پیشنهاد‌های دکترحامد رسولی (١,٦٩٠)

بازدید
٧,٥٤٠
تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١٣

غرامت، جزا، کیفر، مجازات، تاوان، جریمه, وجه التزام، تنبیه، مجازات، ورزش: اخطار، امتیاز منفی خطای پرش، از کف دادن نوبت ( بیلیارد ) ، امتیاز منفی خطا ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١١

رود دجله. a river in southwest Asia, flowing through Turkey and Iraq. The area between the Tigris and another river, the Euphrates, is called Mesopot ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١١

انحصار فروش، انحصار چند جانبه فروش، ( دربازرگانی ) تولید کالا توسط افراد یا شرکتهای معدودی، بازرگانی: انحصار چند جانبه، انحصار چند قطبی فروش

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١١

حلوای هویج سوغات بسیار خوشمزه ارومیه 😋

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١٣

نامحسوس زیرک، محیل، ماهرانه، دقیق، لطیف، تیز و نافذ sophisticated, delicate, refined - faint, delicate, implied, slight, understated - crafty, artf ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١٢

فدرال پیمانی، ائتلافی، اتحادی، اتفاق، متحد

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١٠

ستاره ای، اشعه ای، رادیال، پرتوی، شعاعی، محوری، مربوط به رادیو، تابشی، منشعب، علوم نظامی: سمت مغناطیسی ایستگاه ناوبری هوایی

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١٢

نگاه زیر چشمی، نگاه دزدکی، ظهور، نیش افتاب، روزنه، روشنایی کم، جیک جیک، جیرجیرکردن، جیک زدن، باچشم نیم باز نگاه کردن، از سوراخ نگاه کردن، طلوع کردن، ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٣٦

سوراخ شدن قایق، سوراخ کردن قایق، سنجاق کراوات، برش، شکل سیخ، بشکل مته، سوراخ کن، سوراخ کردن، نوشابه دراوردن ( از چلیک ) ، برای نخستین بار بازکردن، با ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٣٣

در برداشتن، شامل بودن متضمن بودن، قرار دادن، شمردن، به حساب آوردن، معماری: گنجاندن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٣٤

تابلو اعلان، تیر حامل اعلان، تابلو راهنما

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٢٩

جنوبی، لغز، چیستان، معما، مسئله دشوار، نجوم: چلیپا crux ( cru ) : زین قایق، صلیب جنوب، علوم دریایی: syn : southern cross

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٣٣

خنده اور، مضحک، مزخرف، چرند , خنده دار

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٤٤

سنگ شناس، گوهر شناس، منقوش روی سنگ، وابسته به سنگ های قیمتی. ارزشمند. قیمتی. با ارزش.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٤٤

سنگ شناس، گوهر شناس، منقوش روی سنگ، وابسته به سنگ های قیمتی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٤١

قدیمی ولی خوب و با کیفیت فصل انگور چینی، محصول مرغوب. اعلا.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٤٤

کاسه سر. جمجمه. کرانیوم

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٤١

سرپیچی کردن، نافرمانی کردن به مبارزه طلبیدن، تحریک جنگ کردن، شیر کردن، علوم نظامی: تحریک به جنگ کردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥٧

علاوه بر پیشنهاد اساتید محترم در پزشکی، اصطلاح "cut off" به یک مقدار یا حد مشخص اشاره دارد که برای تصمیم گیری های بالینی مورد استفاده قرار می گیرد. ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥٥

سلول های زایای جنینی ( Germ cells ) سلول هایی هستند که نقش اساسی در تولید مثل دارند. این سلول ها توانایی تبدیل شدن به سلول های تخمک ( در زنان ) یا اس ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥٠

علاوه بر پیشنهاد اساتید محترم . در پزشکی OS یعنی استرس اکسیداتیو . استرس اکسیداتیو ( Oxidative Stress ) وضعیتی است که در آن تعادل بین رادیکال های آ ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥٥

این اصطلاح نشان دهنده این است که بدن شما مقادیر زیادی از ویتامین ها و مواد معدنی را دریافت می کند که بیش از نیاز روزانه ی بدن است. مصرف بیش از حد این ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٤٣

