تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

### 1. Defy ( فعل - سرپیچی کردن، به چالش کشیدن ) - She chose to defy her parents and follow her own dreams. او تصمیم گرفت از والدینش سرپیچی کند و ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. Defy ( فعل - سرپیچی کردن، به چالش کشیدن ) - She chose to defy her parents and follow her own dreams. او تصمیم گرفت از والدینش سرپیچی کند و ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. Defy ( فعل - سرپیچی کردن، به چالش کشیدن ) - She chose to defy her parents and follow her own dreams. او تصمیم گرفت از والدینش سرپیچی کند و ...

پیشنهاد
٠

### 1. Defy ( فعل - سرپیچی کردن، به چالش کشیدن ) - She chose to defy her parents and follow her own dreams. او تصمیم گرفت از والدینش سرپیچی کند و ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. Defy ( فعل - سرپیچی کردن، به چالش کشیدن ) - She chose to defy her parents and follow her own dreams. او تصمیم گرفت از والدینش سرپیچی کند و ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. Defy ( فعل - سرپیچی کردن، به چالش کشیدن ) - She chose to defy her parents and follow her own dreams. او تصمیم گرفت از والدینش سرپیچی کند و ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

### 1. Defy ( فعل - سرپیچی کردن، به چالش کشیدن ) - She chose to defy her parents and follow her own dreams. او تصمیم گرفت از والدینش سرپیچی کند و ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### ریشهٔ اصلی کلمه: کلمه stake از زبان انگلیسی کهن ( Old English ) میاد: "staca" که به معنی *تیرک چوبی، میله یا ستون* بوده. این واژه از زبان های ژ ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥

### ریشهٔ اصلی کلمه: کلمه stake از زبان انگلیسی کهن ( Old English ) میاد: "staca" که به معنی *تیرک چوبی، میله یا ستون* بوده. این واژه از زبان های ژ ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### ریشهٔ اصلی کلمه: کلمه stake از زبان انگلیسی کهن ( Old English ) میاد: "staca" که به معنی *تیرک چوبی، میله یا ستون* بوده. این واژه از زبان های ژ ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیفته شدن، عاشق شدن، دل باخته بودن گاهی هم به معنی گرفتار یا دچار چیزی شدن ( مثلاً درد یا غم شدید ) کلمه ی smitten در واقع شکل گذشته ی فعل smite ه ...

پیشنهاد
٠

get off : شروع کردن - آغاز مسابقه یا هر کاری **"شروع بدی داشتن"** یا **"از اول رابطه یا کار رو با مشکل یا سو ءتفاهم شروع کردن"** این اصطلاح از د ...

پیشنهاد
١

get off : شروع کردن - آغاز مسابقه یا هر کاری **"شروع بدی داشتن"** یا **"از اول رابطه یا کار رو با مشکل یا سو ءتفاهم شروع کردن"** این اصطلاح از د ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

### 📌 "on par with" / "en par with" – meaning: English: To be equal in quality, value, or level to someone or something else. فارسی: par : براب ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 📌 "on par with" / "en par with" – meaning: English: To be equal in quality, value, or level to someone or something else. فارسی: یعنی در حد ...

پیشنهاد
٠

### ریشه شناسی ( ریشه ی واژه ) : از زبان لاتین: candelabrum ← از *candēla* به معنی �شمع� ### معنی: یک پایه ی شمع دان با چند شاخه که برای نگه داشت ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### ریشه شناسی ( ریشه ی واژه ) : از زبان لاتین: candelabrum ← از *candēla* به معنی �شمع� ### معنی: یک پایه ی شمع دان با چند شاخه که برای نگه داشت ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### ریشه شناسی ( ریشه ی واژه ) : از زبان لاتین: candelabrum ← از *candēla* به معنی �شمع� ### معنی: یک پایه ی شمع دان با چند شاخه که برای نگه داشت ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. فهمیدن / درک کردن چیزی ( در مغز جا افتادن ) > وقتی چیزی رو بالاخره می فهمی یا یاد می گیری. - 🔹 English: *It finally got into his head th ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

a collect of memorable things : یادگاری ها، یا اشیای خاطره انگیز، چیزهایی که برای یادآوری افراد یا رویدادها نگه داشته می شوند. memorabilis , - ia ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

### 📌 معنی کلی: "Up to speed" یعنی: ➤ آگاه یا به روز بودن نسبت به اطلاعات، مهارت ها یا وضعیت فعلی یک موضوع - - - ### 📍 ترجمه فارسی: - به روز ...

پیشنهاد
٠

taste: سلیقه ### 🥂 شامپاین به عنوان استعاره در فرهنگ غربی نماد چیست؟ 1. موفقیت بزرگ یا پیروزی - چون شامپاین معمولاً در جشن ها و مراسم موفقیت ( ...

پیشنهاد
٠

### 🥂 شامپاین به عنوان استعاره در فرهنگ غربی نماد چیست؟ 1. موفقیت بزرگ یا پیروزی - چون شامپاین معمولاً در جشن ها و مراسم موفقیت ( مثل بردن جایزه، ...

