تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

علقه و پیوند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

به کلام آوردن، در و با کلمات بیان نمودن، به زبان آوردن I found myself unable to articulate my feelings.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

با وجود بودن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

ضایع کردن حقوق دیگران

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
-١١

گیر کشیدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

حریف کسی یا چیزی شدن، در حد و اندازه های کسی یا چیزی دیگه بودن، به پای کسی دیگه رسیدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

هول هولکی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

یه، یارو ای، یکی، طرف ( قبل اسم کسی که کسی نمی شناسدش ) I had lunch today with a certain George Michael - not the George Michael, I should explain. ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

خلق و خوی تند She has a real temper. He's got a really bad temper.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

خورده خوری کردن I've been snacking all day. If you eat three good meals a day, you're less likely to snack on biscuits.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

دخالت نکردن، تنها گذاشتن کسی ( دخالت نکن، تنهام بذار ) Just back off and let us do this on our own, will you? عقب کشیدن saw the knife and backed of ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

شخص سحر خیز میشه: early riser این کلمه برای توصیف افرادیه که وقتی صبح بیدار میشن خیلی سرحال و با نشاط هستند He's not really a morning person - he doe ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

کندن یا کنده شدن ( در مورد پوشش و لباس ) ، ول شدن یا ول کردن و انداختن

پیشنهاد
١٦

گوش بزنگ و مهیا نگه داشتن کسی طوری که آمادگی روبرویی با هر مشکلی رو داره تاثیر احساسی و عاطفی روی کسی داشتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

اینه دیگه، همینه که هست، این جوریاست دیگه ( چی میشه کرد )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

واگذار کردن، وانهادن ( از چیزی که مال خودمان هست بگذریم )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢١

از جون مایه گذاشتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

جای کسی رو پر کردن، جای کسی رو گرفتن No one will be able to fill her shoes after she retires.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

حالا که چی؟

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

بچه دار شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

پیش دستی کردن، پیش قدم شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

ساختمانی که مسائل حقوقی نظیر ثبت ازدوداج و . . . در آن صورت میگیره

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

اگه صفت زمانی خاص قرار بگیر ه به معنای اینکه اون زمان توام با نداری و فقدان و کمبود هست It is a particularly lean year for science funding. It has b ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

با گستاخی و بی ادبی پاسخ دادن ( معمولا برای بچه های پررو و حاضر جواب استفاده میشه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

ویژه برنامه ( تلوزیونی ) غذای مخصوص سرآشپز، بشقاب غذایی ویژه رستوران در یک روز خاص

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

بد برداشت کردن I’ll explain everything to George. I wouldn’t want him to get the wrong idea. I think he made a mistake, but don't get the wrong idea ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢١

با can't که بیاد به معنای عمرا و به هیچ وجه میشه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

قبلا می شد راهنمایی الان میشه متوسطه اول

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

پیشرفت حاصل شدن، پیشرفت کردن، گشایش صورت گرفتن I'm trying to learn to drive, but I'm not making much headway ( with it ) . Little headway has been m ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

معرکه گیری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

مساعدت This documentary was made with the cooperation of the victims' families.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

تا فراد ( یعنی تا فردا انجام میشه و عملی میشه )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

روشن کردن کسی، تفهیم کردن، توجیه کردن: یعنی به کسی اطلاعات مورد نیازش برای انجام کار یا گفتن چیزی رو بدیم He is briefing the account executives on th ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

از موضع قبلی عقب کشیدن، عقب گرد، پس گرفتن حرف، باز پس گیری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

با کسی همراه شدن و وقت گذراندن با هم دیگه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

شبیه سازی کردن The whole car can be modelled on a computer before a single component is made. کپ کسی شدن، کپ کردن از روی کسی Lots of young singers m ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

هر وقت بشه، هر وقت شد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

تلقی و درک خاصی داشتن از چیزی یا کسی، باور و پیش زمینه فکری ( نهادینه شده ) داشتن How do the French perceive the British? دیدن ( معمولا به معنای درک ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

تلاش و کار و مایه گذاشتن روی چیزی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

شیمه، شمیه اخلاقی شمیه کاری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

به جان خریدن، پذیرا شدن، پیه چیز سختی رو به خود کشیدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

قطع زنجیره وقالب شکل گرفته

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

نهادینه شده a conditioned reflex/response

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

شرطی کردن قبولاندن، تحمیل کردن، نهادینه کردن Women were conditioned to expect lower wages than men.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

جاهای بلند Don't go up the tower if you're afraid of heights. اگه از جاهای بلند می ترسی. . . تپه ها موفقیت بزرگ

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

یکم حیا و نجابت ( به عنوان در خواست از زن و شوهر که روابط محبت آمیز شون رو در ملا عام انجام ندهند )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

هم جواری، همراهی هم جوار، همراه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

هاج و واج

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

کسی که برای شغلش باید دائم تغییر مکان بده و در سفره، یکجا ثابت نیست، سیار a traveling businessman

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

تو فارسی میگیم: روش بیاره ( یعنی ارزشمند و مهم و جذاب جلوه بده طرف رو )