پیشنهادهای سعید امدادی (١,٠١٩)
سر شاخ شدن با کسی تقابل مستقیم با کسی
دعوا نکنیم نظر هر کس برای خودش محترم
استمالت
در پرتوِ. . . .
ضایع کردن
نامناسب ناجور
اسلوب
در دست اقدام در دست اجرا جاری
فرد معصوم و بیگناه و مهربان در زبان ترکی آذربایجانی یک مثلی داریم برای توصیف یک انسان بی ضرر، معصوم و نرم خو: اگر مٓلٓسٓه اَتی یی یی لَر یعنی اگر طرف ...
فرد معصوم و بیگناه و مهربان, انسان بی آزار، در زبان ترکی آذربایجانی یک مثلی داریم برای توصیف یک انسان بی ضرر، معصوم و نرم خو: اگر مٓلٓسٓه اَتی یی ...
رشته های علوم انسانی
خیلی شدیداً کاملا I totally messed up the chemistry exam. کاملا گند زدم به امتحان شیمی ام
علت نامه در کامنت قبلی ام اشتباهات علت نامه قید شده است.
به خود آمدن البته وقتی به شکل مجهول استفاده شود He was chastened by the defeat and determined to work hard او از شکستی که خورد به خود آمد و بر آن شد ...
علت مستقیم علت نامه یا تمام کننده
شکست مفتضحانه
امیدها بر باد رفت
بیراهه رفتن در توضیح یک مطلب
سرمنشا مشکلات باعث و بانی مشکلات علت اصلی مشکلات
دانش آموز کم توان - دارای مشکلات جسمی
کمک شایان نمودن
شکوفا شدن استعداد یک فرد
Remarkable achievement موفقیت چشمگیر Dramatic improvement پیشرفت فوق العاده Crowning achievement شاهکار
شاهکار
همه اش یه جا
پذیرش گرفتن در دانشگاه
مال دیگران
شاگردی که آماده برای امتحان دادن است.
Leave school تمام کردن مدرسه در مقطع دیپلم When I left university وقتی دانشگاهم تموم شد
نظارت Compliance guideline دستورالعمل نظارت
نوید می دهد پایان چیزی را نوید بخش پایان یک امر نامطلوب خبر از پایان چیزی می دهد
شروع از صفر زبان آموزی که از صفر شروع می کند
I'll be right back. الان بر می گردم I have to take a whizz برم جیش کنم بیام.
یکی از علایم ترافیکی به معنی همان - بن بست - برای ماشین هاست نه پیاده ها و سایکلیست ها
جاده فرعی اگر توی داخل شهر باشد side street می گویند.
دیر گفتن
من . . . . . را دارم، مال خودمه او . . . . . را دارد، مال خودشه My uncle owns a farm دایی من مزرعه داره
ترکی: داریخ دیران کلافه کننده
میشه پیاده رفت Everything is in walking distance همه چی دورو برامون هست و پیاده هم میشه رفت
عمل مان باحرف مان یکی است. Talk to talk تو حرف زدن کم نمیاریم
دایره المعارف سیار دانش آموز زرنگ و حاضر جواب
از خُدامه که
اتفاقا
طرح ابتکاری صلح
تعداد ساعت های کاری یک فرد در یک روز ساعات کاری
حساب شده
خود را وقف کاری کردن He lost himself in his work. خودش رو وقف کارش کرده است. a musician who completely loses herself in the music موزیسینی که خودش ...
تحت تاثیر بودن
پی چیزی را گرفتن دنبال چیزی بودن
داشتن، I lead a healthy lifestyle سبک زندگی سالمی دارم.