پیشنهاد‌های سعید امدادی (١,٣٠٩)

بازدید
٢,٩٩٩
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

وقتی می گوییم که چیزی نزدیک است یا بوی چیزی می آید به عنوان مقاله ی تایمز در ۲۰ نوامبر توجه کنید، ، : Iran offers to cap sensitive uranium stock as I ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

هنرستان فنی حرفه ای

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

Nuclear deal توافق هسته ای

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دلمون برات تنگ میشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ترکی, : اوزووی داریخدیرما

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

از سر واکردن - رفع کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

برطرف کردن کردن چیزی مانند خطر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Public appearance حضور در ملا عام

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

دستاورد مناسب ترین معادل در ترجمه هاست. مثل strategic initiative دستاورد استراتژیک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شاخصه برای چیزی بودن ازجمله موی بلند برای زنانگی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

احمد بی غم یلخی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

احمد بی غم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کنایه از قدرت سیاسی یا رهبری نیز است. Now the baton is in our hands. اکنون قدرت در دست ما هست.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مخابره کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شخص گروه محور

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

Rampant inflation تورم افسار گسیخته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اطلاع رسانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مراحل مختلف در یک پروژه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سابقه کاری درخشان سابقه عملی موفق

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کار را راحت کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

من از دانستن لذت می برم با دیدن هر واژه زیبا انگار که ذهنم آزاد می شود ، این عبارت را می توان در جاهای متعددی استفاده کرد که ما آن را معادل "امتحانات ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

عملی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

طیف - ترکیب Though Australia is known for its exotic array of animals با اینکه استرالیا مشهور به ترکیب جمعیتی عجیب غریب حیوانات است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

خدادادی Intuitive understanding فهم خدادادی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کپی واقعی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

معرفی کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

درگیر بودن سر و کله زدن به نوعی وقت تلف کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فضای ناکافی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

غذای غیر قابل مصرف

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

سرجایش خود برگرداندن، مثل میز جلوی مسافر در هواپیما Stow your tray table میز خود را ببندید

پیشنهاد
٠

به استحضار می رساند که. .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

راننده ماشین آلات سنگین

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

ارزیابی کردن صحنه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دو تا واژه داریم، : Value added ارزش افزوده در مورد مالیات و این چیزهاست Added value با کیفیت در مورد توصیف کالاها و اجناس است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مرغ طوفان بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کنار آمدن ساختن با شرایط از پس چیزی بر آمدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

طُرفه اینکه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

رخ دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مثل همیشه طبق روال همیشگی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

قدرت اول

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

ترکی : ال ایاغی تیتر مک دیل دوداغی اسمک فارسی: اونقدر عصبانی بشی که دست و پات بلرزه این اصطلاح ظاهرا هیچ تناسبی با مفهومش ندارد ولی جالبه که یکی از ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

گمنام پشت پرده It turned out she was one of those faceless bureaucrats who control our lives. معلوم شد که وی یکی از چهره های دولتی گمنامی بوده است ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

استادی در فرصت سازی از تنش حداکثری

پیشنهاد
١

Crushing response

پیشنهاد
١

شاخ غول رو بشکن دل به دریا بزن با درس ات روبرو شو

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ترکی: بیر ایشه گیریشمک، تَپیل مَک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

حمایت کردن پشت کسی بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Is there anything else I can help you with

پیشنهاد
٠

رسیدگی کردن به یک مشکل