پیشنهاد‌های دکتر رسولی (١,٦٦٣)

بازدید
٣,٨٧١
تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٤

آزادی . اختیار، اجازه، فاعل مختاری، قانون فقه: آزادی، حریت، روانشناسی: آزادی، بازرگانی: آزادی، علوم نظامی: آزادی، علوم دریایی: مرخصی 48 ساعته

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٤

کرایه کردن . استیجار، کرایه، اجاره کردن یا دادن، اجاره بها، مال الاجاره، منافع، اجاره کردن، کرایه کردن، اجاره دادن، قانون فقه: مال الاجاره، آنچه که ب ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٥

مقدور، دسترس پذیر، فراهم، قابل استفاده، سودمند، موجود، عمران: در دسترس، قانون فقه: ممکن الحصول، بازرگانی: در دسترس، علوم نظامی: در دسترس

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٦

تردستی . شعبده، حقه بازی، شیادی، چشم بندی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١٢

خرید ارزان، چانه زنی در معامله مذاکره، معامله باصرفه، معامله شیرین، سودا، داد و ستد، قرارداد معامله بستن، قانون فقه: معامله، بیع و شراء، بازرگانی: مع ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٥

Vizor ) افتاب گردان، لبه پیش امده کلاه

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٥

گندمه، زگیل دار شدن، زگیل پیدا کردن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٥

لنگرگاه، بندرگاه، پناهگاه، پناه دادن، پناه بردن، لنگر انداختن، پروردن، معماری: بندرگاه

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٤

دانه گیاهان، بذر. بافت، زبری، دانه خرج، حبه، دان، تفاله حبوبات، یک گندم ( مقیاس وزن ) معادل648 0/0گرم، خرده، ذره، رنگ، خوی، حالت، بازو، شاخه، چنگال، ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٤

گله . رمه، جمعیت، گرد آمدن، جمع شدن، متحد کردن، گروه

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٤

کوبیدن . بستن، محکم زدن، چتری بریدن ( گیسو ) ، صدای بلند یا محکم، چتر زلف، علوم هوایی: صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٥

محل اقامت، اقامتگاه، ( طب ) اقامت پزشک در بیمارستان برای کسب تخصص، قانون فقه: محل اقامت نماینده دولت استعمارگر در کشور مستعمره

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٥

مقیم، ساکن . مستقر، کامپیوتر: مستقر، معماری: سکنه، قانون فقه: مقیم، نماینده سیاسی دولت استعمارگر در کشور مستعمره، بازرگانی: در جایی سکونت داشتن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٥

( طب ) روبلا، سرخجه، داروی محمره، قرمز کننده پوست

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٥

شوخی امیخته با فریب، شوخی خرکی، مزاح، شوخ طبعی، شوخی زننده، تزئین کردن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٤

گل اهک، مارن، سنگ اهک ابی ( بف ) ، مارل، پیچیدن طناب، دولابستن، اهک رس، خاک کود، باخاک اهکدار کود دادن، عمران: خاک اهک دار، معماری: سنگ اهک ابی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٥

مشورت کردن، تبادل نظر کردن هم رایزنی کردن، اعطاء کردن، مشورت کردن، مراجعه کردن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٥

ناخوشایند ترسناک، شوم، عبوس، سخت، ظالم

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

یک اماتور کامپیوتر، لانه کردن، لانه، اشیانه ای کردن، کامپیوتر: تو در تو

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٥

الهیات . یزدان شناسی، علم دین، حکمت الهی، خدا شناسی، روانشناسی: الهیات

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٥

تمحید، عمل، اقدام، کار، امر، ورزش، خوشی، وجد

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٥

پاس سریع و کوتاه، پرش طول با پشتک به جلو در هوا. از خود بیخود شدن، ضربت سبک وناگهانی، تلنگر زدن ( adj. ) گستاخ، جسور، پر رو، ورزش: پرش از لبه خارجی ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٤

مرگ بار . کشنده، مهلک، مصیبت آمیز، وخیم، قانون فقه: مهلک، مخرب، روانشناسی: کشنده

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٤

بی حوصله، کسل؛ خسته کننده، کسالت آور خسته کردن، موی دماغ کسی شدن، خسته شدن، داخل را تراشیدن، سوراخ، لوله توپ، گمانه، سنبیدن، سفتن، نقب زدن، بامته تون ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٤

نوجوان. بالغ. جوان . رشید

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٤

فریب دادن گول زدن، فریفتن، اغفال کردن، مغبون کردن، قانون فقه: فریب دادن، ورزش: فریب دادن حریف، علوم نظامی: فریب دادن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٧

Purpose به معانی :هدف، مقصود مفاد، مفهوم، غرض، عزم، منظور، عمد، در نظر داشتن، قصد داشتن، پیشنهادکردن، نیت، قانون فقه: قصد، مقصود، روانشناسی: غایت، با ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٤

کره . روغن زرد، کره مالیدن، چاپلوسی کردن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٥

فرد، شخص انفرادی، اختصاصی، تک، منحصر به فرد، متعلق به فرد، قانون فقه: شخص، کس، روانشناسی: فردی، علوم نظامی: فردی، یک نفر سرباز

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٥

مفرد این کلمه به معانی زیر است : دزد دریایی راهزنی دریایی، کشتی دزدان دریایی، غارت، دزد ادبی، دزدی دریایی کردن، بدون اجازه ناشر یا صاحب حق طبع چاپ کر ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٤

مایه هیبت یا حرمت، پر از ترس و بیم، حاکی از ترس، ناشی از بیم، وحشت اور، ترس اور

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٤

کیج های ستون فقرات که در اعمال اسپاین ( ستون فقرات ) بجای غضروف های بین مهره ای از بین رفته استفاده میکنند. این اعمال غالبا با ۴ پیچ ۶ یا ۸ پیچ در کم ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٤

کیج های گردنی متخلخل این نوع کیج ها را در گردن بجای غضروفهای از بین رفته میگذارند. در گردن هفت مهره C1_ C7 وجود دارد که غالبا مهره های C4. C5. C6 درگ ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٥

خشک کننده. خشک شونده. خشک نمودن. خشک کردن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٤

خرید کردن؛ فروشگاه دکان، کارگاه، تعمیرگاه، فروشگاه، خرید کردن، مغازه گردی کردن، دکه، علوم مهندسی: کارخانه، قانون فقه: خرید کردن، بازرگانی: فروشگاه

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٥

سفیدگری. پرداخت. رنگ بری

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٥

قلمه، شمشال، چوب هیزم، مسکن عده ها، اسکان عده ها، محل و شغل سازمانی، پذیرفتن یا نام نویسی در هتل، اسکان دادن، ورقه جیره، یادداشت مختصر، پروانه، ورقه ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٤

تعلیق آویزان کردن، معلق کردن، تعلیق، دستگاه تعلیق، توقف، وقفه، تعطیل، ایست، بی تکلیفی، آویزان، آویزانی، آویزش، علوم مهندسی: آویزش، عمران: آویز، معمار ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٤

هرچیزی بشکل مکعب، بشکل مکعب دراوردن، بقوه سه رسیدن، توان سوم، معماری: مکعب، شیمی: مکعب

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٧

شکوفه کردن. شکوفه دادن. رشد انفجاری و در معماری به معنای شمشه

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٤

کامپیوتر: یک فرایند ارتباطات که تعیین می کند کدام گروه از بیتها تشکیل یک کاراکتر را می دهد و کدام گروه کاراکترها یک پیام را نمایش می دهد، معماری: قاب ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٤

دوبه، کرجی، با قایق حمل کردن، سرزده وارد شدن، بازرگانی: قایق، لنج، ورزش: تخته بزرگ موج سواری، علوم نظامی: تراده شناور، علوم دریایی: syn : dumb lighter

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٥

تجسم یا زندگی تازه دادن، حلول کردن، تجلی کردن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٤

مشهور، معروف بلند آوازه، نامی، عالی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٥

قیمت، ارزش مقدار ( در ریاضیات ) ، بها، ارج، مقدار، قیمت کردن، قدردانی کردن، گرامی داشتن، علوم مهندسی: مقدار، کامپیوتر: مقدار، معماری: مقدار، قانون فق ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٥

سراسیمه کردن، گیج کردن، گرم شدن کله ( در اثر مشروب ) ، دست پاچه کردن، عصبانی کردن، اشفتن، مضطرب کردن، سراسیمگی، دست پاچگی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٥

به زور چپاول کردن، چپاول، تاراج، یغما، غنیمت، غارت کردن، چاپیدن، قانون فقه: تاراج کردن یا به تاراج بردن، علوم نظامی: به غنیمت گرفتن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٤

راندمان. کارآیی، بازده، ضریب انتفاع، درجه تاثیر، اثر بخشی، کارایی وسیله یا نفر شایستگی، قابلیت، کارامدی، کفایت، عرضه، میزان لیاقت، تولید، کارایی، فعا ...