پیشنهادهای Kasrā Xosrawī💙Kermānšāh🪷🇮🇷 (٢٨٦)
کُردی: ژان، اِیش، دَرد
کُردی جنوبی: تِیوِل teywel
کردی جنوبی لهجه کرمانشاهی و کلهری: دییان dīyān کردی جنوبی لهجه ایلامی: دِگان degān ، دِیان deyān
کردی جنوبی: دَلَک dalak فارسی: هُل دادن
کردی جنوبی: نِک nek , تِک tek
کردی جنوبی: توپان twpān کردی مرکزی: توپِی twpey
کُردی: بَرز barz
کُردی جنوبی: دِریژ derīž
کردی جنوبی: مَلۊچِگ mal�čeg
کُردی جنوبی: رِوی rewī
کردی جنوبی: خا xā
کُردی جنوبی: فِلچَه felča
کردی جنوبی: تییَل tīyal ، تال tāl
کردی جنوبی: سوّر sur
احتمالاً بافتِ کهنه این واژه کشتِ وَرز بوده. وَرز در کُردی به معنای فصل ساله.
به نظرم زیباترین گویشِ زبانِ کُردی واسه شعر سرودنه!💙
لهجه ای بسیار زیبا از زبان کُردی جنوبی. و دارای شباهت زیاد بالای ۹۵ درصد با کُردی کرمانشاهی. ولی تفاوت های ریزی هم دارن . بژی کُرد پاینده باد ایران� ...
لهجه ای بسیار زیبا از زبان کُردی جنوبی. خودم لهجه کلهُرم، این ۲ لهجه از کُردی جنوبی شباهت زیاد بالای ۹۵ درصد دارن. ولی تفاوت های ریزی هم دارن . بژی ...
کردی جنوبی: شامۊ Šam� کردی مرکزی: هَروَزَه harwaza کردی شمالی: زَبَش zabaš
به کُردی: سَوْزی sawzī
کُردی: دوّ du
به کُردی: مربوط به آب: شِیرِ آو مربوط به حیوان: شِیر مربوط به نوشیدنی لبنی: شیر
کردی: جی، جا
کردی جنوبی: وِشک wešk ، هِشک hešk
کردی جنوبی: فیس fīs
کردی جنوبی: دۊکَلّ d�kał کردی مرکزی: دوکَلّ dwkał
به کُردی جنوبی و مرکزی: هِلّم hełm
کُردی: آوا āwā ، آوای āwāy
به کُردی جنوبی: خِراو xerāw ، رِمیای remyay
کُردی جنوبی: هونِک hwnek کُردی مرکزی: فِینِک feynek
یعنی جا و سرزمین تازه و خُرَم
به کُردی جنوبی: سۊەرمە S�arma
کردی سورانی: جانتا کردی کرمانجی: bagaj�n
کُردی: توان مَند، زوردار
کُردی: شا
گِمالّ به کُردی جنوبی و مرکزی: یعنی سگ نر
دَلّ به کُردی جنوبی و مرکزی: یعنی سگ ماده
کُردی: جییا jīyā ، جِیا jeyā
پیوند
فضول بار منفی داره و گوینده عمداً این واژه رو به کار می بَره. ولی کنجکاو بار مثبت و ادبی داره و گوینده واسه مخاطبائی که احترام زیادی واسه شون قائله ب ...
به کُردی جنوبی و مرکزی: آژَلّ āžał
کردی مرکزی: ژینگَه žīnga
به کُردی جنوبی و مرکزی: خاوِن xāwen
به کُردی جنوبی و مرکزی: خاوِنxāwen
کردی جنوبی: وا wā کردی مرکزی و شمالی: با bā
به کُردی جنوبی و مرکزی: یعنی باسن و قِنّْ qeŋ به صورت ن توی دماغی تلفظ می شه. قَن qan هم معنی قَند می ده.
به کُردی جنوبی و مرکزی: یعنی کینه و نفرت به دل گرفتن
کردی: دۊر d�r
کردی: نِزیک nezīk
کُردی جنوبی و مرکزی: باوْش bāwš, باوِشbāweš
کُردی جنوبی و مرکزی: باوْش bāwš, باوِش bāweš
کردی جنوبی: ناخۊن Nāx�n، نۊخان N�xān
شما پان لَکا به ایل شکاک که کرمانجه هم رحم نمی کنین!؟ تا قطب شمال هم جزء کهکشان خیالیِ راه لَکی می دونین!؟ : ) ) ) شما دیگه فازتون از پان لُرا خیلی خ ...
