تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

انحراف converted vegetarians backslide to T - bones

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

ضدعفونی کردن با گازو مواد شیمیایی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

پیشگویی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

نیرومند. گیرا. موثر his style is journalistic, with short punchy sentences

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

سخنرانی طولانی مدت خسته کننده. بلند مدت his good wishes were long - winded but sincere

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

قرص خواب آور

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

درستکار. دارای اصول اخلاقی. کاملا تمیز

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

وسوسه شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

با اشتیاق توجه کردن the paper jumped on the inconsistencies of his stories انتقاد شدید we had sergeants and inspectors jumping on us for the least li ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

داستان یا مقاله ای که از شخصی یا محصولی تعریف می کند.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

اثر مهم یا الهام بخش کسی بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

کم محلی یا نادیده گرفتن کسی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

خیلی خوب He did a bang - up job fixing the plumbing.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

آرام کردن. تسکین دادن amendments have been added to appease local pressure groups

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

نتیجه ی کار و شرایط قبلی the slow trading was a carryover from the big losses of last week

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

حیله گری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

کسی که برای سلامتی بیمار به جای او تصمیم می گیرد چون خود بیمار قادر به تصمیم گیری نیست.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

نمی دونم. باهات شوخی کردم. باشه. . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

فراهم کردن چیزهای مورد نیاز و زندگی راحت داشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

مصمم. با پشتکار why are you hell - bent on leaving

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

قر و قاطی. خر تو خر mishmash of outmoded ideas

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

احساس هم دردی و ناراحتی your loyalty is very touching

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

مشت زدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

سایکیک. دارای قدرت ماوراطبیعی. پیشگو

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

ژاکت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

جذاب کردن چیزی , بهبود دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

توجه بسیار به جزئیات

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

1. کهنه یا شکسته 2. خسته A knakered old bike

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

شیری رنگ

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

پوکیدم خیلی خوردم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

صدای لرزان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

Wrapping This wrapping paper is perfect for wrapping our gift.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

پرداخت کردن بدهی The proceeds from the competition help to defray the expenses of the evening.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

نوشیدنی there is no supply of potable water available

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

لکه قرمز یا صورتی رو پوست dappled

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

فرسوده. پیرشده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

طرحی که به زودی کامل می شود یا در حال آماده سازی است.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

خیال بافی he wanted to be free to indulge his woolgathering

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

اضافه کردن دارو یا الکل به نوشیدنی. مسموم کردن با نوشیدنی

پیشنهاد
١٦

برایم فرقی نداره

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

رنگین کمانی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

پیشرفت کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

رنج بسیار political methods used to scourge and oppress workers

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

با نظر مخالف دادن موقعیت خود را به خطر انداختن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

ضدحال بازی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

اجرا کننده ی جایگزین his stand - in does all the dancing sequences

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

کمند. طنابی که در انتهایش حلقه دارد برای رام کردن اسب و. . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

حجم کار زیاد. افراد زیاد منتظر I’ve got a backlog of paperwork to get through before I can turn my mind to these other issues. There’s a backlog o ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

خبرچینی. دزدی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

به درستی تامل نکردن. برنامه ریزی نصفه نیمه. به درستی توجه نکردن half - baked notions of Teutonic superiority