پیشنهاد‌های سعید امدادی (١,٣٠٩)

بازدید
١,٨٠٦
تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خوش اخلاق متضادش می شده Foul tempered

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سر سوزنی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

درست بر عکس

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مناطق قدیمی و مخروبه و باز در داخل شهر، مثل بازارهای قدیمی متروکه و وسیع

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

منظره دلگیر صحیح است.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

منظره رویایی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پرواز همیشگی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در میان انظار عمومی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

Iز دهنم در رفت

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

جلسه توجیهی یه معادل بیست برای بریفینگ است. ممنون از مهدی نمازیان

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

Understood Agreed Will do Certainly Acknowledged Sounds good Noted Yes Consider it done Confirmed همه این ها معادل ok هستند تفاوت در formal و inform ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

هوا توش نمیره

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دلیل محکم

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

مکانی دورافتاده یا پرت

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

سفر رفتن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از معادل سازی عٓجٓمٓنده برای این واژه خیلی لذت بردم. یه لایک براشون گذاشتم.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کسر اومدن مثلاً کسر اومدن پو ل توی صندوق When the manager counted the money in the cash register, it had come up short. وقتی مدیر پول های صندوق رو ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

مبرا کردن توجیه آوردن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معاف از مثلاً مالیات Free from tax

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سند را از رهن وام آزاد کردن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

راحت و خودمانی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

فراموش شده

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

اقدام روان روند بدون مشکل

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رفتار مثال زدنی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1 - نزدیکه سر راهته یه کم اون ورتر Is it very far to the nearest us stop تا نزدیکترین ایستگاه اتوبوس خیلی راهه It's just down the road همینه که بری س ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آب های کم عمق

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

ترکی: سویا گئدمک آب رفتن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سگ خور شدن I'm not going to serve that good coffee to Chris and Melanie - it would be wasted on them. نمی خام از این قهوه برای کریس و ملانیا بدم، سگ ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پر حرفی نکردن حاشیه نرفتن خلاصه مفید توضیح دادن He explained the whole system in about 30 seconds - he doesn't waste words, does he? او کل سیستم رو د ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

شخص بی ثمر چیز بی فایده

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سرزمین خالی مثل سرزمین های قطبی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

توسری خور معادل درستی نیست توسری خور را باید معادل doormat در نظر گرفت. Doormat یعنی پادری، که هر کسی پاشو روش می زاره یعنی تو سری خور.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

خشک و بی روح

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

کاملا مزخرف

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

چاره ای نیست گریزی نیست

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

Give advice نظر دادن راهنمایی کردن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٤

بازه زمانی وقت تعیین شده قبلی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

اسم است فعل نیست سر دواندن I'm trying to get a new visa, but the embassy staff keep giving me the runaround. می خوام ویزای جدید بگیرم، کارمند سفارت ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

موفق شدن، ترکی: اولدی ( شد ) I give her a ring this morning, but I couldn't get through ; the line was engaged. صبح بهش زنگ زدم، نشد حرف بزنم خط ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

روز کسی رو ساختن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

به کسی نزدیک شدن حتی از نظر فیزیکی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

ترکی: گَزمَک چرخ زدن و گشت زدن و دیدن جاهای دیدنی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

این فعل یک کالوکیشن دارد Come in for criticism Come in for blame سرزنش شدن ملامت شنیدن Come in for یعنی شدن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

تشویق های کر کننده

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

دست اندرکاران فیلم

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

تعریف و تمجید ها

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یک روز

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یه لحظه حواسم پرت شد

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خط تلفن مستقیم