به نظرم، قوم تات و تالش واسه پاسداری و ارج زبان و فرهنگ شون به رسانه مستقل تلویزیونی و رادیویی خیلی نیازمندن.
تالشی شباهت زیادی به کُردی مرکزی ( سنندجی یا همان اردلانی ) داره، تاتی هم شباهت زیادی به کُردی جنوبی ( کرمانشاهی یا همان کلهری ) داره.
تات ها، تالشی ها، کُردها، زازاها، گیلکها و مازندرانیها از لحاظ کلاسیک از قبایل امپراتوریِ ماد هستن. به دلیل شباهت های زبانی زیاد.
در پاسخ اضافه به جناب سامیار و بهروز: اگه اشتباه نگم و فکر کنم گویا، کُردای ایران ۲ حزب درون ایران دارن. اون کومله، دموکرات، پژاک. . . مشروعیت و مقبو ...
یعنی بی خیالش شو
در ایران، بخش ماهیدشت، بیش از نصفی از اسلام آباد غرب ( پالوم ) ، ۱۰۰ درصد ایوان و گیلانغرب، تا درصد زیاد و قابل توجهی از سرپلذهاب و قصرشیرین و سیروان ...
در پاسخ به آقای سامیار:🤔 بنده کُرد شیعه هستم و جدایی طلب هم نیستم، نوشتم "اگه کُردهای سنّی مذهب بخوان دیگه ایرانی نباشن و جدا بشن، ما کُردهای شیعه ن ...
در پاسخ به آقای بهروز: خیر، من جدایی طلب نیستم. حتّی معتقدم کُردی و فارسی می تونن کمک زیادی به هم کنن، به خصوص توی خط که هر ۲ زبان هنوز به استاندارد ...
کردی جنوبی: بان bān، ژۊەر ž�ar
کردی جنوبی: ژِیر žeyr، خوارxwār
کردی جنوبی و مرکزی: قُرس Qors
کردی جنوبی: دَروَچ Darwač
کردی جنوبی: گَوات Gawāt
اگه روزی روزگاری هم کُردهای سنّی مذهب یعنی کرمانج و سوران های کرمانشاه، کردستان و آذربایجان بخوان از ایران جدا بشن و کردهای شیعه یعنی از بیجار تا ایل ...
لُری زبان مستقلی نیست. یه زبان از زبان فارسیه! حتّی نمیگم که گویش یا لهجه ای از زبان فارسیه، زبانی هست زیرشاخه زبان فارسی.
در پاسخ به کاظم خان کلهر: والله بالله تاالله هیچ قوم و طایفه ای توی ایران تجزیه طلب و همون رفتار و صفاتی که گفتی نیست، ناراحتی هایی به خاطر تبعیض و ن ...
ستایش
کردی: ڕامیاری
زبان کردی جنوبی: گَورا، مَزِن
زبان کردی جنوبی: بۊچگ، مَزِم
کردی جنوبی: واڵ، وِشا، هَرز
کردی: باڵیۆز
زبان کردی جنوبی: هۊر
زبان کردی: شاواز
کردی جنوبی: مِزیانی، مِزگانی
زبان کردی: باڵیۆزخانە
کُردی: باڵوِیز
کُردی: سارِیژ، چاک بۊن، باش بۊن، خاس بۊن
کُردی: گِرِنگ
به کردی جنوبی یعنی بزرگ، آهو
کردی جنوبی: ناخۊن
بزرگ ترین دانشنامه واژگان زبان کُردی که دارای ۳۴۰ هزار واژه در ۳۰ جلد کتاب به نویسندگی استاد عباس جلیلیان ملقب به آکو هست.
به کُردی یعنی کوهِ سترگ و آدم سودمند و دانا. نیز تخلص استاد بزرگوار کاک عباس جلیلیان زنگنه هست.
در زبان کُردی به معنی ستیغ ( اوج و نوک ) کوه هست. نیز تخلص هنرمند کُرد استاد کاک مسعود عزیزی هست.
