1. he tried to expiate by justice and mercy the evil deeds of his youth
او کوشید با عدل و مروت اعمال اهریمنی جوانی خود را جبران کند.
2. He tried to expiate his crimes by giving money to the church.
[ترجمه گوگل]او سعی کرد با دادن پول به کلیسا، جنایات خود را جبران کند
[ترجمه ترگمان]سعی کرد با دادن پول به کلیسا به خاطر جنایات خود کفاره پس بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He had a chance to confess and expiate his guilt.
[ترجمه گوگل]او این فرصت را داشت که اعتراف کند و گناهش را جبران کند
[ترجمه ترگمان]او فرصتی برای اعتراف و کفاره دادن به گناه خود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. But it helps to expiate our imagined sins if we have a bogeyman to hand, a Drug Baron.
[ترجمه گوگل]اما اگر یک بارون در دست داشته باشیم، به جبران گناهان خیالی مان کمک می کند
[ترجمه ترگمان]اما اگر دست به ریش داشته باشیم، به کفاره گناهان imagined کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. She will expiate herself.
6. Now I was to expiate all my offences at the gallows.
[ترجمه گوگل]حالا قرار بود تمام گناهانم را در چوبه دار جبران کنم
[ترجمه ترگمان]اکنون باید تمام offences را که در آن چوبه دار بود جبران کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. I do not wish to expiate, but to live.
[ترجمه گوگل]من نمی خواهم کفاره کنم، بلکه می خواهم زندگی کنم
[ترجمه ترگمان]من نمی خواهم کفاره بدهم، بلکه زندگی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. After my return to London I had to expiate in bed the consequences of my fatuous complaisance.
[ترجمه گوگل]پس از بازگشتم به لندن، مجبور شدم در رختخواب عواقب نارضایتی واهی خود را جبران کنم
[ترجمه ترگمان]پس از بازگشت من به لندن، من در بس تر، نتیجه آن complaisance احمقانه خود را باز خواهم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Even death would not expiate all his crimes.
[ترجمه گوگل]حتی مرگ تمام جنایات او را جبران نمی کند
[ترجمه ترگمان]حتی مرگ هم برای گناهان خود کفاره نخواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The latter's expiate a guilt that was in retrospect vastly exaggerated or nonexistent prolonged the war.
[ترجمه گوگل]جبران گناهی که در گذشته بسیار اغراق آمیز بود یا وجود نداشت، جنگ را طولانی کرد
[ترجمه ترگمان]دومی کفاره گناه را می دهد که به گذشته بسیار مبالغه آمیز است یا اصلا وجود ندارد، جنگ را طولانی تر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Then look I death my expiate.
[ترجمه گوگل]سپس نگاه کن من میمیرم کفاره ام
[ترجمه ترگمان] پس نگاه کن من به خاطر کفاره پس می گیرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He hoped to expiate his guilt.
[ترجمه گوگل]او امیدوار بود که گناه خود را جبران کند
[ترجمه ترگمان]امیدوار بود کفاره گناه خود را بپردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Now, swept by red wave upon wave, she had to expiate her failure.
[ترجمه گوگل]حالا که موجی به موج قرمز او را فرا گرفته بود، باید شکست خود را جبران می کرد
[ترجمه ترگمان]اکنون با موج سرخی که بر امواج موج می زد، ناچار بود از شکست او کفاره حاصل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He can be redeemed, he can confess his sins, he can expiate his guilt.
[ترجمه گوگل]او می تواند فدیه شود، می تواند به گناهان خود اعتراف کند، می تواند گناه خود را ببخشد
[ترجمه ترگمان]او می تواند به گناهان خود اعتراف کند، می تواند گناه خود را جبران کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید