پیشنهادهای جواد افشاری (٣٠٦)
Keep at bay Hold at bay جلوی پیشروی رو گرفتن
رقت انگیز، حقیرانه، تأسف انگیز یا تأسف بار
ماجراجویی برای یافتن چیزی
تبهکار، جانی زورگو، گردن کلفت
عملیات نفوذی ( ترجیحاً در خفا و به تدریج ) به خطوط دشمن
آفتابی شدن، ظاهر شدن، حضور پیدا کردن He doesn't surface اون جایی آفتابی نمیشه
تو انیمیشن arcane به کسایی که تو بخش undercity زندگی می کردن و جز قشر سطح پایین جامعه به حساب می اومدن trenchers می گفتن
استعفا دادن نه اینکه دلش خواسته استعفا بده شرایط ایجاب کرده که استعفا بده یعنی مجبور شده مثلاً به سبب تهدید
شنل قرمزی که توی کشورهایی مثل اسپانیا توی نمایش گاوبازی استفاده میشه و با اون گاو نر رو تحریک می کنند که بهشون حمله کنه.
نادیده گرفتن
سُر خوردن
تعدیل نیرو
برام واضحه.
یه ذره A hint of compassion یه ذره ترحم
کندو
اسباب زحمت شدن
منطقه حفاظت شده
لو دادن
خانواده های داغدار
ریاضت
با انگیزه
توی سریال �the Last of Us � از این واژه استفاده شده بود و معنی �رد کسی رو زدن� رو می داد.
آدم الکلی، آدم دائم الخمر
حریص
۱. در ظاهر، ظاهراً ۲. خارج از زندان
خیلی کم، یه نمه
be in league with sb با کسی طرح و نقشه ی مخفیانه کشیدن با هدف انجام کار ی بد
برازنده
به میوه نرسیده و اصطلاحاً کال هم میگن که هنوز آماده خوردن نیست
نیمکت
فریب دادن
حاد، شدید
محدودهٔ تعیین شده
اشتباه کردن
طرد شدن
تند تند غذا خوردن Don't bolt your food like that
آمیزش جنسی، سکس کردن ( بریتیش )
old - fashioned to try to persuade a woman to love you and marry you دلبری کردن
I'm completely sold کاملاً گول خوردم
شهربازی
سرگردان
ارجمند، محترم، لایق respected and admired
زیاده روی
بعضی وقتا اصطلاحاً به "آدم خفن" میگن
سرقت، دزدی ، ربودن چیزی از کسی یا از جائی
معتقد به علوم خَفیّه یا علوم غریبه
آدم بی اعتبار، آدم رسوا، آدم بدنام
وقتی می خوایم به سختی هندل کردن چند کار بطور همزمان اشاره کنیم از این لغت استفاده میشه مثلاً یارو شغلش یه جوری ـه که نمی تونه با خانواده اش زیاد وقت ...
احضار کردن ( روح )
خرده دهقان پیشه