در زبان کردی معنی افتخار میده
زبان کُردی: تَنانَت Tanānat
زبان کُردی: هَناردَ
نامی زیباست و نام یک خواننده کُرد کرمانج در ترکیه Rewşan �eliker
به زبان کُردی: هُوز، خِیل
به کُردی جنوبی: چیلی ČĪLĪ
یعنی بیخیالش شو یا فکرشو نکن
نیایش
کردی مرکزی: مِزگِوت کردی جنوبی: مَچِد، مَچِت
به کردی جنوبی ( لهجه کرمانشاهی/کلهری ) : پَرَ
به کردی جنوبی ( لهجه کرمانشاهی/کلهری ) : جاجِگ jājeg ، سقز saqez
کردی جنوبی: دۊزَخ
کردی: مانگِردن
کردی جنوبی: ماه سال: بِرج ماه شب در آسمان: مانگ
کردی جنوبی: پَسچو
کردی جنوبی: پَسچو
کردی جنوبی: پِیشچو
کردی جنوبی: بانان کردی مرکزی: داهاتو
به کردی جنوبی و مرکزی: جرات= وَرِست جرات کردن= وَرِستن
به کردی جنوبی ( لهجه کرمانشاهی/کلهری ) : چِلم=Čelm
به کردی جنوبی ( لهجه کرمانشاهی/کلهری ) : لیخِن=Līxen
کوتاه نوشتی هست که بیشتر در پیام های مجازی به کار میره و به معنی روده بُر شدن از خنده هست : )
به کردی: دِژمِن
به کردی: پِیلاو
کَلَک
در پاسخ به بیطرف: مدرک و منبع و مستند بیار. خواهشا از خودت نباف.
اون آخری املا و تلفظش چه جوریه؟ منظورم ( گلا ) هست.
آدم عربیه! جانی و جان ستان پارسی تره
اگه منظورت مجلس اوناست، دمشون گرم! سناتور و پارلمان واقعی اونا هستن، نه پاچه خاران و مجیزگویان مجلس فرمایشی_نمایشی رژیم باب پسند فعلی شما : ) [صمد]
به اضافه در پاسخ به شپول چپول زاده : ) منظورم از مزدور بودن شرف خان بدلیسی اینه، که چرا اول به صفویها خدمت کرده بعد به عثمانیها!؟ منظورم اینه که آدم ...
به اضافه؛ هخامنشیان . . . با بوس و نوازش لشکرکشی و خاک سرزمینای دیگه رو فتح کردن!؟ اونا خونریزی نداشتن فقط ترکیه جعلی داشته!؟ همان کتیبه بیستون رو بخ ...
منظور!؟ ( صمد ) 🤨
به گمانم و فکرم، نجیب عربی نباشه. درسته که نجابت جمع بسته میشه ولی به گمانم نجیب عربی نباشه.
کردی جنوبی: چِرینَه، چِرینِه
کردی جنوبی: چِرینر
به کُردی جنوبی و مرکزی: وَرز
در پاسخ به بیطرف: کاملاً بیهوده و بیسوادانه نوشتید؛ بین شهرهای کُردنشین فقط و فقط عمارت زنگنه با مرکزیت کرمانشاه در دوره صفوی و تا اوایل قاجار تابع ح ...
به کُردی: رِینوس
به کُردی: دَمار
این برابرهای پارسی واسه ساعت از لحاظ عامیانه و کوچه بازاری و تلفظ راحت مناسب نیست. به دیدگاهم همین چنتا پیشنهاد خوب کامنت دادن مناسبه. تیکتاک، تیتاک ...
به کُردی؛ عصر: دَم اِیوارَ غروب: اِیوارَ
پوزش میخوام. کامنت قبلیمو ویرایش میکنم. به کُردی؛ عصر: دَم اِیوارَ غروب: اِیوارَ
پندار، پنداشت
جناب سعید. به کلهری معنی عمو نمیده! فکر کنم هورامها به عمو تاته میگن. کلهورا به عمو مَمو میگن
به زبان کردی جنوبی ( کرمانشاهی ) : خواهر بزرگتر
کردی کرمانشاهی: کِلم=kelm
مزار واژه ایرانیه، یعنی جای زاری و گریه
آرامستان، آرامگاه
مزارستان هم ادبی و مناسبه
این زبان بیشتر مربوط به دوره ماد_پارت هست بویژه دوره اشکانیان؛ زبانهای شمالغربی و شمالی بسیار مشابه به هم؛ کُردی، زازا، گیلکی، مازنی، تالشی، تاتی، سم ...
