پیشنهاد‌های سعید امدادی (٧٤٦)

بازدید
٣٣٢
تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اضافه پرداخت برای مدیران پاداش بازنشستگی زودتر از موعد

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مشکل دارد از نظر. . . . به غیر از بحث بیماری ها که از این فعل عبارتی استفاده می شود و معادل آشنای - رنج بردن از - برایش بهترین معادل است، در مورد غ ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یه کم خودخواه بودن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سخت گرفتن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خوش فکر حاضر الذهن دارنده حافظه قوی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پر است از، از نظر ترجمه تحت اللفظی ، این مفهوم صحیحی نیست ولی بخواهیم این جمله ها رو به انگلیسی بگوییم: خیابانی پر از فروشگاه An avenue lined with ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مناطق خطرناک شهر مثل منطقه شوش، هرندی در تهران

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برند فروشی ها

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٤

با عرض معذرت، این اصطلاح هم در متون مربوطه اغلب استفاده می شود: Sex drive به معنی میل جنسی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

در جریان قرار دادن طرف مقابل اطلاع رسانی کردن مرور آخرین تحولات جلسه تبادل اطلاعات گزارش پیشرفت پروژه ها مرور برنامه ها هم اندیشی در اجرای پروژه ها ی ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

نظافتچی های هتل پرسنل نظافت

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٤

شهر درندشت

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

نمای بیرونی یک شهر

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

محرومیت جنسی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چیزی که متاسفانه ذهن تمام بانوان ایرانی را مشغول کرده است. عمل بینی، در اکثر موارد چیزی شبیه مثله کردن است. نوعی تبدیل در خلقت الهی است. بی فایده، ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٢

بی محابا

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خشونت در رانندگی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

پاتوق ، در مورد مکان در مورد افراد : عصای دست کسی بودن، تکیه گاه کسی بودن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بیشتر سس و خیار شور و این طور چیزهاست.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

Downplay یه مترادف خوب برای این فعل است. هر دو به معنی دست کم گرفتن هستند.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لذت بردم از معادل های زیر برای این واژه: ردخور ندارد مو لای درزش نمیره، یه مترادف دیگر هم دارد: Tried and trusted

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ردخور نداره مو لای درزش نمیره مطمئنه Foolproof است

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

کمی آنطرف تر

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حل و فصل اختلافات برطرف نمودن اختلافات

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قلمداد شده بهترین معادل برای این واژه زیباست.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دو معنی دارد: ۱ - زلزله ای - هر چیز مربوط به زلزله، مثل امواج زلزله ای، فعالیت زلزله ای ۲ - ویرانگر، قوی، مهیب

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ویرانگر

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غنودن که شنیدید دقیقا همین کلمه است.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

تو هواپیما نشستی، یکی میاد میگه تو جای من نشستی You are in my seat تو کارت پرواز رو نشونش میدی میگی ببین نوشته 70A But it says 70A on my boarding ca ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شکر خدا خوبه بد نیست می گذرد How's it going then, Mike?" "Oh, not too bad. Mustn't grumble. " دیگه چه خبر مایک؟ بد نیست، شکر خدا می گذرد فکر می کرد ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

افکار عمومی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

افکار عمومی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

افکار عمومی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شغل پر درآمد

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غیر قابل جبران Investors feared that the scandal had damaged the company's reputation beyond repair سرمایه گذاران ترسشون این بود که ضرر رسوایی به شر ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

باید حساب پس بدی باید که جوابگو باشی سرو کارت با . . . . . خواهد بود If you harm her, you're going to have the police to reckon with اگر بزنی اش باید ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کف قیمت

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

انفجار معدن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

میز اصلی که فامیل عروس و داماد را با ترتیب مخصوص خو، در دور میز می نشاندند. رسم ایرانی نیست.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٢

پیچ رو رد کردن شرایط سخت را پشت سر گذاشتن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آسمان صاف و بدون ابر

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بی مقدمه و یهویی گفتن از آستین ( cuff ) در آوردن عصای موسی را یادتون هست چطوریه؟ باین مفهوم که یهویی ظاهر می کنی، فی البداهه می سازی اش.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در بحث ها از این عبارت به صورت ، ببینید. . . . . . بحث اینجاست که. . . استفاده میشود.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تفرجگاه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

رفتی سفر به دوستانت گزارش میدید که همه چی عالیه، هوا خوبه، غذا خوبه، فضا خوبه و. . . . . . ، اون موقع می نویسی: This is the life, یعنی: دارم کیف می ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تیز بین

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Plaintive. به معنی محزون، سوزناک است. برای توصیف اصوات موسیقی فقط استفاده می شود، نمی توانیم برای توصیف انسان ها استفاده کنیم. the plaintive sound ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٢

جناب استاد عزیز، حسین کتابدار، شخصا از این همه همت بی نظیرتان در خدمت به دانش و آگاهی سپاسگزارم، همیشه استفاده می کنم از دانش شما، خواستم عرض ادب ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

معانی بسیار متفاوتی از جمله: می دونی که چی گفتم راست می گم نه؟ گرفتی؟ . . . . . . . . . . . و بقیه مفاهیمی که دوستان به زیبایی ترسیم کرده اند، ولی ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٣

وقتی کسی بهت میگه خیلی وقته که نیستی، یا long time no see, شما در جوابش می توانید از این پاسخ استفاده کنید.