تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

ساییدن to prevent chafe the ropes should lie flat

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

قاچاق چی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

تعداد بینندگان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

پوسته

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

با خستگی و آرام راه رفتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

زبان چرم و نرم. چاپلوسی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

جذاب وشیک و با اعتمادبه نفس. باکلاس all the waiters were suave and deferential

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

جلوگیری از پیشرفت. گیج کردن کسی با کار یا اطلاعات اضافی. مشغول بودن یا کند بودن برای انجام کاری We’ve got to get our marketing spot - on and not bog ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

چیزی را پنهان کردن. راز بودن Tell me all about it – don’t hold anything back

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

عقیده ی قدیمی در مورد اخلاقیات. سنتی فکر کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

تجملی. دکوری. زرق و برق the office was spacious, but without any trace of ostentation

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

بداخلاق

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

از هزینه کم کردن در شرایط سخت اقتصادی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

گوشت را در مواد خواباندن. ترد و نازک کردن گوشت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

آدم خودنما. خود رابهتر از دیگران دانستن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

United Service Organizations سازمانی برای خدمت رسانی به ارتشی ها و خانواده هایشان مثل خدماتی تفریحی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

حیله گری. گول زدن an attempt to hoodwink the public

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

محرمانه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

بحث و گفتگو پیرامون ایده ای

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

اسباب. جز. دستگاه all the appurtenances of luxurious travel

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

نقاهت. پس از بیماری a period of convalescence

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

ورجه ورجه. جست وخیز the mare gamboled toward Connie

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

چاپلوسانه a smarmy, unctuous reply

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

پولک. نقده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

بی تقوایی. بی احترامی به چیزی مقدس he blamed the fall of the city on the impiety of the people

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

همدردی the other actors offered him clumsy commiseration

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

سرزنش غیر منصفانه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

کسی که کارهای غیرقانونی محل کارش را به مقامات اطلاع می دهد.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

چاپلوسی she imagined him toadying to his rich clients

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

اعتماد به نفس زیاد. خودخواه overweening ambition

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

دقیق. همیشه درست an unerring sense of direction

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

ترسناک the warrior's blood - curdling cry

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

پیروزی آسان they won in a 12–2 walkover

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

طعمه ی حاضر و آماده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

برآورده کردن انتظارات the food more than lived up to Luke's predictions متعهد شدن the president lived up to his promise to set America swiftly on a n ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

استفراغ gulls regurgitate food for the chicks

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

خسیس. اقتصادی "I have scrimped and saved to give you a good education"

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

One size fits all

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

تحت کنترل. تحت تسلط I keep all three men on a string and never make a choice

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

تکبر. غرور

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

دله دزدی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

زودرنج. عصبی و زود ناراحت شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

نامزدی که کمترین رای را به دست می آورد.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

آشتی کردن, پایان دادن به بحث و دعوا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

الکی خوش

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

علاقه طولانی مدت. وابستگی It’s easy to become attached to the children you work with.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

جلوگیری از پیشرفت چیزی. خاتمه دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

آتش زا The explosion seems to have been caused by an incendiary device

پیشنهاد
١٣

غافل گیری , مچ کسی را گرفتن The President’s announcement seemed to catch Democrats flat - footed

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

کسی که با او شوخی شود Have you ever been the butt of a joke?