تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

توضیح درباره اصطلاح monkey suit در زمان های قدیم نوازنده های دورگرد یک میمون هم همراه خود داشتند که معمولا تن آن میمون لباس های بلند و مضحک می کردند. ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٨

ضمیر who به معنای چه کسی، کی واژه who یک ضمیر است که در جملات پرسشی از آنها برای پرسیدن اسم، هویت و عملکرد یک یا چند فرد استفاده می شود. مثال: ?who a ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

ضمیر which به معنای کدام، کدامین معادل ضمیر which در فارسی کدام ، کدامین است. این ضمیر به عنوان کلمه ای پرسشی، در جملات سوالی استفاده می شود. وقتیکه ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥٣

توضیح درباره اصطلاح green with envy رنگ سبز در فرهنگ انگلیسی نماد حسادت است. اولین بار شکسپیر در نمایشنامه اتللو از هیولای چشم سبز صحبت می کند که نما ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

واژه baseball به معنای توپ بیسبال واژه baseball به معنای توپ بیسبال به کار می رود. توپ بیسبال سفید، توپر و از جنس چوب پنبه و لاستیک است که روکشی از د ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

واژه eighteen به نام هجده واژه eighteen به معنای عدد هجده به عددی گفته می شود که قبل از نوزده و بعد از هفده می آید. eighteen یک عدد زوج است. اعداد در ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

صفت interesting به معنای جالب صفت interesting به چیزهایی اطلاق می گردد که به خاطر خاص بودن، هیجان انگیز بودن یا غیرمعمول بودن توجه ما را به خود جلب م ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

صفت three به معنای سه معادل صفت three در فارسی سه است. سه جزء اعداد فرد و قبل از عدد 4 و بعد از عدد 2 است. از این صفت برای شمارش استفاده می شود. مثال ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

واژه afternoon به معنای بعد از ظهر واژه afternoon ( به معنای بعد از ظهر ) برای اشاره به اوقات زمانی از بعد از ساعت 12 ظهر تا تقریبا 6 عصر استفاده می ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

اسم station به معنای ایستگاه اسم station در مفهوم ایستگاه در اینجا اشاره دارد به مکانی که راننده قطار یا اتوبوس برای سوار و یا پیاده کردن مسافران در ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

واژه juice به معنای آبمیوه واژه juice به معنای آبمیوه به مایعی گفته می شود که از فشردن میوه ها یا سبزیجات به دست می آید. به نوشیدنی که از این مایع در ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

توضیح درباره اصطلاح go to the dogs در گذشته وقتی غذایی فاسد می شد آن را برای سگ ها می ریختند. امروزه ها هر چیزی که خیلی خراب شود یا نابود شده باشد اص ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

توضیح درباره اصطلاح hang out one's shingle از سال 1800 به بعد، وکلا و بعد ها پزشکان shingle یا تخته ای چوبی بالای سر در دفتر خود آویزان می کردند و رو ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

توضیح درباره اصطلاح jump out of one's skin ترجمه تحت اللفظی این اصطلاح از پوست خود بیرون پریدن است که در فارسی به آن قالب تهی کردن گفته می شود که یا ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

فعل start به معنای روشن کردن یکی از معادل های فارسی فعل start روشن کردن است. در اینجا start یا روشن کردن، به شروع کار یا روشن شدن یک دستگاه یا اتومبی ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

اسم refrigerator به معنای یخچال معادل فارسی اسم refrigerator یخچال است. refrigerator یا یخچال وسیله است که به منظور سرد نگه داشتن و ذخیره مواد غذایی، ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

واژه desk به معنای میز واژه desk به معنای میز به نوع خاصی از میز اشاره دارد که بیشتر منظور از آن میز کار یا میز مطالعه است. فرق آن با table در این اس ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

واژه coffee shop به معنای کافی شاپ واژه coffee shop به معنای کافی شاپ به رستوران کوچکی گفته می شود که یا به طور مستقل یا در پاساژ، بازار، هتل و. . . ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

توضیحاتی در رابطه با phoenix پرنده ای که حدود 500 سال عمر می کند و سپس خود را آتش می زند و از خاکسترش دوباره بر می خیزد. منبع: سایت بیاموز

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

صفت small به معنای کوچک صفت small در این مفهوم اشاره دارد به اندازه چیزی و کوچک بودن آن چیز. مثال: a little dog ( یک سگ کوچک ) . it is in a little ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

اسم sheep به معنای گوسفند معادل فارسی اسم sheep گوسفند است. sheep یا گوسفند به حیوانی اهلی گفته می شود که جزء پستاندارن است و بمنظور استفاده از پشم، ...

پیشنهاد
٥

توضیح درباره اصطلاح know which side one's bread is buttered on وقتی روی نان تست کره می مالند معمولا روی یک سطح نان است، در نتیجه یک سمت نان خوشمزه و ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

فعل ask به معنای درخواست کردن فعل ask به معنای درخواست کردن زمانی به کار می رود که از کسی بخواهید کاری را انجام دهد یا اینکه بخواهید چیزی به میل شما ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
-١٥

واژه doctor به معنای دکتر واژه doctor به معنای دکتر به معنای فردی است که شغلش معاینه کردن بیماران و دارو دادن به آنها و درمان آنهاست. مثلا: you shou ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

واژه yes به معنای بله کاربرد عمومی واژه yes، بسیار مشابه به واژه بله در زبان فارسی است و برای تایید و یا موافقت با چیزی است. برای مثال: . do you li ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