پیشنهاد
٠

### 🥂 شامپاین به عنوان استعاره در فرهنگ غربی نماد چیست؟ 1. موفقیت بزرگ یا پیروزی - چون شامپاین معمولاً در جشن ها و مراسم موفقیت ( مثل بردن جایزه، ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

### 🥂 شامپاین به عنوان استعاره در فرهنگ غربی نماد چیست؟ 1. موفقیت بزرگ یا پیروزی - چون شامپاین معمولاً در جشن ها و مراسم موفقیت ( مثل بردن جایزه، ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژه "pocketbook" در زبان انگلیسی به معنای کیف پول است، اما معنی این ترکیب به طور دقیق تر به این شکل است که در ابتدا در زبان انگلیسی "pocketbook" به ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

### **۱. معنی واقعی ( جغرافیایی ) :** **حوزه آبریز** منطقه ای از زمین که آب باران یا برف ذوب شده از آن جمع شده و به یک رودخانه، دریاچه یا دریا می ر ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هم معنی حوزه آبریز ( معنای اصلی ) ، و هم نقطه عطف یا لحظه سرنوشت ساز ( معنای استعاری ) . ### ۱. معنای اصلی: حوزه آبریز ( Geographical meaning ) ر ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هم معنی حوزه آبریز ( معنای اصلی ) ، و هم نقطه عطف یا لحظه سرنوشت ساز ( معنای استعاری ) . ### ۱. معنای اصلی: حوزه آبریز ( Geographical meaning ) ر ...

پیشنهاد
٠

هم معنی حوزه آبریز ( معنای اصلی ) ، و هم نقطه عطف یا لحظه سرنوشت ساز ( معنای استعاری ) . ### ۱. معنای اصلی: حوزه آبریز ( Geographical meaning ) ر ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هم معنی حوزه آبریز ( معنای اصلی ) ، و هم نقطه عطف یا لحظه سرنوشت ساز ( معنای استعاری ) . ### ۱. معنای اصلی: حوزه آبریز ( Geographical meaning ) ر ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هم معنی حوزه آبریز ( معنای اصلی ) ، و هم نقطه عطف یا لحظه سرنوشت ساز ( معنای استعاری ) . ### ۱. معنای اصلی: حوزه آبریز ( Geographical meaning ) ر ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هم معنی حوزه آبریز ( معنای اصلی ) ، و هم نقطه عطف یا لحظه سرنوشت ساز ( معنای استعاری ) . ### ۱. معنای اصلی: حوزه آبریز ( Geographical meaning ) ر ...

پیشنهاد
٠

هم معنی حوزه آبریز ( معنای اصلی ) ، و هم نقطه عطف یا لحظه سرنوشت ساز ( معنای استعاری ) . ### ۱. معنای اصلی: حوزه آبریز ( Geographical meaning ) ر ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هم معنی حوزه آبریز ( معنای اصلی ) ، و هم نقطه عطف یا لحظه سرنوشت ساز ( معنای استعاری ) . ### ۱. معنای اصلی: حوزه آبریز ( Geographical meaning ) ر ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هم معنی حوزه آبریز ( معنای اصلی ) ، و هم نقطه عطف یا لحظه سرنوشت ساز ( معنای استعاری ) . ### ۱. معنای اصلی: حوزه آبریز ( Geographical meaning ) ر ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

هم معنی حوزه آبریز ( معنای اصلی ) ، و هم نقطه عطف یا لحظه سرنوشت ساز ( معنای استعاری ) . ### ۱. معنای اصلی: حوزه آبریز ( Geographical meaning ) ر ...

پیشنهاد
٠

عبارت "drive a wedge" به معنی ایجاد شکاف یا اختلاف بین دو طرف است. این عبارت در موقعیت هایی به کار می رود که فردی یا چیزی باعث تفرقه و دشمنی بین دو ن ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "drive a wedge" به معنی ایجاد شکاف یا اختلاف بین دو طرف است. این عبارت در موقعیت هایی به کار می رود که فردی یا چیزی باعث تفرقه و دشمنی بین دو ن ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "drive a wedge" به معنی ایجاد شکاف یا اختلاف بین دو طرف است. این عبارت در موقعیت هایی به کار می رود که فردی یا چیزی باعث تفرقه و دشمنی بین دو ن ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 📌 Root of rapprochement: Language of origin: French From: - “rapprocher” = to bring closer - “re - ” = again - “approcher” = to approach ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 📌 Root of rapprochement: Language of origin: French From: - “rapprocher” = to bring closer - “re - ” = again - “approcher” = to approach ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاح �Reverse Kissinger� ( کسینجر معکوس ) به یک استراتژی ژئوپلیتیکی اشاره دارد که در آن ایالات متحده تلاش می کند با بهبود روابط با روسیه، اتحاد چین ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

### 📌 معنی "antagonism" در انگلیسی و فارسی: English: Antagonism is strong hostility, opposition, or active resistance toward someone or something. ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 📌 معنی "meltdown" در انگلیسی و فارسی: English: Meltdown refers to a sudden and complete failure, either emotional ( like losing control due to ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 📌 معنی "meltdown" در انگلیسی و فارسی: English: Meltdown refers to a sudden and complete failure, either emotional ( like losing control due to ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 📌 معنی "meltdown" در انگلیسی و فارسی: English: Meltdown refers to a sudden and complete failure, either emotional ( like losing control due to ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد

### 📌 معنی "meltdown" در انگلیسی و فارسی: English: Meltdown refers to a sudden and complete failure, either emotional ( like losing control due to ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 📌 معنی "meltdown" در انگلیسی و فارسی: English: Meltdown refers to a sudden and complete failure, either emotional ( like losing control due to ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 📌 معنی "meltdown" در انگلیسی و فارسی: English: Meltdown refers to a sudden and complete failure, either emotional ( like losing control due to ...