candelabrum


معنی: شمع دان چند شاخه، جار، چهلچراغ
معانی دیگر: شمعدانی چند شاخه، چلچراغ، قندیل، pl شمع دان چند شاخه، چهلچراه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: candelabra, candelabras, candelabrums
• : تعریف: a large decorative candle holder with branches for several candles.

جمله های نمونه

1. Multi-bracketed candelabra placed along the centre helped the sconce torches to bathe the room in light.
[ترجمه گوگل]شمعدان چند پرانتزی که در امتداد مرکز قرار داده شده بود به مشعل های دیوارکوب کمک می کرد تا اتاق را در نور حمام کنند
[ترجمه ترگمان]candelabra چند گانه که در کنار مرکز قرار گرفته بودند به مشعل های sconce کمک کردند تا اتاق را روشن کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. There they encountered nine round tables for eight, decorated with gold candelabra and muted pastel flowers.
[ترجمه گوگل]در آنجا با نه میز گرد هشت نفره روبرو شدند که با شمعدان طلایی و گل‌های پاستلی خاموش تزئین شده بودند
[ترجمه ترگمان]در آنجا هشت میز گرد به جای هشت میز گرد هم چیده بودند که با candelabra طلایی تزیین شده بودند و گل های muted زده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She'd covered the table with a snow-white cloth, and she lit a seven branched olive candelabra.
[ترجمه گوگل]او روی میز را با یک پارچه سفید برفی پوشانده بود و یک شمعدان هفت شاخه زیتون را روشن کرد
[ترجمه ترگمان]او میز را با یک رومیزی سفید پوشیده بود و یک عدد هفت شمع زیتونی روشن را روشن کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. So she brings in a whole candelabra and balances it on the floor.
[ترجمه گوگل]بنابراین او یک شمعدان کامل را می آورد و آن را روی زمین متعادل می کند
[ترجمه ترگمان]بنابراین او با همه شمعدان ها وارد زمین می شود و آن را روی زمین تنظیم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He remembered the tall thin red ones Zoe used to put in the silver candelabra when she was entertaining.
[ترجمه گوگل]به یاد زوئی قرمزهای لاغر قد بلندی افتاد که هنگام سرگرمی، شمعدان نقره ای را در آن می گذاشت
[ترجمه ترگمان]به یاد می اورم که زوئی قد بلند و لاغری را که در زمان سرگرم کردن candelabra نقره ای بود به یاد می اورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. As though the very lamps in the gleaming candelabra were powered by the electricity that seemed to radiate from his skin.
[ترجمه گوگل]گویی همان لامپ‌های شمعدانی درخشان با برقی کار می‌کردند که به نظر می‌رسید از پوست او ساطع می‌شد
[ترجمه ترگمان]انگار که چراغ های جلوی candelabra برق برق می زدند که به نظر می رسید از پوستش متشعشع می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Price's candles to fill the candelabra are kept with the dry stores in the cellars.
[ترجمه گوگل]شمع های پرایس برای پر کردن شمعدان در انبارهای خشک زیرزمین نگهداری می شوند
[ترجمه ترگمان]شمع های Price برای پر کردن the با فروشگاه های خشک در زیرزمین نگهداری می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Every few feet were huge eight-branched candelabra, each with its own beeswax candles.
[ترجمه گوگل]هر چند فوت یک شمعدان بزرگ هشت شاخه ای بود که هر کدام شمع های موم خود را داشتند
[ترجمه ترگمان]هر چند متر با شمع های بی شمار، و هر یک با شمع های بی شمار خودش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The position of the candelabrum displeased me, and outreaching my hand with difficulty, rather than disturb my slumbering valet, I placed it so as to throw its rays more fully upon the book.
[ترجمه گوگل]موقعیت شمعدان مرا ناراضی کرد و به سختی دستم را دراز کردم، به جای اینکه مزاحم پیشخدمت در حال خوابم شود، آن را طوری قرار دادم که پرتوهایش را کاملتر بر کتاب پرتاب کنم
[ترجمه ترگمان]به جای اینکه مزاحم خدمتکار خفته خود شوم، به زحمت دستم را به زحمت روی کتاب گذاشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Now, dear Candelabrum, what do you think?
[ترجمه گوگل]حالا کاندلابروم عزیز نظر شما چیه؟
[ترجمه ترگمان]خوب، عزیزم، تو چه فکر می کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. With deep and reverent awe I replaced the candelabrum in its former position.
[ترجمه گوگل]با ترس عمیق و محترمانه، شمعدان را در موقعیت قبلی خود جایگزین کردم
[ترجمه ترگمان]با احترامی عمیق و محترمانه جانشین the را در موقعیت سابق خود جای دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A ceremonial seven-branched candelabrum of the Jewish Temple symbolizing the seven days of the Creation.
[ترجمه گوگل]یک شمعدان هفت شاخه تشریفاتی از معبد یهودی که نماد هفت روز خلقت است
[ترجمه ترگمان]یک مراسم هفت منشعب از معبد یهودیان که مظهر هفت روز خلقت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The most sought - after item was the silver candelabrum.
[ترجمه گوگل]پرتقاضاترین مورد، شمعدان نقره ای بود
[ترجمه ترگمان]The مورد جستجو، candelabrum نقره بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The consecutive swings were becoming smaller and smaller as the candelabrum was slowly coming to rest.
[ترجمه گوگل]نوسانات متوالی کوچکتر و کوچکتر می شدند زیرا شمعدان آرام آرام آرام می گرفت
[ترجمه ترگمان]نوسان پیاپی، کوچک تر و کوچک تر می شد، چون the آرام آرام آرام آرام آرام می گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شمع دان چند شاخه (اسم)
candelabrum, chandelier

جار (اسم)
candelabrum

چهلچراغ (اسم)
candelabrum

انگلیسی به انگلیسی

• large branched candleholder

پیشنهاد کاربران

بپرس