canard

/kəˈnɑːrd//kæˈnɑːd/

معنی: خبردروغ
معانی دیگر: (جمع) اکاذیب، شایعات تهمت آمیز، اراجیف، ترهات، خبردروه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a deliberately false story or rumor, usu. defamatory to someone.

- He still repeats that old canard that the mayor was responsible for his wife's death.
[ترجمه گوگل] او هنوز هم آن قناعت قدیمی را تکرار می کند که شهردار مسئول مرگ همسرش بوده است
[ترجمه ترگمان] او هنوز این canard قدیمی را تکرار می کند که شهردار مسئول مرگ همسرش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The canard tipped and the pilot skilfully dived us back into the field for a perfect emergency landing.
[ترجمه گوگل]کانارد سر خورد و خلبان به طرز ماهرانه‌ای ما را برای فرود اضطراری کامل به داخل زمین شیرجه زد
[ترجمه ترگمان]The tipped و خلبان ماهرانه ما را برای فرود اضطراری به داخل زمین انداختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A canard of anti-Semitism is that there is a secret group of powerful Jews running the country.
[ترجمه گوگل]یکی از نشانه های یهودستیزی این است که یک گروه مخفی از یهودیان قدرتمند کشور را اداره می کنند
[ترجمه ترگمان]ضد سامی گرایی این است که یک گروه پنهانی از یهودیان قدرتمند کشور را اداره می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It is hardly necessary to dignify that vile canard by saying there is not a mote of truth to it.
[ترجمه گوگل]به سختی لازم است که با گفتن این که ذره ای از حقیقت در آن وجود ندارد، به آن حرمت شرور احترام گذاشت
[ترجمه ترگمان]لازم نیست با گفتن این دروغ و دروغ گفتن حقیقت را بر زبان بیاوری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The Opposition raised the canard that some sort of register is required under the council tax.
[ترجمه گوگل]مخالفان این ادعا را مطرح کردند که به نوعی ثبت نام تحت مالیات شورا لازم است
[ترجمه ترگمان]مخالفان این قانون اساسی را مطرح کردند که برخی از آن ها تحت مالیات شورا مورد نیاز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In the face of all kinds attention and canard, I think keeping pudicity in the harmonious entironment and keep nobleness in the magnanimous heart.
[ترجمه گوگل]در برابر هر نوع توجه و غرور فکر می کنم حفظ نجابت در محیط هماهنگ و حفظ نجابت در دل بزرگوار
[ترجمه ترگمان]به نظر من، در برابر همه انواع توجه ات و canard، من فکر می کنم که pudicity را در the هماهنگ نگه دارم و این nobleness را در قلب بزرگوار نگه می دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This canard was started by William Herndon.
[ترجمه گوگل]این کانارد توسط ویلیام هرندون راه اندازی شد
[ترجمه ترگمان]این canard توسط ویلیام Herndon آغاز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It consists of fuselage, canard, two main wings, wingtip -fin, landing gear and engine, etc.
[ترجمه گوگل]از بدنه، کانارد، دو بال اصلی، نوک بال، ارابه فرود و موتور و غیره تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]آن شامل بدنه هواپیما، canard، دو بال اصلی، wingtip - باله، لوازم فرود و موتور و غیره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. That canard was proved to be true later.
[ترجمه گوگل]بعداً صحت آن کانارد ثابت شد
[ترجمه ترگمان]بعدا معلوم شد که این canard درست است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Mr. Obama repeats the canard that China's remarkable economic success is due to sinister currency deflation.
[ترجمه گوگل]آقای اوباما تکرار می کند که موفقیت اقتصادی چشمگیر چین به دلیل کاهش تورم شوم ارز است
[ترجمه ترگمان]آقای اوباما تکرار می کند که موفقیت چشمگیر اقتصادی چین ناشی از کاهش قیمت ارز می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The story itself was a canard deliberately invented by the Armenians.
[ترجمه گوگل]این داستان به خودی خود قصاری بود که ارمنی ها عمداً آن را اختراع کردند
[ترجمه ترگمان]داستان خودش a بود که به عمد توسط ارامنه اختراع شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Canard wing increases lift coefficient with the penalty of the increase of drag coefficient.
[ترجمه گوگل]بال کانارد با جریمه افزایش ضریب درگ ضریب لیفت را افزایش می دهد
[ترجمه ترگمان]بال Canard با افزایش ضریب درگ ضریب بالابر را افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The charge that Harding was a political stooge may be a canard.
[ترجمه گوگل]این اتهام که هاردینگ یک دستفروش سیاسی بود، ممکن است بی‌احترامی باشد
[ترجمه ترگمان]اتهامی که هاردینگ یک stooge سیاسی بود ممکن است a باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In other words, the whole idea of globalization was a canard.
[ترجمه گوگل]به عبارت دیگر، کل ایده جهانی شدن یک غوغا بود
[ترجمه ترگمان]به عبارت دیگر، کل ایده جهانی شدن جهانی شدن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The J-10 has a rectangle belly air intake, with low-mounted delta wings, a pair of front canard wings, a large vertical fin, and two under fuselage fins.
[ترجمه گوگل]J-10 دارای ورودی هوای شکمی مستطیلی، با بال های دلتای پایین، یک جفت بال کانارد جلو، یک باله عمودی بزرگ و دو باله زیر بدنه است
[ترجمه ترگمان]J - ۱۰ دارای دو بال مستطیل شکلی است، با بال های delta پایین، یک جفت بال جلویی بزرگ، یک باله عمودی بزرگ و دوتا زیر باله بدنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The vehicle sports twin-fuselages made of fiberglass and carbon fiber which are connected by a canard in the front, an airfoil in the middle and a horizontal stabilizer.
[ترجمه گوگل]این خودرو دارای بدنه های دوقلو ساخته شده از فایبرگلاس و فیبر کربن است که توسط یک کانارد در جلو، یک ایرفویل در وسط و یک تثبیت کننده افقی به هم متصل شده اند
[ترجمه ترگمان]این خودرو از فایبرگلاس و فیبر کربن ساخته شده از فایبرگلاس و فیبر کربن ساخته شده در جلو، ایرفویل در وسط و تثبیت کننده افقی ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خبر دروغ (اسم)
canard

تخصصی

[زمین شناسی] اراضی مارنی ورسی

انگلیسی به انگلیسی

• false story, hoax
a canard is an idea or a piece of information that is false. canards are often made up and spread deliberately, sometimes in order to discredit someone or their work.

پیشنهاد کاربران

یک داستان هیجان انگیز ساخته شده
canard ( حمل‏ونقل هوایی )
واژه مصوب: پیش‏بال
تعریف: بال کوچکی که در جلوی بال اصلی هواپیما قرار دارد

بپرس