تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

کف کننده fizzy mineral water

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

پول از حساب بیرون کشیدن. طول کشیدن غیرعادی چیزی. با جزئیات کامل اطلاع دادن. خودمانی صحبت کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

تولید بیش از حد نیاز We churn toys out by the thousand.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

به دو قسمت تقسیم کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

اتهام به فرد بی گناه. قضاوت نادرست

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

دشمنی دیرینه sixteen miserable months of rancorous disputes

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

سرسخت the overall robustness of national and international financial systems

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

تمایل نداشتن برای اطلاع دادن Tania was always coy about her age

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

احساساتی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

مجبور کردن به انجام چیزی He knew that he should apologize, but he couldn't bring himself to do it

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

از دست دادن اعتماد به نفس. با شرایط کنار نیامدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

گول زدن ویا کارهای بد کردن برای برآوردن خواسته ها

پیشنهاد
١٠

افشای راز

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

لغو کردن an order to arrest the strike leaders had been countermanded

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

کلوپ شبانه. بار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

آدم بی اهمیت. هیچ کس

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

واقعی a broad smile of unfeigned delight

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

سخن سرایی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

بمباران. به توپ بستن

پیشنهاد
١٠

افشای کسی. رسوایی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

چند سال پیش. مدت ها پیش It all seems light years ago now

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

پوزخند. خنده زورکی she simpered, looking pleased with herself

پیشنهاد
٧

اجازه ندادن برای ناراحت کردن یا خجالت زده کردن کسی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

شرایط سخت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

توهین کردن. فحش دادن no one else attracted such vituperation from him

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

ناممکن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

مطیع. فرمانبردار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

نصیحت آمیز

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

سرپیچی. سرکش

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

استخوانی شدن. سخت شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

بسیار توانا و با استعداد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

شیفت کاری شبانه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

مخفف چیزی. دفاع از اصولی. تحمل کردن

پیشنهاد
١١

آزار دادن کسی He really knows how to rub her up the wrong way.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

لباس جلف و جیغ

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

تلاش فراوان برای به دست آوردن چیزی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

اثر روانگردان

پیشنهاد
١١

خوب شدن. قوی شدن. بهتر شدن Pascoe was drinking whisky to take the edge off the pain

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

در مورد سلامتی مضطرب بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

شادی. نشاط the sudden gaiety of children's laughter

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

غیر قابل لمس an impalpable ghost

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

برگ درختان. شاخ و برگ

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

لوچی. دوبینی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

شهوانی. هرزه the media’s love of salacious gossip

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

پنکیک

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

بی کلاس. لباس نامناسب she could achieve the kind of casual chic that made every other woman around her look dowdy

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

بد اخلاق rock's foremost poet and ill - mannered grouch

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

آزار دیده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

وقتی چیزی در دسترس نباشد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

نازک. شکننده. قانع نکردن. پیمان بی اساس