visor

/ˈvɪzər//ˈvaɪzə/

معنی: افتاب گردان، لبه پیش امده کلاه
معانی دیگر: (بخش متحرک جلو کلاهخود یا کلاه ایمنی که صورت را می پوشاند) رخ پوش، نقاب، ماسک، روبند، (کلاه و غیره) آفتابگیر، سایه افکن، vizor افتاب گردان

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the protective brim projecting from the front of a cap or other headgear.
مشابه: bill, brim, peak

(2) تعریف: a movable flap above the inside windshield of a vehicle, used to shield the eyes from glare.

(3) تعریف: the upper front movable part of a helmet or other headpiece, which protects the eyes and upper face.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: visors, vizors, visoring, vizoring, visored, vizored
• : تعریف: to protect, cover, or provide with a visor.

جمله های نمونه

1. The motor - cyclist raised / lowered his visor.
[ترجمه گوگل]موتور - دوچرخه سوار گیره خود را بلند کرد / پایین آورد
[ترجمه ترگمان]دوچرخه سوار با دوچرخه سوار بالا رفت \/ کلاهش را پایین آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. But on this occasion he's donning his visor to give an art demonstration.
[ترجمه گوگل]اما در این مناسبت او گیره‌اش را می‌پوشد تا یک نمایش هنری ارائه دهد
[ترجمه ترگمان]اما در این موقعیت، نقاب خود را در بر گرفته بود تا نمایش هنری را نمایش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The optic sensors in his visor transmitted the scene through the suit's calculator directly to his brain.
[ترجمه گوگل]حسگرهای اپتیکی در گیره او صحنه را از طریق ماشین حساب کت و شلوار مستقیماً به مغز او مخابره می کردند
[ترجمه ترگمان]سنسورهای نوری در نقاب دارش صحنه را از طریق ماشین حساب s به طور مستقیم به مغزش منتقل کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. And the special pull-forward visor means you can increase the effectiveness of the hood over a greater area.
[ترجمه گوگل]و گیره مخصوص کشش به جلو به این معنی است که می توانید کارایی هود را در یک منطقه بزرگتر افزایش دهید
[ترجمه ترگمان]و آشغالگیر ویژه به این معنی است که شما می توانید میزان کارایی این کاپوت را در یک منطقه بزرگ تر افزایش دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She scanned the displays set round the visor on the inside of the helmet.
[ترجمه گوگل]او نمایشگرهایی را که در اطراف گیره در داخل کلاه قرار داشت اسکن کرد
[ترجمه ترگمان]در حالی که نقاب کلاهش را روی لبه کلاه گذاشته بود، نگاهی به نمایش انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The visor darkened almost to black opacity, and the suit's cooler began audibly to work harder.
[ترجمه گوگل]گیره تقریباً تا حد تیرگی سیاه شد و خنک کننده کت و شلوار با صدای بلند شروع به کار کرد
[ترجمه ترگمان]آشغالگیر تقریبا به تیرگی سیاه تیره شد و کولر با صدای بلند شروع به کار کرد تا سخت تر کار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Then imagine it with a misty visor and a big puddle up ahead.
[ترجمه گوگل]سپس آن را با یک گیره مه آلود و یک گودال بزرگ در جلو تصور کنید
[ترجمه ترگمان]سپس آن را با نقاب مه گرفته و یک گودال بزرگ در جلو تصور کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The remote control was clipped to the sun visor and he pressed the button.
[ترجمه گوگل]کنترل از راه دور به آفتاب گیر بسته شد و دکمه را فشار داد
[ترجمه ترگمان]مهار دوردست به لبه اش وصل شده بود و او دکمه را فشار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He always wears a black visor cap with some small lettering on it.
[ترجمه گوگل]او همیشه یک کلاه محافظ مشکی با حروف کوچک روی آن می‌پوشد
[ترجمه ترگمان]همیشه کلاهی سیاه به سر می گذارد که با حروف کوچک روی آن نوشته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Auto Accessories, Sunshade, Sun Visor, Beach Mat, Houseware, Household, Seatbelt Shoulder Pad, Tent Tents and Tarpaulins.
[ترجمه گوگل]لوازم جانبی خودرو، آفتابگیر، آفتابگیر، تشک ساحلی، لوازم خانگی، لوازم خانگی، کمربند ایمنی، چادر چادر و برزنت
[ترجمه ترگمان]تجهیزات جانبی خودرو، sunshade، سان Visor، ساحل مات، Houseware، خانگی، رفتگی شانه، چادر چادر و چادر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I lifted my visor to squeeze my nose. My gloves almost fused to it.
[ترجمه گوگل]سرم را بلند کردم تا بینی ام را فشار دهم دستکش هایم تقریباً به آن جوش خوردند
[ترجمه ترگمان]visor را بلند کردم تا بینی ام را فشار دهم دستکش های من تقریبا به آن وصل شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A medieval light helmet with a guardmovable visor.
[ترجمه گوگل]یک کلاه ایمنی قرون وسطایی با یک گیره محافظ متحرک
[ترجمه ترگمان]یک کلاه ایمنی قرون وسطایی با نقاب guardmovable
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A simple visor with a sweat band, like a ? Headsweats visor, will keep both the sun and sweat out of your eyes when you're running.
[ترجمه گوگل]یک گیره ساده با بند عرق، مانند ? گیره عرق سر، آفتاب و عرق را هنگام دویدن از چشمان شما دور می کند
[ترجمه ترگمان]یه نقاب ساده با یه گروه عرق سگی؟ نقاب Headsweats، هر دو خورشید را نگه می دارد و وقتی داری فرار می کنی، هر دو خورشید را از چشم تو بیرون نگه می دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He pulled on a battered old crash helmet with a scratched visor.
[ترجمه گوگل]او یک کلاه ایمنی قدیمی کوبیده را با یک خراش خراشیده به کلاه ایمنی کشید
[ترجمه ترگمان]کلاه کهنه شکسته ای را با نقاب خاراند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