Undersupplementation به معنای ناکافی بودن مکمل های غذایی است. این اصطلاح معمولاً در مورد ویتامین ها و مواد معدنی استفاده می شود و نشان دهنده این است ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١١٢

الگو. قالب. چارچوب. پیش زمینه. ریل هدایت، قالب چوبی یا فلزی، بالشتک. کالبد.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١٠٩

موقتی. گذرا. آزمایشی. مشروط. غیرقطعی . فعلی . غیر دائمی.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١٠٢

عملکرد پذیری. قابلیت عملکرد.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١٢٧

زبان زرگری. زبان لاتی. زبان مخصوص کوچه و بازار. زبان ویژه کولی ها. گویش ویژه

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٩٩

عبوس. بداخلاق. بد خلق. کج خلق. پاچه گیر.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٤٦

علاوه بر ترجمه دوستان عزیز این واژه به معنای to run or go swiftly یعنی دویدن یا به سرعت رفتن هم میشود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٤٥

بی نظمی. عدم تعادل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٤٣

مقاوم . خودمختار. چغر. بد بدن. کله خر. یه دنده و لجباز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥١

تعقیب کردن، اذیت کردن. پیازچه، پیاز کوهی، موسیر اسپانیا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥١

برنامه، نرم افزار؛ برنامه تلویزیونی برنامه ریزی کردن، مجموعه حرکات اسکیت باز، برنامه، نقشه، روش کار، پروگرام، دستور کار، برنامه تهیه کردن، برنامه دار ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٣٠

دارای تزیینات. دارای زوائد. پر زرق و برق

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١٣

matrimonial, conjugal, connubial, marital, marriage, nuptial, wedding جشن عروسی. متعلق به عروس. برای عروس. مراسم عروسی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٣٤

توجیه کردن. هم تراز کردن، قضاوت کردن، تبرئه کردن، حق دادن، تصدیق کردن، ذی حق دانستن، کامپیوتر: هم تراز کردن، علوم نظامی: تصدیق کردن، توجیه کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩٨

ادم پر خور، شکم پرست، دله. به اصطلاح آدم لاشخور و مفت خور

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩٧

شکاف. چاک دادن، شیار درآوردن، رنده کردن، چاک، شیار، مجرای عبور روغن، مجرا، کلون در، چفت در، تخته باریک، سوراخ جای کلید، شکاف یا سوراخی که برای انداخت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨٧

قابل تغییر، مغایر، نوع دیگر، گوناگون، مختلف، متغیر، روانشناسی: گونه، بازرگانی: گزینه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦٤

روده ای، امعایی، روده دار، مجرای گوارشی ، مربوط به روده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧٤

He/she is close fisted اصطلاحا یعنی او نم پس نمیدهد. او آدم خسیسی است. ( دستش را سوراخ کنی یک ریال نمیدهد )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨٣

برخورد کردن، تصادف کردن. تصادم کردن، بهم خوردن، کوبیده شدن. له شدن. باهم برخورد کردن. به زور باهم بودن . ادغام شدن یا ادغام کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦٦

presumed, accepted, alleged, assumed, professed - usually with to: meant, expected, obliged, required فرضی . تصور شده .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٨

فرض کردن. بخود گرفتن، بخود بستن، وانمود کردن، تظاهر کردن، تقلید کردن، فرض کردن، پنداشتن، بعهده گرفتن، تقبل کردن، انگاشتن، التزام، در دست گرفتن، فرمان ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥١

احساس کردن لمس کردن، محسوس شدن touch, caress, finger, fondle, handle , manipulate, paw, stroke - experience, be aware of, notice, observe, perceive ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٣

اغاز چند کلمه پیاپی با یک حرف متشابه الصورت the use of several words together that begin with the same sound or letter in order to make a special eff ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

a man who leads the prayers and songs in a Jewish religious service 2. the leader of a group of singers in a church آوازخوان مذهبی در فرقه یهودیت و م ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤٥

مصونیت از خطا، عصمت، معصومیت، پاکی از گناه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤٣

کافر، بیدین، بی ایمان، شخص غیر مومن، ملحد