تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

از خنده پاچیدن !

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

( GRE ) revisionist = innovative

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

از شدت چیزی کاستن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

تحمیل کردن - مجبور کردن The verb bludgeon is also used metaphorically to mean to roughly coerce or force someone to do something as if you had a blu ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

رسما قانون را به اجرا دراوردن to officially put a law into effect. Your state may announce a plan to promulgate a new traffic law on January 1st.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

جناب فرهاد سلیمان نژاد معنی واژه temper رو نوشتند ! tamper :alter or mess with something, usually for a bad reason

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

Demanded

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٨

گوش کن ببین اصغر اقا چی میگه! ریشه این کلمه از umbrella میاد - کار چتر چیه ؟ محافظت از ادمی ک زیر چتر هست ! فرض کن شما عاشق حیوانات هستی، بعد میان به ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

شنیدید میگن در فلان جای طرف عروسیه؟ بهترین کلمه ای که میشه این دوستمون رو باهاش توصیف کرد همین کلمه س مثل این حالت: When the bell rings on the last d ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

filled with something — often something bad.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

نامحدود ( GRE ) syn: unqualified

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

ارزش چیزی را کم جلوه دادن ( Detracting )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

بن بست

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

چند پهلو - مبهم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

flamboyant publicity. - talked about in exaggerated way

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

مجذوب - شیفته syn: captivated

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

خودداری و پرهیز ( خصوصا عیش و نوش ) A new television documentary focuses on of the prime minister’s defining contradiction, portraying her as a woma ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

تبرعه شدن - رفع اتهام

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

در نظر گرفتن ( ( gre

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

- خیلی تو چشم ، جلب توجه کننده، نمایشی دقیقا مثل وقتی ک ی هنرمند از پشت میپره وسط استیج !

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

گر چیزی را مشاهده کردید که به نظر fake باشه ( چون از پیش برنامه ریزی شده ) ، آنراcontrived بنامید. مثلا اگر می توانید دقایق پایانی فیلم ساخته شده برا ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

اونی ک فکرمیکنه از همه بهتره - کلاس میذاره ، افاده ایه syn : snob

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

قار و قور کردن شکم شما ، گرسنگی شما رو betray میکنه ! ( لو دادن ) که ی جورایی خیانت هم محسوب میشه !

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

دست بالا داشتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

سرمستی بی حد و حصر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

ی زندگی ک مملو از فسق و فجور و صفا سیتی ! باشه . Many Roman emperors were known for their dissolution, indulging in unspeakable desires of the flesh.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

ی نوع شوخی همچین mellow ! ک طرف شاکی نشه = ( light teasing )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

دنبال کردن Early on in my job, I started to field a steady stream of calls and emails, usually from parents asking for advice. ( New York Times ) ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

if a plan or activity gets off the ground or you get it off the ground, it starts or succeeds

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

کسی ک دوست نداره جلب توجه کنه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

پرافادگی ( دیدید مثلا اینایی ک به ی پول و پله ای میرسن پاک یادشون میره کی بودن؟؟؟ اینا سرشار از hauteur هستن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

show off when you exaggerate your greatness, you vaunt to the point of no longer seeming so great

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

محدود کردن ( GRE Verbal )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

چیزی کappurtenant باشه ، کمک کننده و پشتیبانه ! Something that is appurtenant helps or supports something else. Good physical health is appurtenant ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

روح و روان کسی رو نابود کردن = distress

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢١

دیدید بعضیا ی حرفی بهت میزنن " آتیییییییش " میگیری؟ آآآ باریکلا این حرفی ک بهت زده شده ، Vitriolic بوده : ) )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

نحس - بدشگون

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

اگ ی نفر سس شعر فلسفی با چاشنی پند و اندرز تفت بده , سخنرانیش sententious هست !

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

تطبیق پذیر - همه فن حریف syn:versatile

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

کاری ک عموووو سانسورچی میکنه !!!!

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

someone who makes fun !!!!! The baroness was arch, making playful asides to the townspeople; yet because they couldn't pick up on her dry humor, th ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

محکوم شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

غیر معاشرتی کسی ک خوش مشرب نباشه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

جریان ناگهانی و شدید

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

نگران کننده -

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

تفاوت amid و ( amongst ) among among برای نام های قابل شمارش استفاده میشه : “I stood among a group of friends. ” amid برای نام های غیر قابل شمارش : ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

طلسم - نفرین

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

معروفیتی ک ناشی از چیز بد باشه !

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

typically

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

فرض کن شما بخوای ی خونه جدید بخری ، قبلش باید خونه قبلیت رو بفروشی ! به عبارتی خرید خانه جدید مشروط به فروش خانه فعلی هس ! پس : When an event or sit ...