این زبان بیشتر مربوط به دوره ماد_پارت هست بویژه دوره اشکانیان؛ زبانهای شمالغربی و شمالی بسیار مشابه به هم؛ کُردی، زازا، گیلکی، مازنی، تالشی، تاتی، سم ...
این زبان بیشتر مربوط به دوره ماد_پارت هست بویژه دوره اشکانیان؛ که زبانهای شمالغربی و شمالی رو دربر میگیره؛ مثل کُردی، زازا، گیلکی، مازنی، تالشی، تاتی ...
بغداد اصلش بَگداد بوده یعنی خداداد ولی چون اعراب مثل اتراک نمیتوانستن حرف گ را تلفظ کنن به بغداد تغییر نام داده اند و جالب اینجاست که تا دوره صفوی بغ ...
درستش بَگستون هست، یعنی جایِ نیایش با خدا. مثل بغداد که اصلش بَگداد بوده یعنی خداداد ولی چون اعراب مثل اتراک نمیتوانستن حرف گ را تلفظ کنن به بغداد ت ...
به زبان شیرین و ثروتمند کُردی کرمانشاهی طاق وه سان یعنی گنبدی به سنگ مانند گویند. طاق یا تاق معنی گنبد داره، وه معنی به میده، سان معنی سنگ میده. ...
در پاسخ به یک دوست: لری، زازا، گوران ( هورام ) کُرد نیستند! چرا؟ چون لری گویشی از فارسیه. اون شاخه بندی از زبانها هم یسری پان کرمانج و پان سوران بیسو ...
قوی ترین زبان خاورمیانه پس از عربی!
در پاسخ به خادم و مشیری؛ لطف می کنید، منبع این گفته هاتون رو با عکس فرستادن بذارید!؟ ولی به شرطی که منبعش بی طرف باشه! نویسنده ش کرد باشه چه بهتر. ه ...
درازا
چاپخانه
کردی سنندجی و کرمانشاهی به جای زۆر سورانی که به معنی بسیار هست، فِرَ و فَرَ بکار میبرن. این واژه ریشه کردی هم داره. خواهشا ویرایش کنید.
به کردی یعنی بسیار دانا
لری زبان و قوم جداگانه و مستقلی نیست! گویشی از شاخه زبان فارسین! طبق اتنیک شناسی های خارجی. همانطور که گورانی ( هورامی ) و زازاکی جزو شاخه زبانی کُرد ...
پدیدار
از مشاهیر و افتخارات پان ترک ها
ویژه گونه، ویژگون، ویژون
گِرد در زبان کردی میانی لهجه اردلانی و کردی جنوبی: ۱. گرفتن، ۲. دایره. گُرد در گویشای گوناگون زبان کردی: چوب وسط تار در بافندگی، چابک، زرنگ، فرصت، ق ...
گِرد در زبان کردی میانی لهجه اردلانی و کردی جنوبی: ۱. گرفتن، ۲. دایره. گُرد در گویشای گوناگون زبان کردی: چوب وسط تار در بافندگی، چابک، زرنگ، فرصت، ق ...
زبان بیشتر اقوام این منطقه از خاورمیانه یعنی ایران باستان بیشتر پَهلَو زبان با گونه های گوناگون و بسیار نزدیک به هم بوده. فارسی و لری و سیستانی و ارد ...
زبان بیشتر اقوام این منطقه از خاورمیانه یعنی ایران باستان بیشتر پَهلَو زبان با گونه های گوناگون و بسیار نزدیک به هم بوده. فارسی و لری و اردو و پَشتو ...
زبان بیشتر اقوام این منطقه از خاورمیانه یعنی ایران باستان بیشتر پَهلَو زبان با گونه های گوناگون و بسیار نزدیک به هم بوده. فارسی و لری و اردو و پَشتو ...
