نکرد
[ترجمه ترگمان]او سهام خود را نقد نکرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He says he wants cash in advance before he'll do the job.
[ترجمه گوگل]او می گوید که قبل از انجام کار، پول نقد می خواهد
[ترجمه ترگمان]او می گوید که قبل از این که کارش را انجام دهد پول نقد می خواهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Sensation - seeking newspapers tried to cash in on her misery.
[ترجمه گوگل]احساس - روزنامه های جست وجوگر سعی کردند از بدبختی او سود ببرند
[ترجمه ترگمان]به دنبال روزنامه ها می گشت و سعی می کرد از بدبختی او پول بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She has tied up her cash in the stock market.
[ترجمه گوگل]او پول نقد خود را در بورس بسته است
[ترجمه ترگمان]پول او را در بازار سهام ثبت کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The record company was trying to cash in on her fame by releasing early teenage recordings.
[ترجمه گوگل]شرکت ضبط سعی داشت با انتشار آثار ضبط شده در دوران نوجوانی، از شهرت او سود ببرد
[ترجمه ترگمان]این شرکت رکورد دار در تلاش بود تا با آزاد کردن فیلم های اولیه نوجوان از شهرت خود بهره مند شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Cash in any remaining travellers' cheques when you return.
[ترجمه گوگل]هنگام بازگشت، چک های مسافرتی باقیمانده را نقد کنید
[ترجمه ترگمان]پول نقد در هر مسافر باقیمانده زمانی که شما برگردید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She got £25 in cash in her first wage packet.
[ترجمه گوگل]او در اولین بسته دستمزدش 25 پوند پول نقد دریافت کرد
[ترجمه ترگمان]او در اولین بسته حقوقی خود ۲۵ پوند پول نقد دریافت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Nowadays we can use plastic instead of cash in many places buying things.
[ترجمه گوگل]امروزه ما می توانیم در بسیاری از جاها برای خرید وسایل به جای پول نقد از پلاستیک استفاده کنیم
[ترجمه ترگمان]امروزه ما می توانیم به جای پول نقد در بسیاری از جاها، از پلاستیک استفاده کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Worst still, she was planning to cash in on Ivor's insurance policies.
[ترجمه گوگل]بدتر از همه، او قصد داشت از بیمه نامه های آیور پول نقد کند
[ترجمه ترگمان]بدتر از همه این بود که او در حال برنامه ریزی برای پول نقد در سیاست های بیمه Ivor بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• die

پیشنهاد کاربران

مبادله چیزی با پول نقد
به صورت منفی، نشان هنده شخصی که از موقعیتی برای منافع شخصی سوء استفاده می کند
بهره بردن از یک موقعیت
informal /often disapproving
to make money from a situation, especially in a way that is not fair or honest
پول درآوردن از یک موقعیت، به خصوص به روشی که منصفانه یا صادقانه نیست
غیر رسمی، ناپسند/ تلکه کردن
...
[مشاهده متن کامل]

They have cashed in at the expense of ordinary sports fans.
1. The unscrupulous businessman saw an opportunity to cash in on the public's fear by selling counterfeit face masks during the pandemic.
2. The company decided to cash in on the trend of organic products by falsely labeling their items as organic to charge higher prices.
3. Some individuals try to cash in on the misfortune of others by running fraudulent charity schemes after natural disasters.

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/cash-in
سو استفاده مالی
کسب مال نامشروع
taking advantage of a situation, person or organisation to
make money from it
از آب گل آلود ماهی گرفتن
I know what you are trying to do
you are trying to cash in on someone else's tragedy so you can sell you shitty products

بپرس