trencher

/ˈtrent͡ʃər//ˈtrent͡ʃə/

معنی: تخته نان بری، پالتو بارانی
معانی دیگر: طبق، سینی چوبی، لاوک، تبنگ، رامگا، خانچه، خوراک روی طبق، عمله، چاله کن، سنگر ساز، زمین کاو، خوراکی های روی میز، ماکول، خوردنی، مفت خور

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: one that digs trenches.

جمله های نمونه

1. She complained that Mrs. Trencher was a tireless and aggressive gossip.
[ترجمه گوگل]او شکایت کرد که خانم ترنچر یک شایعه پرخاشگر و خستگی ناپذیر است
[ترجمه ترگمان]او از خانم trencher شکایت می کرد که خانم trencher خستگی ناپذیر و gossip است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Full automatically Controlled LC-Trencher was developed according to geological conditions of the dike of medium lower reaches in Yangtze River.
[ترجمه گوگل]LC-Trencher کاملاً خودکار کنترل شده با توجه به شرایط زمین شناسی دایک از پایین دست متوسط ​​در رودخانه یانگ تسه توسعه داده شد
[ترجمه ترگمان]LC کنترل شده کامل با توجه به شرایط زمین شناسی سد of متوسط در رودخانه Yangtze توسعه یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A trencher is the necessary equipment for ocean pipeline installation.
[ترجمه گوگل]ترانچر تجهیزات لازم برای نصب خط لوله اقیانوسی است
[ترجمه ترگمان]یک trencher تجهیزات لازم برای نصب خط لوله اقیانوس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A jet trencher is the necessary equipment for ocean pipeline installation.
[ترجمه گوگل]جت ترنچر تجهیزات لازم برای نصب خط لوله اقیانوسی است
[ترجمه ترگمان]یک trencher جت تجهیزات لازم برای نصب خط لوله اقیانوس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He that wait for another's trencher eat many a late dinner.
[ترجمه گوگل]کسی که منتظر سنگر دیگری است، خیلی دیر شام می خورد
[ترجمه ترگمان]او منتظر بود که میز غذای دیگری غذای دیگری بخورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Here's our reporter, Lynne Trencher, to tell us why many people regard the job as one of the most difficult in retailing. Hello, Lynne.
[ترجمه گوگل]در اینجا خبرنگار ما، لین ترنچر، به ما می گوید که چرا بسیاری از مردم این شغل را یکی از سخت ترین شغل ها در خرده فروشی می دانند سلام، لین
[ترجمه ترگمان]در اینجا، لین trencher، گزارشگر ما است که به ما می گوید چرا بسیاری از مردم این شغل را به عنوان یکی از دشوارترین بخش های خرده فروشی می دانند سلام، لین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Troops were also called for meals by certain drum pieces such as "Peas on a Trencher",(Sentence dictionary) or " Roast Beef".
[ترجمه گوگل]سربازان نیز برای غذا توسط قطعات طبل خاصی مانند "نخود در سنگر"، (فرهنگ جمله) یا "روست بیف" فراخوانده می شدند
[ترجمه ترگمان]همچنین برای وعده های غذایی از قطعات خاص طبل مانند \"نخود بر روی trencher\"، (فرهنگ لغت نامه)و یا \"گوشت گوساله سرخ شده\" فراخوانده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In pipeline construction, traditional explosive trenching method has been applied in stonework section. Caterpillar rock trencher will play an important role in practical pipeline laying process.
[ترجمه گوگل]در ساخت خط لوله از روش سنتی ترانشه برداری انفجاری در بخش سنگ کاری استفاده شده است ترانچر سنگ کاترپیلار نقش مهمی در فرآیند عملی تخمگذار خط لوله ایفا می کند
[ترجمه ترگمان]در ساخت خط لوله، روش trenching سنتی در بخش stonework اعمال شده است شکل ¬ های صخره نوردی نقش مهمی در فرآیند طراحی خط لوله ایفا خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. As is seen in the cartoon, the graduate with a trencher cap in his head is at a cross of his life, not knowing which road he should take.
[ترجمه گوگل]همانطور که در کارتون مشاهده می شود، فارغ التحصیل با کلاه سنگر در سر، در صلیب زندگی خود قرار دارد، بدون اینکه بداند کدام جاده را باید طی کند
[ترجمه ترگمان]همان طور که در کارتون دیده می شود، فارغ التحصیل با کلاه لبه دار در سرش در حال گذر از زندگی است و نمی داند کدام راه را باید طی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It was dark and it would have been difficult to recognize anyone, but because one of them, walking toward the corner, had a dachshund on a leash, it could have been Trencher.
[ترجمه گوگل]هوا تاریک بود و به سختی می‌توانست کسی را بشناسد، اما چون یکی از آن‌ها که به سمت گوشه‌ای می‌رفت، یک داچ‌شوند افسار داشت، می‌توانست ترنچر باشد
[ترجمه ترگمان]هوا تاریک بود و به سختی می توانست کسی را بشناسد، بلکه به خاطر این که یکی از آن ها داشت به سمت گوشه خیابان قدم می زد، آن را روی یک قلاده پهن کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. So the Magician fell upon him, and beat him, and set before him an empty trencher, and said, 'Eat, ' and an empty cup, and said, 'Drink, ' and flung him again into the dungeon.
[ترجمه گوگل]پس جادوگر بر او افتاد و او را زد و سنگر خالی را پیش او گذاشت و گفت: بخور و جامی خالی و گفت: بنوش و دوباره او را به سیاه چال انداخت
[ترجمه ترگمان]این بود که جادوگر به او حمله کرد و او را شکست و در مقابل او یک میز خالی خالی کرد و گفت: بخور و یک فنجان خالی بردار و دوباره او را به سیاه چال انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The baccalaureate gown is not beautiful at all, but it's necessary to take a picture in it with the people who strive with you, then throw the trencher cap into air.
[ترجمه گوگل]لباس لیسانس اصلاً زیبا نیست، اما لازم است با افرادی که با شما تلاش می کنند در آن عکس بگیرید، سپس کلاهک سنگر را به هوا بیندازید
[ترجمه ترگمان]لباس دیپلم اصلا زیبا نیست، اما لازم است با افرادی که با شما تلاش می کنند عکس بگیرید، سپس آن را به هوا پرتاب کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تخته نان بری (اسم)
trencher

پالتو بارانی (اسم)
trencher

تخصصی

[عمران و معماری] دستگاه ترانشه کن
[زمین شناسی] دستگاه ترانشه کن، ترانشه زن، ترانشه کن

انگلیسی به انگلیسی

• person or thing which digs tunnels or trenches; board on which meat is cut

پیشنهاد کاربران

تو انیمیشن arcane به کسایی که تو بخش undercity زندگی می کردن و جز قشر سطح پایین جامعه به حساب می اومدن trenchers می گفتن

بپرس