پیشنهادهای Learner (٤,٧٣٥)
Drag : معنی طولانی و ملالت آور کردن یا شدن، ( شخص یا وضع ) خسته کننده، ملالت آور, چیز سنگینی که به زور روی زمین کشیده شود ، سنگین و بی روح ، کندی ، پ ...
در ازدواج : برای همه عمر داشتن
آب از لب و لوچه کسی برای چیزی راه افتادن
- **Bookmaker**: A person or organization that takes bets, especially on horse racing or sports events, and records them in a "book. " موسسه یا شخصی ...
یکی از معانی : - **Bookmaker**: A person or organization that takes bets, especially on horse racing or sports events, and records them in a "book. ...
Keep/have/get something up one's sleeve : to have secret trick , plans or ideas. for future داشتن نقشه - کلک یا ایده ای برای استفاده در آینده ای ...
Keep/have something up one's sleeve : to have secret trick , plans or ideas. for future داشتن نقشه - کلک یا ایده ای برای استفاده در آینده این اص ...
Keep/have something up one's sleeve : to have secret trick , plans or ideas. for future داشتن نقشه - کلک یا ایده ای برای استفاده در آینده این اص ...
Keep/have/get something up one's sleeve : to have secret trick , plans or ideas. for future داشتن نقشه - کلک یا ایده ای برای استفاده در آینده ای ...
_در حساب کتابهای مالی اشتباه کردن - گند زدن به دفاتر مالی The phrase **"screw up the books"** is an informal expression that means to **make a mis ...
Peg : در اینجا مورد ادعا قرار دادن I had her pegged all wrong در موردش اشتباه فکر می کردم
یک میان وعده شیرین است که مارشملو برشته و شکلات کاکائویی را مثل ساندویچ وسط دو تا بیسکویت نازک و ترد می گذارند a sweet snack consisting of a chocola ...
Cinder از ریشه فرانسوی cendre به معنای نیمسوز - خاکستر است برای بیادسپاری cinderella: دختر خاکسترنشین Cinder block : آجری از جنس سیمان و زغال سنگ ...
A fairy tale character whose name literally means "little ashes" ( from the French *Cendrillon* ) , reflecting her humble beginnings by the fireplace.
- با حوصله و سر فرصت کاری را انجام دادن - کاری را تفریحی و بصورت لذتبخش انجام دادن - متضاد شِرتی شِپِرتی کار کردن _عجله نکردن
You're shitting me ! داری سر به سرم میذاری - داری بازیم میدی - گولم میزنی
Sunset ( שְׁקִיעַת הַחַמָּה, Shkiyat Hachamah, often referred to simply as ShKia/ Sh'Kia/ SheKia ) , is the time at which the ball of the sun falls ...
Sunset ( שְׁקִיעַת הַחַמָּה, Shkiyat Hachamah, often referred to simply as ShKia/ Sh'Kia/ SheKia ) , is the time at which the ball of the sun falls ...
Extenuating circumstances : شرایط موجه - موقعیت موجه
دو تا معنی داره 1 - نجات دادن جان کسی 2 - اینقدر در یک زمینه بی استعداد باشی که برای نجات جونت هم نتونی اون کار را انجام بدی . مثلا نقاشی - خطاطی - ...
بقول خودمون کاری که صواب داره
The Latin root **"solidus"** ( meaning "solid, " "firm, " or "whole" ) appears in several English words. Here are some examples: 1. **Solid**: Firm, ...
بصورت نامرتب پخش و پلا شده a sense of irregularity, disorganization, or lack of cohesion in the way something moves, grows, or spreads. _در حرکت ...
Straggle : بصورت نامرتب پخش و پلا شدن
Man : معنی اداره کردن ، گرداندن هم میده to be at one's assigned place and ready to perform necessary tasks. برای کارهای سازمان یافته مثل عملیات ...
The root word "straggle" comes from the Middle English word "straglen, " which means to wander or spread out in an irregular or untidy manner. The te ...
ریشه : کلمه فرانسوی sauf به معنی except ( به استثنا ) به مرور زمان بصورت save تلفظ شده . ### Origin: The use of "save" in this way dates back to Mi ...
ریشه : از cincha به زبان اسپانیایی به معنی تَنگ یا تسمه شکم که برای بستن زین اسب استفاده می شده است . چون وقتی زین اسب را می بسته اند اسب سواری خیلی ...
ریشه : در زمانهای قدیم برای رام کردن حیوانات غذا را توی دستشون می گذاشته اند . حیوانی که کاملا تحت کنترل بوده غذایش را از کف دست تربیت کننده می خورده
ریشه : در زمانهای قدیم برای رام کردن حیوانات غذا را توی دستشون می گذاشته اند . حیوانی که کاملا تحت کنترل بوده غذایش را از کف دست تربیت کننده می خورده
ریشه : در زمانهای قدیم برای رام کردن حیوانات غذا را توی دستشون می گذاشته اند . حیوانی که کاملا تحت کنترل بوده غذایش را از کف دست تربیت کننده می خورده
Methinks the lady doth protest too much بنظر من خانم زیاد از حد اعتراض می کند
It seems to me : بنظر من اینجوریه
Abbreviation for underwear informal : underwear. especially : underpants or panties.
Veto : وِتو کردن
خرگوش نما
From latin word "discretus" that means seperate "
Seder in latin : sit Supersede:sit on top of : to be superior to : to be refrain from
لو دادن
Peck : بوسه معمولی Open lip kiss: بوسه های عاشقانه که توی فیلم ها می بینید . لب گرفتن
یکی از معانی : Hitch : وصل کردن Hich up: get hiched : get married : وصلت کردن - ازدواج کردن
یکی از معانی : Hitch : وصل کردن Hich up: get hiched : get married : وصلت کردن - ازدواج کردن
یکی از معانی : Hitch : وصل کردن Hich up: get hiched : get married : وصلت کردن - ازدواج کردن
معنی تحت الفظی : کسی را به خشکشویی بردن ریشه : وقتی لباسی را به خشکشویی می برید تمام جیبهایش را خالی می کنید . _ با کلک و کلاه جیب کسی را خالی کرد ...
Starch از ریشه starc به معنی stiff ( سفت - شق - پرمایه ) می آید . غذای آبکی و رقیق بعد از اضافه کردن نشاسته سفت تر می شود . لباسها را هم در ایام قد ...
_ مفلس کردن کسی به روش غیر منصفانه take all someone's money or possessions in a dishonest or unfair way. "he had a lot of dishonest partners who ...
نان خمیر ورنیامده که یهودیان در عید پسح می خورند
تو یک چشم بهم زدن
تلفظ: سِیدِر
کتلت Latkes are pan - fried potato pancakes made from grated potatoes and onion, an egg, and a binder, such as matzo meal or breadcrumbs. Their cris ...