carnival

/ˈkɑːrnəvl̩//ˈkɑːnɪvl̩/

معنی: کارناوال، جشن، کاروان شادی
معانی دیگر: دوران عشرت و طرب، خوشگذرانی، جشن و شادی، جشنواره، سوران، یک دوره مسابقات یا نمایشات، (در اصل) ایام سور چرانی و خوشی قبل از دوران روزه (lent)، شادخواری، گروه هنرپیشگان سیار، فانفار سیار

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a traveling commercial amusement show, usu. offering rides, games of chance, and sideshows.
مشابه: circus, fair, festival, puppet show, sideshow

- They went on all the rides at the carnival.
[ترجمه گوگل] آنها در کارناوال همه سواری ها را انجام دادند
[ترجمه ترگمان] اونا رفتن به جشن کارناوال
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: an occasion or period of festive revelry, esp. the time just before Lent.
مترادف: Mardi gras
مشابه: celebration, festival, fete, fiesta, masque, masquerade, revelry, revels

- We're excited about going to Brazil during carnival.
[ترجمه گوگل] ما در مورد رفتن به برزیل در طول کارناوال هیجان زده هستیم
[ترجمه ترگمان] ما در مورد رفتن به برزیل در طی کارناوال هیجان زده هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. the carnival of rio de janeiro is very famous
کارناوال ریودوژانیرو بسیار معروف است.

2. a winter sports carnival
جشنواره ی ورزش های زمستانی

3. I got some good shots of the carnival.
[ترجمه گوگل]من چند عکس خوب از کارناوال گرفتم
[ترجمه ترگمان] چندتا عکس خوب از کارنوال گرفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The carnival parade was a magnificent spectacle.
[ترجمه گوگل]رژه کارناوال منظره باشکوهی بود
[ترجمه ترگمان]رژه کارناوال منظره باشکوهی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The countdown to the Notting Hill Carnival is in its final hours.
[ترجمه گوگل]شمارش معکوس برای کارناوال ناتینگ هیل در آخرین ساعات خود است
[ترجمه ترگمان]شمارش معکوس to هیل Hill در ساعات پایانی خود قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We stood and watched the Carnival floats drive past.
[ترجمه گوگل]ما ایستاده بودیم و شناورهای کارناوال را تماشا می کردیم
[ترجمه ترگمان]ایستادیم و تماشا کردیم که کارناوال در حال رانندگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The carnival parade is timetabled for 00 on both days.
[ترجمه گوگل]رژه کارناوال در هر دو روز ساعت 00 برنامه ریزی شده است
[ترجمه ترگمان]رژه کارناوال برای هر دو روز برگزار میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The carnival will go down in history as one of the best ever.
[ترجمه گوگل]کارناوال به عنوان یکی از بهترین های تاریخ در تاریخ ثبت خواهد شد
[ترجمه ترگمان]کارناوال در تاریخ به عنوان یکی از بهترین لحظات پیش خواهد رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It's like one enormous street carnival here.
[ترجمه گوگل]اینجا مثل یک کارناوال خیابانی عظیم است
[ترجمه ترگمان]مثل یک کارناوال بزرگ خیابانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Bloomsday has turned into a carnival, attended by thousands of people who know little about James Joyce.
[ترجمه گوگل]Bloomsday به یک کارناوال تبدیل شده است که هزاران نفر در آن شرکت می کنند که اطلاعات کمی در مورد جیمز جویس دارند
[ترجمه ترگمان]Bloomsday به یک کارناوال تبدیل شده است که هزاران نفر از آن ها در مورد جیمز جویس پرس و جو می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The carnival got off to a virtually trouble-free start with the police reporting only one arrest.
[ترجمه گوگل]کارناوال تقریباً بدون دردسر شروع شد و پلیس تنها یک مورد را دستگیر کرد
[ترجمه ترگمان]کارناوال برای شروع بدون دردسر شروع شد و پلیس فقط یک بازداشت را گزارش کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. People mingled happily at the carnival.
[ترجمه گوگل]مردم با خوشحالی در کارناوال با هم مخلوط شدند
[ترجمه ترگمان]مردم در کارناوال با خوشحالی آمیخته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. While I was in Madrid there was a carnival.
[ترجمه گوگل]زمانی که من در مادرید بودم، یک کارناوال برگزار شد
[ترجمه ترگمان]در حالی که من در مادرید بودم، یک کارناوال وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The town springs into life during the carnival.
[ترجمه گوگل]این شهر در طول کارناوال جان می گیرد
[ترجمه ترگمان]این شهر در طول کارناوال به حیات خود ادامه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The carnival was a magnificent spectacle.
[ترجمه گوگل]کارناوال منظره باشکوهی بود
[ترجمه ترگمان]کارناوال منظره باشکوهی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کارناوال (اسم)
carnival

جشن (اسم)
jubilation, jubilee, feast, carnival, celebration, ceremony, fiesta, fete

کاروان شادی (اسم)
carnival

انگلیسی به انگلیسی

• festival, pageant, public celebration
a carnival is a public festival with music, processions, and dancing.
carnival is a period of time just before lent which is celebrated in some roman catholic countries with processions, dancing, music and so on.

پیشنهاد کاربران

( a special occasion or period of ) public enjoyment and entertainment involving wearing unusual clothes, dancing, and eating and drinking, usually held in the streets of a city
کارناوال یا شادپیمایی، [۱] یک جشن یا به عبارتی رژه همگانی در خیابان است که همراه با آن عنصرهایی از سیرک بازی و رقص های خیابانی آمیزه شده است. کارنوال بیشتر متعلق به فرهنگ رومی - کاتولیک است و کمتر عنصرهای پروتستانی را در خود دارد. با این وجود، این جشن در بیشتر جهان غرب جای محکم خود را پیدا کرده است.
...
[مشاهده متن کامل]

There's a real carnival atmosphere in the streets

carnivalcarnival
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/carnival#cald4-1• https://en.wikipedia.org/wiki/Carnival
کاروان شادی
a public event at which people play music, wear special clothes, and dance in the streets:
شهربازی
جشنی هستش ک در اون موزیک میزنن و میرقصن.
Festival
. A carnival is like a festival with people dancing and playing music in the streets
کارناوال
کارناوال

بپرس