توضیح درباره اصطلاح throw up one's hands این اصطلاح از حالت بالا بردن دست ها و بعد با شدت پایین آوردن گرفته شده که مردم اغلب در حالت کلافگی یا خستگی ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

حرف ندای goodbye به معنای خداحافظ حرف ندای bye حالت رسمی واژه bye ( به معنای خداحافظ، خدانگه دار ) است که افراد هنگام جدا شدن از هم یا قطع کردن مکالم ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

صفت closed به معنای بسته صفت بسته به معنای باز نبودن چیزی اشاره می کند. مثلا: the door was closed. ( در بسته بود. ) صفت closed وقتی برای مغازه، فر ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

قید soon به معنای به زودی یا زود معادل فارسی قید soon به زودی یا زود است. این قید به آینده نزدیک که قرار است در آن اتفاقی بخصوص بیفتد، اشاره می کند. ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

توضیح درباره اصطلاح bark up the wrong tree ترجمه تحت اللفظی این اصطلاح زیر درخت اشتباهی پارس کردن است و به معنای اشتباه گرفتن یا تلاش بیهوده کردن است ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

اسم play به معنای نمایش اسم play در مفهوم نمایش به عمل اجرای یک داستان توسط بازیگران در تئاتر، رادیو و تلویزیون، گفته می شود. مثال: . we saw a play ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

واژه cake به معنای کیک واژه cake به خوراکی شیرینی گفته می شود که از ترکیب آرد، تخم مرغ، کره، شکر و . . . در فر پخته می شود. کیک ها در انواع و اندازه ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

فعل draw به معنای نقاشی کشیدن فعل draw به معنای نقاشی کشیدن به تصویر روی صفحه کاغذ کشیدن به وسیله مداد، خودکار، پاستیل و گچ است. دقت کنید که فرق فعل ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

حرف ندای bye به معنای حداحافظ حرف ندای bye حالت غیررسمی واژه goodbye ( به معنای خداحافظ، خدانگه دار ) است که افراد هنگام جدا شدن از هم یا قطع کردن مک ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

صفت better به معنای بهتر واژه better صفت تفضیلی good است. صفت better در این کاربرد برای بیان وضعیت سلامتی استفاده می شود. مثلا: i hope you get bette ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

صفت slim به معنای لاغر یا باریک اندام صفت slim در مفهوم لاغر یا باریک اندام، اندام یک فرد، حالت و اندازه آن را توصیف می کند و اشاره به کوچک بودن آن د ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

اسم problem به معنای مشکل و مسئله معادل فارسی اسم problem مشکل و مسئله است. problem یا مشکل اشاره دارد به چیزی که رسیدگی به آن، مواجهه با آن و یا فهم ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

توضیحاتی درباره واژه caste به هر یک از طبقات اجتماعی هندوها که ارثی بوده و بر مبنای مراسمات و آیین ها از هم تفکیک می شدند، caste گفته می شود. منبع: ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

واژه game به معنای بازی واژه game به معنای بازی به فعالیت یا ورزشی گفته می شود که در آن افراد یک نفره یا به صورت تیم بر اساس قوانین خاصی در مقابل همد ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

صفت same به معنای همان، یکسان، مثل هم صفت same در مفهوم همان، یکسان و مثل هم به معنای چیزی یا چیزهایی و یا عملی است که دقیقا مشابه آن چیزی است که از ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

توضیحاتی در رابطه با garage sale حراج اثاثیه ای که در گاراژ نگهداری می شود و دیگر کاربردی برای مالک آن ها ندارد. این حراج معمولا در گاراژ یا حیاط فرو ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

اسم letter به معنای حرف ( الفبا ) اسم letter در این مفهوم اشاره دارد به هر یک از نشانه هایی که در الفبای یک زبان وجود دارد، حروف الفبا در واقع نشانه ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

توضیح درباره اصطلاح buy a pig in a poke واژه poke به معنای کیسه یا کیف است. در گذشته وقتی مردم می خواستند گوشت خوک بخرند، فروشنده آن را در کیسه می گذ ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

توضیحاتی در رابطه با اسم filibuster در امریکا filibuster یا اطاله بررسی اشاره دارد به ایراد نطق های بسیار طولانی در مجلس شورا به منظور جلوگیری از مطر ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

واژه classroom به معنای کلاس درس واژه classroom به معنای کلاس درس به اتاق هایی در مدرسه، آموزشگاه، دانشگاه و . . . گفته می شود که میز و صندلی و تخته ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

قید very much به معنای خیلی یا خیلی زیاد قید very much در فارسی به معنای خیلی یا خیلی زیاد است. این قید از ترکیب دو قید very و much که هر دو به معنای ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

واژه dollar به معنای دلار واژه dollar به معنای دلار که با نماد $ نشان داده می شود واحد پول کشور آمریکا، کانادا، استرالیا و چند کشور دیگر است. مثلا: ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

فعل enjoy به معنای لذت بردن فعل enjoy به معنای لذت بردن از چیزی است و با ساختارهای مختلفی به کار می رود که یکی از این ساختارها to enjoy something است ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

صفت sixteen به معنای شانزده معادل صفت sixteen در فارسی شانزده است. شانزده جزء اعداد زوج و یک صفت شمارشی است که قبل از عدد 17 و بعد از عدد 15 است. مثا ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

اسم tomato به معنای گوجه فرنگی معادل اسم tomato در فارسی گوجه فرنگی است. گوجه فرنگی میوه ای گرد، آبدار و سبز رنگ در حالت کال ( نرسیده ) و قرمز رنگ در ...