تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Drag : معنی طولانی و ملالت آور کردن یا شدن، ( شخص یا وضع ) خسته کننده، ملالت آور, چیز سنگینی که به زور روی زمین کشیده شود ، سنگین و بی روح ، کندی ، پ ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در ازدواج : برای همه عمر داشتن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

آب از لب و لوچه کسی برای چیزی راه افتادن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

- **Bookmaker**: A person or organization that takes bets, especially on horse racing or sports events, and records them in a "book. " موسسه یا شخصی ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٢

یکی از معانی : - **Bookmaker**: A person or organization that takes bets, especially on horse racing or sports events, and records them in a "book. ...

پیشنهاد
٠

Keep/have/get something up one's sleeve : to have secret trick , plans or ideas. for future داشتن نقشه - کلک یا ایده ای برای استفاده در آینده ای ...

پیشنهاد
٠

Keep/have something up one's sleeve : to have secret trick , plans or ideas. for future داشتن نقشه - کلک یا ایده ای برای استفاده در آینده این اص ...

پیشنهاد
٠

Keep/have something up one's sleeve : to have secret trick , plans or ideas. for future داشتن نقشه - کلک یا ایده ای برای استفاده در آینده این اص ...

پیشنهاد
٠

Keep/have/get something up one's sleeve : to have secret trick , plans or ideas. for future داشتن نقشه - کلک یا ایده ای برای استفاده در آینده ای ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

_در حساب کتابهای مالی اشتباه کردن - گند زدن به دفاتر مالی The phrase **"screw up the books"** is an informal expression that means to **make a mis ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Peg : در اینجا مورد ادعا قرار دادن I had her pegged all wrong در موردش اشتباه فکر می کردم

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یک میان وعده شیرین است که مارشملو برشته و شکلات کاکائویی را مثل ساندویچ وسط دو تا بیسکویت نازک و ترد می گذارند a sweet snack consisting of a chocola ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Cinder از ریشه فرانسوی cendre به معنای نیمسوز - خاکستر است برای بیادسپاری cinderella: دختر خاکسترنشین Cinder block : آجری از جنس سیمان و زغال سنگ ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

A fairy tale character whose name literally means "little ashes" ( from the French *Cendrillon* ) , reflecting her humble beginnings by the fireplace.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

- با حوصله و سر فرصت کاری را انجام دادن - کاری را تفریحی و بصورت لذتبخش انجام دادن - متضاد شِرتی شِپِرتی کار کردن _عجله نکردن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

You're shitting me ! داری سر به سرم میذاری - داری بازیم میدی - گولم میزنی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Sunset ( שְׁקִיעַת הַחַמָּה‎, Shkiyat Hachamah, often referred to simply as ShKia/ Sh'Kia/ SheKia ) , is the time at which the ball of the sun falls ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Sunset ( שְׁקִיעַת הַחַמָּה‎, Shkiyat Hachamah, often referred to simply as ShKia/ Sh'Kia/ SheKia ) , is the time at which the ball of the sun falls ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

Extenuating circumstances : شرایط موجه - موقعیت موجه

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دو تا معنی داره 1 - نجات دادن جان کسی 2 - اینقدر در یک زمینه بی استعداد باشی که برای نجات جونت هم نتونی اون کار را انجام بدی . مثلا نقاشی - خطاطی - ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

بقول خودمون کاری که صواب داره

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

The Latin root **"solidus"** ( meaning "solid, " "firm, " or "whole" ) appears in several English words. Here are some examples: 1. **Solid**: Firm, ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بصورت نامرتب پخش و پلا شده a sense of irregularity, disorganization, or lack of cohesion in the way something moves, grows, or spreads. _در حرکت ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Straggle : بصورت نامرتب پخش و پلا شدن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Man : معنی اداره کردن ، گرداندن هم میده to be at one's assigned place and ready to perform necessary tasks. برای کارهای سازمان یافته مثل عملیات ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The root word "straggle" comes from the Middle English word "straglen, " which means to wander or spread out in an irregular or untidy manner. The te ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریشه : کلمه فرانسوی sauf به معنی except ( به استثنا ) به مرور زمان بصورت save تلفظ شده . ### Origin: The use of "save" in this way dates back to Mi ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریشه : از cincha به زبان اسپانیایی به معنی تَنگ یا تسمه شکم که برای بستن زین اسب استفاده می شده است . چون وقتی زین اسب را می بسته اند اسب سواری خیلی ...

پیشنهاد
٠

ریشه : در زمانهای قدیم برای رام کردن حیوانات غذا را توی دستشون می گذاشته اند . حیوانی که کاملا تحت کنترل بوده غذایش را از کف دست تربیت کننده می خورده

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریشه : در زمانهای قدیم برای رام کردن حیوانات غذا را توی دستشون می گذاشته اند . حیوانی که کاملا تحت کنترل بوده غذایش را از کف دست تربیت کننده می خورده

پیشنهاد
٠

ریشه : در زمانهای قدیم برای رام کردن حیوانات غذا را توی دستشون می گذاشته اند . حیوانی که کاملا تحت کنترل بوده غذایش را از کف دست تربیت کننده می خورده

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Methinks the lady doth protest too much بنظر من خانم زیاد از حد اعتراض می کند

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

It seems to me : بنظر من اینجوریه

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

Abbreviation for underwear informal : underwear. especially : underpants or panties.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

Veto : وِتو کردن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خرگوش نما

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

From latin word "discretus" that means seperate "

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Seder in latin : sit Supersede:sit on top of : to be superior to : to be refrain from

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لو دادن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

Peck : بوسه معمولی Open lip kiss: بوسه های عاشقانه که توی فیلم ها می بینید . لب گرفتن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یکی از معانی : Hitch : وصل کردن Hich up: get hiched : get married : وصلت کردن - ازدواج کردن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یکی از معانی : Hitch : وصل کردن Hich up: get hiched : get married : وصلت کردن - ازدواج کردن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یکی از معانی : Hitch : وصل کردن Hich up: get hiched : get married : وصلت کردن - ازدواج کردن

پیشنهاد
٠

معنی تحت الفظی : کسی را به خشکشویی بردن ریشه : وقتی لباسی را به خشکشویی می برید تمام جیبهایش را خالی می کنید . _ با کلک و کلاه جیب کسی را خالی کرد ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Starch از ریشه starc به معنی stiff ( سفت - شق - پرمایه ) می آید . غذای آبکی و رقیق بعد از اضافه کردن نشاسته سفت تر می شود . لباسها را هم در ایام قد ...

پیشنهاد
٠

_ مفلس کردن کسی به روش غیر منصفانه take all someone's money or possessions in a dishonest or unfair way. "he had a lot of dishonest partners who ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نان خمیر ورنیامده که یهودیان در عید پسح می خورند

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

تو یک چشم بهم زدن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ: سِیدِر

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کتلت Latkes are pan - fried potato pancakes made from grated potatoes and onion, an egg, and a binder, such as matzo meal or breadcrumbs. Their cris ...