زبان بیشتر اقوام این منطقه از خاورمیانه یعنی ایران باستان بیشتر پَهلَو زبان با گونه های گوناگون و بسیار نزدیک به هم بوده. فارسی و لری و اردو و پَشتو ...
زبان بیشتر اقوام این منطقه از خاورمیانه یعنی ایران باستان بیشتر پَهلَو زبان با گونه های گوناگون و بسیار نزدیک به هم بوده. فارسی و لری و اردو و پَشتو ...
کردی سورانی: کوشک
کردی: دژ، داژ، دج، داج، قَلا
در پاسخ به حیدرخان! چرا ناراحت شدی؟ آقای اردلان از سنندج عین واقعیت رو گفتن. کلهرا اختلاف رفتاری شدیدی با لک و لر دارن. حتی چندین جنگ با هم داشته اند ...
کردی: چراخ
کردی: گُلوپ
فرجام
ازنو
کردی: بار، دفعه، در جلوی ضمیر اشاره معنای اکنون هم میده. جاران=قدیمها
کردی جنوبی: کاه
کردی: دایک، دالگ، دادا، دا. . .
کردی جنوبی: تاتی، تاتگه
کردی: باوک، باوگ، کا
کردی جنوبی:مَمو
کردی جنوبی: خالو، دایدای
کردی جنوبی: ماته
کردی جنوبی: میمی، میمگ
کردی: کُر=کۆڕ=Koŕ
کردی شمالی و مرکزی: کِچ کردی جنوبی: دیوَت ( =دۊەت ) زبان لکی: دِت زبان هورامی: کناچی
کردی: هَنار
کردی: خَلات
کردی جنوبی: قِلف
کردی جنوبی: کلیل
کردی جنوبی: ویلکان
کردی جنوبی: وەۊ ( =وَیْوْ )
کردی جنوبی: سۊر ( =سیوْر )
کردی: خوازمَنی
نادان بی آبرو و بسیار توهین گر به اقوام و اسلام در پوشش دروغین ایراندوستی و نمونه بارز یک پان زرتشتی پان فارس!
پیوند، پیوندی
🌐 ورژن، تیراژ
کردی شمالی: چَرم کردی میانی: پِیست، توک کردی جنوبی: توک، پوس
کارآمد
کردی: شَرط
به احتمال بسیار ریشه کُردی هم داره؛ توی زبان کُردی، فِرَ ۳ معنی داره: بسیار فراوان، شکوه، فرستادن. هات هم به کردی معنی آمدن میده، که احتمالا کردها ر ...
در زبان کُردی تِشت معنی چیز میده.
در زبان کُردی تِشت و چِشت معنی چیز میده. احتمال داره که پیوندی با این واژه کُردی داشته باشه. چون زبان کُردی و زبانهای شمالی. . . جزء بقایای زبان مادی ...
کرمانجی و سورانی: زِمان کردی جنوبی: زووان
زبان: مانندِ کردی، آذری، فارسی، عربی، بلوچی، گیلکی. . . گویش: مانندِ ( کردی ) جنوبی، مرکزی. . . لهجه: مانندِ ( کردی ) کرمانشاهی، ایلامی، کلهری، پهل ...
کردی شمالی: تِشت، چِشت کردی مرکزی ( سورانی ) : شِت کردی مرکزی ( اردلانی، جافی ) :تِشت، چِشت کردی جنوبی: تِشت، چِشت زبان لکی: چشت
زبان اردو، پشتو، کردی شمالی ( کرمانجی ) : جار زبان کردی مرکزی ( سورانی ) : پَرداخ
رودا》 برگرفته از دیروز، امروز، فردا. رو از دیروز امروز برگرفته شده، دا از فردا.
کردی جنوبی و مرکزی: چول
به زبان کردی یعنی کاش، ایکاش، کاشکی. . . البته این سورانیه. کردی جنوبی آن میشه خوزیَو. کردی شمالی آن میشه خوزیو.
