تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

در رابطه با. مربوط به

پیشنهاد
١٣

یاسین به گوش خر خوندن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

خسیس

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

انتقاد کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

شانسی. اتفاقی a fluky goal

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

لخته شدن. دلمه بستن blood had coagulated around the edges of the wound

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

بی ارزش

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

نفرت. دشمنی his job had made him the target of public hostility and odium

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

اجازه بدیم طبیعت خودش انتخاب کند که چی زنده بمونه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

بدرود. خداحافظی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

تکرار کردن برای روشن شدن موضوع the reiteration of his campaign promise to cut taxes

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

شوخی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

بی ادب. نامناسب

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

توبه کردن. جبران کردن their sins must be expiated by sacrifice

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

آداب و معاشرت دان. با ادب. کسی که رفتار و صحبت کردن مناسب را در شرایط اجتماعی می داند.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

طرفدار جنگ با کشورهای دیگر. جنگ خواه "a nation controlled by a bloodthirsty warmongering madman

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

1. عالی Look at the size of that wave. ’ ‘Gnarly! 2. افتضاح a gnarly car wreck

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

دزدی تو روز روشن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

آمرزیدن. سعادت ابدی بخشیدن

پیشنهاد
١١

وعده سرخرمن دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

بدشانس بودن, چاره ای نداشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

زد و بست غیرقانونی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

تازه اولشه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

قایق رانی he had once canoed down the Nile

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

گلی. مردابی the shrub grows naturally in boggy ground

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

متعادل نبودن. تراز نبودن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٣

توخال زدن

پیشنهاد
١٣

دارندگی و برازندگی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

زمین سفت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

انتقاد غیرمنصفانه He’s always slagging her off behind her back.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

نزدیک شدن از نظر عاطفی Jack has gotten so close to his pet.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

ترسو

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

بهتراز همه. اسمارتیز reviews by film critic nonpareil Pauline Kael

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

نامه دادن. ایمیل زدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

سیگار کشیدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

هویت واقعی خود را پنهان کردن in order to observe you have to be incognito

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

تغییر جهت دادن an oil tanker that had veered off course

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

نتیجه ی نهایی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

احتمال داشتن. درست بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

سر راه کسی سبز شدن. یهویی به دست آوردن بدون تلاش

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

وارد ماجرای خطرناک. وارد پرمشغله ترین و فعال ترین شرایط

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

بی رحم. خشن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

بحث و مشاجره

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

روشن. شفاف a diaphanous dress of pale gold

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

کج خلق. بداخلاق

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

باد شدیدی که بالای سطح زمین می وزد.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

جور کسی را کشیدن. به جای کسی سرزنش یا انتقاد شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

استفراغ کردن. ریختن the combine disgorged a steady stream of grain

پیشنهاد
١٤

مقایسه ی چیزی با چیزی دیگر تا به نظری دقیق برسی You can put your worries into perspective when you realise how many people in the world are so much w ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

ترسناک. مو را به تن سیخ می کنه a spine - chilling silence