faux

/ˈfɑːks//ˈfɒks/

دروغین، مصنوعی، ساختگی، بدلی، کاذب

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: false or imitation.

- faux leather seats
[ترجمه گوگل] صندلی های چرم مصنوعی
[ترجمه ترگمان] صندلی های چرمی باریک،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Economist Jeffrey Faux says a tax cut is a bad idea.
[ترجمه گوگل]جفری فاکس، اقتصاددان می گوید کاهش مالیات ایده بدی است
[ترجمه ترگمان]\"جفری فو\"، اقتصاددان، می گوید که کاهش مالیاتی یک ایده بد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. There it stood, covered with faux snow in all its V-8-powered glory.
[ترجمه گوگل]در آنجا ایستاده بود، پوشیده از برف مصنوعی با تمام شکوه خود با موتور V-8
[ترجمه ترگمان]آنجا ایستاده بود و پوشیده از برف مصنوعی در تمام شکوه ۸ - ۸ خود بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Talking business at dinner is a faux pas in France.
[ترجمه گوگل]صحبت کردن در مورد تجارت در هنگام شام در فرانسه یک امر تقلبی است
[ترجمه ترگمان]صحبت درباره تجارت در هنگام صرف شام در فرانسه یک اشتباه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They tend to have a faux friendliness to them.
[ترجمه گوگل]آنها تمایل دارند که رفتار دوستانه ای با آنها داشته باشند
[ترجمه ترگمان]آن ها تمایل دارند دوستانه به آن ها رفتار کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. And when the lights dimmed, faux snow began to float down from the ceiling and on to the sweet-smelling soil.
[ترجمه گوگل]و هنگامی که چراغ ها کم شد، برف مصنوعی از سقف شروع به شناور شدن کرد و به سمت خاک خوشبو شروع کرد
[ترجمه ترگمان]و وقتی چراغ ها خاموش شد، برف از سقف به پایین شناور شد و به خاک شیرین - بو تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Even your basic beach motel is putting up faux columns.
[ترجمه گوگل]حتی متل ساحلی اصلی شما نیز ستون های مصنوعی نصب می کند
[ترجمه ترگمان]حتی متل basic ساحلی هم ستون های faux را جمع می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. What is evolving is a derivative style, or faux formal.
[ترجمه گوگل]چیزی که در حال تکامل است یک سبک مشتق شده یا فرمال ساختگی است
[ترجمه ترگمان]چیزی که در حال تکامل است سبک مشتق و یا formal رسمی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The graphic qualities of a faux zebra rug or an ocelot ottoman can add pizazz to a contemporary or minimalist setting.
[ترجمه گوگل]ویژگی های گرافیکی یک فرش گورخری مصنوعی یا یک قالیچه Ocelot Ocelot می تواند به یک محیط معاصر یا مینیمالیستی پیتزا بیافزاید
[ترجمه ترگمان]ویژگی های گرافیکی of faux یا an ocelot می تواند به تنظیمات امروزی یا مینیمالیستی بیفزاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Mercifully, circumstances now allow me to rectify this faux pas.
[ترجمه گوگل]متأسفانه، شرایط اکنون به من اجازه می دهد که این خطا را اصلاح کنم
[ترجمه ترگمان]خدا را شکر، اوضاع و احوال به من اجازه می داد که این faux را جبران کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A major faux pas is trying to entice users on one channel to your own channel.
[ترجمه گوگل]یک اشتباه بزرگ در تلاش است تا کاربران یک کانال را به کانال خود جلب کند
[ترجمه ترگمان]یک اشتباه بزرگ، تلاش برای جلب کاربران در یک کانال به کانال خودتان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Guest, adopting the faux documentary style, was only partially successful.
[ترجمه گوگل]مهمان، با اتخاذ سبک مستند ساختگی، تنها تا حدی موفق بود
[ترجمه ترگمان]مهمان با پذیرش سبک مستند مصنوعی تنها تا حدودی موفق بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Sometimes they wore a faux pony jacket over a turtleneck, which was layered over a featherweight wool shirt.
[ترجمه گوگل]گاهی یک ژاکت پونی مصنوعی روی یقه یقه اسکی می پوشیدند که روی یک پیراهن پشمی پر وزن قرار می گرفت
[ترجمه ترگمان]بعضی وقت ها کت و شلوار faux روی یقه اسکی پوشیده بودند که روی یک پیراهن پشمی featherweight پوشیده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. No fashion faux pas we make could ever rival the male's Speedo.
[ترجمه گوگل]هیچ مد تقلبی ای که ما می سازیم نمی تواند با اسپیدو مردانه رقابت کند
[ترجمه ترگمان]هیچ عکس العملی نشون نمیده که ما میتونیم Speedo مردونه رو با هم رقابت کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This faux fur handbag is so cute!
[ترجمه گوگل]این کیف دستی خز مصنوعی خیلی بامزه است!
[ترجمه ترگمان]این کیف پوست خز خیلی نازه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• (french) false; artificial, fake

پیشنهاد کاربران

Faux is a term used to describe something that is not genuine or real. It can be used to refer to misinformation or deceptive practices.
Faux اصطلاحی است برای توصیف چیزی که اصیل یا واقعی نیست. می توان از آن برای اشاره به اطلاعات نادرست یا اقدامات فریبنده استفاده کرد.
...
[مشاهده متن کامل]

مثال ها؛
“The news story turned out to be faux, with fabricated quotes and sources. ”
A person might comment, “The faux information spread quickly on social media. ”
In a discussion about scams, someone might warn, “Beware of faux websites that try to steal your personal information. ”

منابع• https://fluentslang.com/slang-for-misinformation/
Faux fur
خز مصنوعی
Faux leather
چرم مصنوعی
Faux suede
جیر مصنوعی
پیشوندی که برای تقلبی بودن چیزی به کار می رود مثلا faux vase یعنی گلدان تقلبی

بپرس