تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

رانندگی تحت تاثیر مشروب

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

باز چشم کاملا باز نگاه کردن. با تعجب نگاه کردن What in the world are you goggling at

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

حمایت کردن از کسی یا وفا داری I love him and whatever happens I'll stick by him

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

آرام و معقول

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

مهربان. با ادب

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

دراز کشیدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

تند تند حرف زدن و چرت و پرت گفتن he jabbered away to his friends

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

مجازات he got his comeuppance

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

جراحت تصادف قدیمی یا جدید

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٣

فاصله شرعی را رعایت کن. فاصله ی قانونی بین مرد و زن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٣

زندانی حبس ابد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

ماهر. زبر دست dexterous a deft piece of footwork

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

بدجنسانه a puckish sense of humor

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

غر غر کردن. کج خلق she became querulous and demanding

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

تانک

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

ترتیب دادن دزدی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

زیاده روی. پرخوری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

چاپلوسی she didn't have to kowtow to a boss

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

براساس سنت انجام دادن وبدون دلیلی didn’t think he had it in him to make up his own mind; he usually just clim bs on the bandwagon

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

کاملا. تاحد ممکن If you want to bring it up with the boss, I'll support you all the way

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

رفع تشنگی slake your thirst with some lemonade

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

فحش دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

مستقل شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

دشمنی sixteen miserable months of rancorous disputes

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

فراموش کردن I'm sorry I didn't call you back sooner, it totally slipped my mind

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

بداخلاق

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

پیش پا افتاده hackneyed old sayings

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

ناشایست. دست چپ. زشت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

خود را جای کسی جازدن. وانمود کردن به کسی دیگر بودن Bryce was caught posing as a lawyer

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

شجاع

پیشنهاد
١٥

به دست آوردن یا پیدا کردن چیزی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

محل فروش کالای قاچاق مثل مواد و مشروب

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

کسی که خانواده اش را رها می کند ولی بعد پشیمون می شوددو برمی گردد. ولخرجی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

پرده ها را کشیدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

افزودن جزئیات یا تغییرات برای تمام کردن کار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

آدم عجیب. دیوانه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٤

بسیار سرد. یخ زده the gelid pond

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٤

کثیف و چسبنده they began rinsing the gunky tar from the excavated soil

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

خوردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

پول برداشت کردن. طولانی کردن سخنرانی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

دوستانه. صمیمی the conviviality of the evening

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

دلال a purveyor of large luxury vehicles

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

بروز ندادن احساسات I prefer just to keep it in

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

مهمانی بازنشستگی یا تغییر شغل. یا منزل مبارکی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

توده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

گیج شده the connection was awful and kept garbling his voice

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

بستنی میوه ای popsicles

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٥

پر طعم و بو برای مشروب به کار می رود. a spicy, full - bodied white wine

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

دست به کار شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

انحراف converted vegetarians backslide to T - bones