outpace

/ˈaʊtˌpes//ˌaʊtˈpeɪs/

معنی: سبقت جستن، سبقت گرفتن، عقب گذاشتن
معانی دیگر: پیشی گرفتن، جلو زدن، تندتر رفتن، تندتر گام زدن از، تندتر قدم زدن از، پیش افتادن از

جمله های نمونه

1. Ovett managed to outpace every other runner.
[ترجمه گوگل]اوت توانست از هر دونده دیگر پیشی بگیرد
[ترجمه ترگمان]Ovett موفق شد هر دونده دیگر را بشکند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. These hovercraft can easily outpace most boats.
[ترجمه گوگل]این هاورکرافت ها به راحتی می توانند از اکثر قایق ها پیشی بگیرند
[ترجمه ترگمان]این hovercraft می توانند به راحتی بیشتر قایق ها را گول بزنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This car could comfortably outpace its rivals in a sprint.
[ترجمه گوگل]این خودرو می تواند به راحتی در یک سرعت از رقبای خود پیشی بگیرد
[ترجمه ترگمان]این ماشین می توانست با سرعت رقبایش را در یک سرعت پرت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The Japanese economy will continue to outpace its foreign rivals for years to come.
[ترجمه گوگل]اقتصاد ژاپن تا سال های آینده از رقبای خارجی خود پیشی خواهد گرفت
[ترجمه ترگمان]اقتصاد ژاپن به to رقبای خارجی خود برای سال ها ادامه خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I can outpace them now, but that is only one of the rewards of my runs.
[ترجمه گوگل]اکنون می توانم از آنها پیشی بگیرم، اما این تنها یکی از پاداش های دویدن های من است
[ترجمه ترگمان]حالا می توانم آن ها را نادیده بگیرم، اما این فقط یکی از پاداش runs است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The problem started when federal spending began to outpace economic growth.
[ترجمه گوگل]مشکل از زمانی شروع شد که هزینه های فدرال از رشد اقتصادی پیشی گرفت
[ترجمه ترگمان]این مشکل زمانی آغاز شد که بودجه فدرال شروع به کاهش رشد اقتصادی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Malthus'theory that population increase would outpace increases in the means of subsistence.
[ترجمه گوگل]نظریه مالتوس مبنی بر اینکه افزایش جمعیت از افزایش وسایل معیشت پیشی خواهد گرفت
[ترجمه ترگمان]\"مالتوس\" معتقد بود که افزایش جمعیت به وسیله معیشت مردم افزایش خواهد یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Cable is not symmetrical: Downstream speeds far outpace upstream speeds.
[ترجمه گوگل]کابل متقارن نیست: سرعت پایین دست بسیار بیشتر از سرعت بالادست است
[ترجمه ترگمان]کابل متقارن نیست: سرعت های پایین دست در سرعت های رو به بالا وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We can outpace the fastest of your boasted airplanes.
[ترجمه گوگل]ما می‌توانیم از سریع‌ترین هواپیماهای شما پیشی بگیریم
[ترجمه ترگمان]ما می توانیم سریع ترین هواپیماها را به پرواز در بیاوریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Een the slower spending growth continues to outpace inflation and growth in wages aerage U. S. worker.
[ترجمه گوگل]با وجود اینکه رشد آهسته مخارج همچنان از تورم و رشد دستمزد کارگران ایالات متحده پیشی می گیرد
[ترجمه ترگمان]کاهش رشد کندتر هزینه ها همچنان به افزایش تورم و رشد در دستمزدها و دستمزدها ادامه می دهد اس کارگر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Malthus believed that population increase would outpace increases in the means of subsistence.
[ترجمه گوگل]مالتوس معتقد بود که افزایش جمعیت از افزایش وسایل امرار معاش پیشی خواهد گرفت
[ترجمه ترگمان]مالتوس معتقد بود که افزایش جمعیت به وسیله معیشت مردم افزایش خواهد یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Russia is expected to outpace the group.
[ترجمه گوگل]انتظار می رود روسیه از این گروه پیشی بگیرد
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود که روسیه این گروه را نابود کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Tony Smith broke clear and found room for Steve Larder to outpace the home cover on the left.
[ترجمه گوگل]تونی اسمیت به طور واضح شکست خورد و جایی برای استیو لاردر پیدا کرد تا از پوشش خانه در سمت چپ پیشی بگیرد
[ترجمه ترگمان]تونی اسمیت سکوت را شکست و جایی برای استیو larder پیدا کرد تا پوشش خانه را از سمت چپ منحرف کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They certainly go beyond the pre-linguistic prototypes of language, and demonstrate the capability of certain individual apes to outpace other species.
[ترجمه گوگل]آنها مطمئناً فراتر از نمونه های اولیه زبان پیش از زبان هستند و توانایی میمون های خاص را برای پیشی گرفتن از گونه های دیگر نشان می دهند
[ترجمه ترگمان]آن ها قطعا فراتر از نمونه های اولیه زبانی از زبان فراتر می روند و توانایی of مجزا را برای outpace گونه های دیگر نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. You invest in the equity market to provide yourself with a stream of future dividends which will hopefully outpace inflation.
[ترجمه گوگل]شما در بازار سهام سرمایه گذاری می کنید تا جریانی از سود سهام آینده را برای خود فراهم کنید که امیدواریم از تورم پیشی بگیرد
[ترجمه ترگمان]شما در بازار سهام سرمایه گذاری می کنید تا بتوانید جریان سود سهام آتی را در اختیار خودتان قرار دهید که باعث کاهش تورم خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سبقت جستن (فعل)
forestall, anticipate, take the lead, outguess, get the better of, get the start, outpace, outgo, have the upper hand, take the precedence

سبقت گرفتن (فعل)
best, outpace, outgo, outpoint, take an advantage

عقب گذاشتن (فعل)
pass, outpace, outrun, leave behind, outdistance, outstrip

انگلیسی به انگلیسی

• surpass, arrive before, pass, overtake

پیشنهاد کاربران

بپرس