پیشنهاد‌های سعید امدادی (١,٣٠٩)

بازدید
٢,١٦٨
تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دقیقا معادل فراگرفتن است. An exhilarating sense of new beginnings swept through him. حس شادی شروع های جدید او را فرا گرفت.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

I have the distinct impression that خوب می فهمم که. . .

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

I made a blunder by getting his name wrong. سوتی دادم اسمشو اشتباهی گفتم.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آخش نفس راحتی کشیدیم

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

چته؟

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

خفن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کامنت قبلی ام اشتباه بوده ، درست اش اینه : مشخصه . . شکی توش نیست که . . . این حقیقته که. . .

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٨

سلام خدمت معادل جویان عزیز ، اگر شما هم مثل من از دست این واژه سه حرفیِ نیم وجبی ریزه میزه شیک ولی چِغِر و همه جا حاضر به تنگ آمده اید، لطف کنید به ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

ارائه خدمات سرویس دادن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

تا بجنبی. . .

پیشنهاد

روی هم رفته خوبه

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سوتی You're on a slippery slope once you start lying about your age! سوتی دادی اگر سن ات رو دروغ بگی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Police raid یورش پلیس A police raid would imperil the lives of the hostages. یورش پلیس شاید جان گروگان ها رو به خطر بیندازد.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

مقطع تحصیلی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

مربی آموزش دهنده همون لَله که در دوران قاجار شاهزادگان را تربیت می کرد مثلاً جی دی ونس را به عنوان Trump whisperer می نویسند.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تغییر موضع دادن و حرکت به سمت جدید تصمیم متفاوت گرفتن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ترکی : قوددالاماخ ال لشدیرمک

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

گریان

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

In hindsight , توجه کنید هایند سایت تلفظ میشه نه هیندسایت، یعنی وقتی به گذشته نگاه می کنم

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سرزنده و شاداب سرشار از زندگی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد

Intense period

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوره فشرده

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

- فلان کس - فلان فلان شده

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نقش خود را به خوبی ایفا کردن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چندین دهه

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

امتحان پس داده

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عصبانی نکردن کسی، یعنی حواست هست که طرف عصبانی نشه

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

بر کنار شده ، عزل شده

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آجودان

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

بیشتر با دو واژه world و business استفاده می شود، Cutthroat world دنیای بی رحم Cutthroat business بازار بی رحم

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

کوتاه آمدن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

برنامه حد واسط در سیستم های عامل

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

اعتماد به نفس

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

زنان شاغل

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

تاریخچه یک سازمان

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

پیشی گرفتن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در اردبیل به پسر بچه شیطون میگن: شومودی یعنی شلوغ و خراب کار

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

انجام دادن حداقل ها

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سوپور - آشغال چی در بریتانیا refuse collector در آمریکا sanitation worker 'گفته می شود.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تیم کوچک و مخفی و عملیاتی احزاب و گروهک ها

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

عجیب و غریب رویایی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

البته، معادل کلمه albeit با تلفظ آلبییت ، و با همان معنی است.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

یکی از هزاران

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیام های بازرگانی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

دلاور - از جان گذشته

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سرجای خود در جای صحیح که باید باشد اعم از جدول اکسل به معنی در یک ردیف بودن و یا موقعیت صحیح ستون فقرات در ناحیه کمری

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

Concrete measures اقدامات عملی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیرین

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صرف نظر کردن عقب نشستن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

حسن نیت