تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

دزد دریایی. یاغی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

متغیر it is difficult to comprehend the whole of this protean subject درک تمام این موضوع متغیر دشوار است.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

دست فروش

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

بی احترامی به چیزی مقدس. تجاوز more than 300 graves were desecrated

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

گیج. درست نتواستن فکر کردن the sleeping pills had left her feeling groggy

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

احاطه شده he sits wreathed in smoke

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٧

زمین چمنی. صاحب زمین

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٩

حمله نظامی به پایگاه محاصره شده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٩

All options stink هیچ راه حلی وجود ندارد. I 'll do nothing at all, AOS

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٩

دفاع کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٩

حرفما پس می گیرم

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٩

اشتیاق یا احساس فراوان a letter of fervid thanks

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٩

سرپیچی از قوانین. خر خود را راندن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٩

چوب دستی راهنمای ارکستر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

احمقانه. بچگانه you're making puerile excuses

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

جبران کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

شکایت کردن Make a big stink

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

منجمد کردن انسان بیمار برای پیدا کردن درمان در آینده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

غرق در افکار خوب. خیال واهی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

معاشرت با افراد طبقه ی بالای جامعه He spent the first day hobnobbing with the management

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢١

نفقه. خرجی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢١

به تدریج چیزی را دوست داشتن. مورد علاقه

پیشنهاد
٢١

به تنهایی با مشکلی روبه رو شدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢١

فاسد. هرزه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢١

فقط یک بار اتفاق می افتد. فقط یه بار میشه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢١

کار یا وکالت رایگان

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢١

وراجی. پرحرفی بیهوده an hour of aimless palaver

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢١

طبق برنامه پیش نرفتن My carefully laid plans had already gone awry.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢١

عیاشی. آدم خوش گذران their opulent and sybaritic lifestyle" سبک زندگی ثروتمندی و عیاشی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢١

دلمه بستن. قلمبه قلمبه شدن take care not to let the soup boil or it will curdle

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢١

کاملا I’m sorry. That’s quite impossible.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢١

خراب شدن. فاسد شدن the mill was in a state of dilapidation"

پیشنهاد
٢١

درخواست کسی را قبول کردن being John: would you like me to buy you a drink? Sarah: I will take you up on that

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٧

تحقیر کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢١

شجاع. قهرمانانه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢١

تناقض. برگشت. ابهام.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢١

خالی کردن خستگی و عصبانیت سر کسی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٩

با معشوق خود در یک خانه زندگی کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

به طور خطرناکی سریع. بسیار سریع headlong he drove at breakneck speed

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

مغز

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

هیجان و سبک قوی و جالب

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

حدس بی پایه و اساس

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢١

صداقت داشتن. قانونی certain transactions were not totally aboveboard

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢١

وقت تلف کردن. آهسته انجام دادن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢١

she crimped the edge of the pie" چین کوچک زدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢١

توانایی یا مصمم برای تصمیم گیری در کار مورد نیاز. عقل سلیم At least she had the gumption to phone me

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢١

نرم کننده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢١

کار سخت و خسته کننده. مسافرت پیاده و طولانی After a day slogging away at work, I need to relax

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢١

آدم تنبلی که هیچ دستاوردی ندارد.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

a dinky little bag جذاب. زیبا و کوچک