پیشنهادهای Shirinbahari (١,٠٣٨)
رانندگی تحت تاثیر مشروب
باز چشم کاملا باز نگاه کردن. با تعجب نگاه کردن What in the world are you goggling at
حمایت کردن از کسی یا وفا داری I love him and whatever happens I'll stick by him
آرام و معقول
مهربان. با ادب
دراز کشیدن
تند تند حرف زدن و چرت و پرت گفتن he jabbered away to his friends
مجازات he got his comeuppance
جراحت تصادف قدیمی یا جدید
فاصله شرعی را رعایت کن. فاصله ی قانونی بین مرد و زن
زندانی حبس ابد
ماهر. زبر دست dexterous a deft piece of footwork
بدجنسانه a puckish sense of humor
غر غر کردن. کج خلق she became querulous and demanding
تانک
ترتیب دادن دزدی
زیاده روی. پرخوری
چاپلوسی she didn't have to kowtow to a boss
براساس سنت انجام دادن وبدون دلیلی didn’t think he had it in him to make up his own mind; he usually just clim bs on the bandwagon
کاملا. تاحد ممکن If you want to bring it up with the boss, I'll support you all the way
رفع تشنگی slake your thirst with some lemonade
فحش دادن
مستقل شدن
دشمنی sixteen miserable months of rancorous disputes
فراموش کردن I'm sorry I didn't call you back sooner, it totally slipped my mind
بداخلاق
پیش پا افتاده hackneyed old sayings
ناشایست. دست چپ. زشت
خود را جای کسی جازدن. وانمود کردن به کسی دیگر بودن Bryce was caught posing as a lawyer
شجاع
به دست آوردن یا پیدا کردن چیزی
محل فروش کالای قاچاق مثل مواد و مشروب
کسی که خانواده اش را رها می کند ولی بعد پشیمون می شوددو برمی گردد. ولخرجی
پرده ها را کشیدن
افزودن جزئیات یا تغییرات برای تمام کردن کار
آدم عجیب. دیوانه
بسیار سرد. یخ زده the gelid pond
کثیف و چسبنده they began rinsing the gunky tar from the excavated soil
خوردن
پول برداشت کردن. طولانی کردن سخنرانی
دوستانه. صمیمی the conviviality of the evening
دلال a purveyor of large luxury vehicles
بروز ندادن احساسات I prefer just to keep it in
مهمانی بازنشستگی یا تغییر شغل. یا منزل مبارکی
توده
گیج شده the connection was awful and kept garbling his voice
بستنی میوه ای popsicles
پر طعم و بو برای مشروب به کار می رود. a spicy, full - bodied white wine
دست به کار شدن
انحراف converted vegetarians backslide to T - bones