زنده باد ایران و ایرانیان 🤍🌹
زنده باد ایران و ایرانیان 🤍🌹
زنده باد ایران و ایرانیان 🤍
قومی بسیار نجیب و باغیرت و دوست داشتنی و با فرهنگ های زیبا و زبانی بسیار شیرین 🤍🌹
زنده باد ایران و ایرانیان 🤍
زنده باد ایران و ایرانیان 🤍
زنده باد ایران و ایرانیان
زنده باد ایران و ایرانیان
به کردی یعنی ریز و کوچک
دیرگار، دیرنگار. به دیرگار ۲۸ اردیبهشت. من دیرنگار ( تاریخ ) دوست دارم.
به کردی، وَرتاو wartāw
Kwrdī:Marj
کردی: قن qeŋ, قنْگ qeŋg با تلفظ ن تو دماغی
کانون
برابر واژه شاخه. شعبه نام یک سردار عرب بوده، فردوسی: چون شعبه بیامد به نزدیک سعد، ابا آن سخنها چو غرنده رعد. ( لغتنامه دهخدا )
داندار، دانبار
🇮🇷برابرش= آلو سبز 🌐 به انگلیسی: GREEN PLUMS
ویرایش
باشنده. نمونه: حمید معصومی نژاد، خبرنگارِ بخشِ ستادیِ آگاهیِ رخدادها، باشنده رُّم_ایتالیا : )
در گذشته، درگذشت در آخر جمله نقش فعل رو داره یعنی فوت کرده. در گذشتِ. . . اول جمله نقش اسم رو داره یعنی فوت
زبان کردی جنوبی و مرکزی و شمالی: دَنگ، زبان لکی و هورامی: دَنگ، زبان زازایی: وَنگ.
کردی جنوبی: هوره تریشقه، تریشقه، بلاچه، بلاچه هر، وریسکه، هَرَپیف، هَرَبیف کردی مرکزی: تریشکه، هوره بروسکه، هوره تریشقه
هوز/کردی
یسری از عشیره محترم بیرانوند هنوز که هنوزه نمیدونن لک اند یا لُر! برای نمونه، آقای علیرضا بیرانوند دروازه بان محترم کنونی پرسپولیس و تیم ملّی : ) بع ...
ملّت با قَوْم فرق داره. ملت، همان قوم دارای حاکمیت و دولت با مرزهای سرزمینی مشخص هست، مانند ترکیه، که ترک ها درونِ ترکیه، هم قوم هستند و هم قوم دارای ...
ملّت با قَوْم فرق داره. ملت، همان قوم دارای حاکمیت و دولت با مرزهای سرزمینی مشخص هست، مانند ترکیه، که ترک ها درونِ ترکیه، هم قوم هستند و هم قوم دارای ...
کردی جنوبی و کردی میانی لهجه سنندجی: رِخَو
نام باستانی در لوح کشف شده چندین هزار ساله: پالوم، نام بیشتر رایج تا قبل از شاه آباد و اسلام آباد: آریناوا
کردی جنوبی و میانی: رنجیده شد، عصبانی شد، قهر کرد
کارکرد، کاریگر؛ نمونه، دارو اثر نداره: دارو کارکرد نداره= دارو کاریگری نداره= دارو کاریگر نیس
گفتمانی
کردی: شْوّان=šwān
آگاهی رخداد و رویداد
کردی: زوران
گپ
آنی
اتنیک
به کردی، یعنی مال کسی بودن. هِن[=هین] کییه؟ ( مالِ کیست؟ )
کردی جنوبی ( کرمانشاه، ایلام، بیجار، خانقین. . . . ) : وَلّنگْ=wałng
کردی جنوبی: وَفر=wafr کردی مرکزی:بَفر=bafr
کردی: شَوْ=Šaw
کردی جنوبی: نیمَه رّو=Nīmaru
کردی جنوبی: شَوَکی=Šawakī کردی مرکزی: بَیانی=Bayānī کردی شمالی: سِبِی=Sebey
آدم حاشیه داریست👈🏼 آدم جنجال کُنیه ( بپاگَریه. . . ) اون حاشیه ها هستم👈🏼اون کناره ها ( گوشه ها. . . ) هستم
گمان کنم برخی لهجه های فارسی قَرد میگن.
