پیشنهاد‌های سعید امدادی (١,٣٠٩)

بازدید
٢,١٦٨
تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

۱ - اگر فعل باشد: فهماندن یه جوری مطلبی را رسوندن حالی کردن در ترجمه ها� منظورشون این بود که . . . � خیلی جور در میاد، 2 - اگر اسم باشد: یه ذره - یه ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

واژه زیبای serving و تفاوت آن با portion وhelping چیست؟ 1 - serving - وعده، نفر ( منظور غذای یک نفر است که ما نفر استفاده می کنیم ) ، عبارت از مقد ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

واژه زیبای serving و تفاوت آن با portion وhelping چیست؟ 1 - serving - وعده، نفر ( منظور غذای یک نفر است که ما نفر استفاده می کنیم ) ، عبارت از مقد ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژه زیبای serving و تفاوت آن با portion وhelping چیست؟ 1 - serving - وعده، نفر ( منظور غذای یک نفر است که ما نفر استفاده می کنیم ) ، عبارت از مقد ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

عقل سلیم

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد

واقع بینانه نیست

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

تفاوت و شباهت misgiving و doubt چیست؟ ۱ - هردو اسم هستند. ۲ - اگر همراه با فعل have باشند ، تبدیل به فریزال ورب ( phrasal verb ) شده و به معنی شک دا ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

تفاوت و شباهت misgiving و doubt چیست؟ ۱ - هردو اسم هستند. ۲ - اگر همراه با فعل have باشند ، تبدیل به فریزال ورب ( phrasal verb ) شده و به معنی شک دا ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

زیر سوال بردن بهترین معادل است.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اهمیت قایل شدن به چیزی However, her evidence is based on one single document and attached too much importance to this. اما مدرک او بر یک سند استوار ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اثر گذاشتن بر روی تصمیم گیری

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عقیده راسخ

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

خوب فکر کردن We need to think hard about this problem لازم است راجع به این مسئله خوب فکر کنیم

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قول میدم سعی خواهم کرد

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گواهی تایید اصالت

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بشٌاش

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لوازم کمکی فرعی نه اصلی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این کلمه صفت است به معنی: اشتباهی مانند misdirected treatment درمان اشتباهی یا غلط Misdirected email - text ایمیل اشتباهی پیامک اشتباهی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بینایی بدون نیاز به عینک بینایی ات بیستِ بیستِ You're so lucky to have 20/20 vision, Dom. خوش به حالت که نیاز به عینک نداری دام

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

تاریخچه

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

با اینکه معنی لغوی اش " به طور نامتناسب " کاملا صحیح است ، اما : کاربردی ترین معادل در زبان ما "بیش از حد " یا "بیشتر " یا " خیلی زیاد " است: The di ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غیر قابل توجیه

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

گل کاشتن کاری را به بهترین نحو موجود انجام دادن The two chefs hit the ball out of the park with this entr�e دو سرآشپز با این آنتری ( entr�e ) گل کاشت ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

در مورد مقاله می شود مفید و آموزنده

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

ترکی: دِییدَّشمک

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

ترکی: اَزدیرمَک ( لوس کردن )

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فعل همراهش عبارت از . . . . . . to reach a k می باشد . . . . reached a unanimous agreement مثلاً . . . . . . به اجماع رسیدند همگی موافق بودند

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوره مصرف در فیش برق گاز آب

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

دور زدن یا اجتناب از چیزی - توجه کنیم که فعل نیست بلکه idiom است There's no way round this problem راهی برای دور زدن این مشکل نیست

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥

as of از ( مثلا از ماه ) as to همچون as with در خصوص

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

یه معنی دیگه هم داره " با ضرر کار کردن " a railway running at a loss راه آهن داره با ضرر کار میکنه

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

She was at a loss for words when she saw the number of people who had come to grieve for her husband. زبونش بند اومد وقتی اون همه جمعیت رو دید که ب ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

be at a loss I'm at a loss to know how I can help you سر در گم ماندم که چه کمکی بکنم

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درهم برهم مخفیانه خر تو خر قاطی پاطی گیج کننده The paintings were hung hugger - mugger on the walls نقاشی ها به صورت قاطی پاطی از دیوار آویزان بودند ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برگزاری گفتگو

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بی قید و شرط

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

?I wonder if they've had a row نمی دونم بحث شون شده یا نه؟

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد

انگشت روی چیزی گذاشتن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تفاوت های جزئی را تشخیص دادن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

I've just seen your glasses - they're under the table. " "Ah, well spotted!" عینک ات رو دیدم، زیر میز هستند آره ، دستت. درد نکنه، مرسی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دستت دردنکنه

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد

فرت و فرت کلمه ای را استفاده کردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به رخ کشیدن A sign on the roof still advertises the company's signature brand of gin and whiskey: "Kasser's 51. " نشانه ای در سقف هنوز هم برند شاخص ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

میشه گفت

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

I distinctly remember قشنگ یادمه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عاقل

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

خاطره محو از چیزی داشتن به سختی چیزی را به یاد آوردن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

۱ - to cause an uproar غوغا کردن ( غوغا از جنبه منفی، مثل شورش و ناراحتی و. . . ) The book caused an uproar in the United States. کتاب در آمریکا غو ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غوغا به پا کردن جنجال به راه انداختند سرو صدا کردن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تاثیر به سزایی داشتن