افتاب گردان (اسم)
sunshade, visor, vizor

لبه پیش امده کلاه (اسم)
visor, vizor

تخصصی

[سینما] منظره یاب

انگلیسی به انگلیسی

• supply or cover with a visor
sun-shield; face shield; projecting brim for shading the eyes; part of a helmet covering the face or eyes
a visor is a movable part of a helmet which can be pulled down to protect a person's eyes or face.

پیشنهاد کاربران

[دوربین و عکاسی]
نمایاب
Vizor ) افتاب گردان، لبه پیش امده کلاه
سایبان صورت
visor
طلق یا ویزور کلاه ایمنی
آفتاب گیر ماشین
تلفظ: وایزِر
visor
قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی:
hood ( American ) / bonnet ( British ) = کاپوت
headlight / headlamp ( British ) = چراغ جلو
taillight / rear light ( British ) = چراغ عقب
front bumper = سپر جلو
...
[مشاهده متن کامل]

rear bumper = سپر عقب
windscreen ( British ) / windshield ( American ) = شیشه جلو
rear window = شیشه عقب
side window = شیشه بغل
windscreen wiper ( British ) / windshield wiper ( American ) = برف پاک کن
roof = سقف
sunroof = پنجره سقفی
roofrack = باربند

trunk ( American ) / boot ( British ) = صندوق عقب
antenna ( American ) / aerial ( British ) = آنتن
tailpipe / exhaust / exhaust pipe = لوله اگزوز
wing ( British ) / fender ( American ) = گلگیر
tire ( American ) / tyre ( British ) = چرخ
hubcap / wheel cover / wheel trim = قالپاق
spare tire / spare tyre = لاستیک زاپاس
chassis = شاسی
number plate ( British ) / license plate ( American ) = پلاک
gas pedal ( American ) / accelerator ( British ) = پدال گاز
brake pedal = پدال ترمز
clutch = کلاچ
emergency brake ( American ) / handbrake ( British ) = ترمز دستی
brake pad = لنت ترمز
wing mirror ( British ) / side - view mirror ( American ) = آینه بغل
rear - view mirror = آینه وسط
steering wheel = فرمان
horn = بوق
ignition = استارت
gear lever ( British ) / gear stick ( British ) / gear shift ( American ) = دسته دنده
instrument panel = صفحه نشانگر آمپر ها
milometer ( British ) / mileometer ( British ) / odometer ( American ) / the clock ( informal ) = کیلومتر شمار
speedometer = سرعت سنج
fuel gauge = آمپر سوخت
tachometer / rev counter = تاکومتر، دور سنج موتور
satnav / sat nav ( satellite navigation ) = مسیریاب، مکان یاب
glove compartment / glove box = جعبه داشبورد
dashboard = داشبورد
seat belt = کمربند ایمنی
door handle = دستگیره در
cooler = کولر
heater = بخاری
air vent = دریچه کولر ( و بخاری )
headrest = پشت سری صندلی
visor = آفتاب گیر
driver's seat = صندلی راننده
passenger seat = صندلی شاگرد
stop light / brake light = چراغ ترمز
reversing light ( British ) / backup light ( American ) = چراغ دنده عقب
turn signal ( American ) / indicator ( British ) / blinker ( informal ) = راهنما
oil filter = فیلتر روغن
air filter = فیلتر هوا
radiator = رادیاتور
fuel tank = باک بنزین
gas cap / filler cap = درپوش باک بنزین
spark plug / sparking plug = شمع
fuel injection system = کاربُراتور
radiator hose = شلنگ رادیاتور
fan belt / serpentine belt / alternator belt = تسمه پروانه، تسمه دینام
timing belt = تسمه تایم
alternator = دینام
cylinder = سیلندر
piston = پیستون
gearbox = گیربکس
coolant = مایع خنک کننده
airbag = کیسه هوا
automatic transmission ( AT ) = دنده اتوماتیک
manual transmission ( MT ) = گیربکس دستی، دنده دستی

قسمت سایبان کلاه the flat peice of a cab which protects eyes from the sun
آفتاب گیر داخل خودرو
دریچه ی کلاهخود

بپرس