کردی جنوبی[کرمانشاهی، ایلامی، بیجاری، خانقینی. . . ]: هیرِش، پَلارمار، هاشاول، هۊ تِرَ، هَیوَت، هۊ ژم، هرشت
دیدگاهی
رِق [کُردی]
سَرچاو [زبانِ کُردی]
مِلمِلانی [کردی مرکزی و جنوبی]
بافت و ریشه این واژه از جَیشِ عربی و جاکَش الگو گرفته شده، و چون روزگارانی حزب های مسلحِ کُردیِ کُردستانِ[عراق] با هم اختلافات دیدگاهی و درگیری های ن ...
از اقوام ایرانی در کشورهای روسیه و گرجستان
یعنی سوراخ/کردی جنوبی
سوراخ/ کردی جنوبی
پَرتوّک [زبانِ کُردی]
نیشتمان [زبانِ کُردی]
انگشت [زبان کُردی]
"گَئیریَه" در اوستا به معنی کوهستان میباشد که به مرور زمان تبدیل به "گَر" و "گَل" و "کَر"، "کَل " و. . . و گونه های دیگر شده است. برای مثال، در ابتدا ...
کَلاندر: نوعی داس بلند و خیلی تیز برای بریدن گیاهان بلند، کرِنتو: نوعی داس لبه پهن، کاسۆخ: داس بلندی که دو دستی بشود با آن کار کرد. [زبان کردی]
کردی جنوبی ( کرمانشاهی، ایلامی. . . ) : سارِیژ
جناب سعید به گمانم شما پانعرب یا پانلرید! ایل خزل از ایلات اصیل ایلام و از ایلاتی هست با زبان کردی جنوبی و زبان لکی، و جزء ایلاتی هست که شهدا و ایثار ...
شُکوه= بزرگی، شیک، عالی، مجلل، نفیس شِکوه=شکایت، گِله، گلایه، گله مند
شکوفه با غنچه فرق داره. شکوفه، بیشتر برای غنچه درختا به کار میره که پس از غنچگی و به اوج رسیدن رشدش شکفته میشه و به آن شکوفه میگن، گُل هم نمیشه بهش ...
برابرهای دیگر: گل رُز ، گل وَرد
هوش ساختگی
پرسجو
این همه واژه برابر داره. بعد، مجلس مون هی دوست داره عربی بکار بگیرن. البته باید هم با واژه های عربی گفتگو کنن و بنویسن، چون نام مجلس سراسر عربیه. مجل ...
واژه خارجه از لحاظ گرامر زبان فارسی یک واژه نادرسته. چون اون "ه" پایانِ واژه خارجه معنی "است" میده. بهتره که نام این وزارتخانه هم دگرگون بشه. پیشنهاد ...
وزارت ارتباطات=وزارت پیوندهای رسانه ای فراگیر ( یا؛سراسری، جمعی، همگانی. . . )
صنعت=سازندگی معدن=کان، کانی تجارت=بازرگانی
کامنت این ۲تای پایینی خیلی خنده دارن به خدا : ) ) ) کردی و لکی و لری واژه های یکسان و مشابه کم و زیادی با هم دارن. زبان لکی هم بیشترین نزدیکی و شباه ...
کردی: سَرنج
ژرف بینانه، ژرف گرانه، ژرف کارانه، ژرف گونه، درست/ مانند؛ دقیق باش👈ژرف کار باش، یا، ژرف گونه باش. دقیق ببین👈 ژرف گونه ببین، یا، ژرف بین باش. دقیق ...
ژرف، وریا
آسانرو، آسانبر
کردی کرمانشاهی؛ چِمان، چِمانِی، تِمَز، تِمَرز، تِمَس
واژه ایران در زبان کُردی همچین تلفظ میشه: اِیران=Eyrān و جالب اینجاست که " اِیرَ " در گویش های کُردی معنی " اینجا " میده. زنده باد ایران و ایرانیان ...
خیلی خُرسندم که نامم کسرائه و هم معنا با نام خانوادگیم هم هست🤗 بهتره که واژه هایی مانندِ حتا، کسرا، مُقتدا، هُدا، اعلا، مُصلا. . . به این شکل نوشته ...
برابر نظر: دیدگاه، نگرش
رِخنَه ( زبان کردی )
رِخنَه ( زبان کردی )
کردی کرمانشاهی و ایلامی: کُنا، کُونا
یعنی هیزم به زبان کردی کرمانشاهی
کردی کرمانشاهی: کنج، گوشه